یادداشت مریم زندوکیلی

پوست انداختن
        [ما به سوی اندوه فرو نمی‌افتیم، صعود می‌کنیم. جیغی است که جیغ نیست، ناشادمانی فرارونده‌ای است که جیغی پنهان را در خود دارد و می پوشاندش./ یک انتظار دیگر، طولانی‌تر از این یکی. مرده بودن و منتظر این بودن که ابدیت خودش را نشان برهد، و ابدیت خودش را نشان نمی‌دهد، همان‌جور مرده ماندن، به انتظار. این‌جوری حرف لیگیا درست درمی‌آید و مرگ فقط زندگی دیگری می‌شود با همان قوائد قدیمی./ دراز به دراز افتاده، مرده، نعش، هر شخصیتی شخصیت دیگر است، خودش و صورتکش، خودش و قرینه‌اش، خودش و ناظر خودش، در آن واحد قربانی و جلاد.]
شکست‌های متعدد در سیر زمانی وقایع/ شخصیت‌هایی چندوجهی/ معلق میان استعاره‌ها/ پیوند با اسطوره/ بازکاوی خشونت/ 
      

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.