برنامه ‎ریزی به روش بولت ژورنال: گذشته را پیگیری کنید، به زمان حال نظم ببخشید، آینده را طراحی کنید

برنامه ‎ریزی به روش بولت ژورنال: گذشته را پیگیری کنید، به زمان حال نظم ببخشید، آینده را طراحی کنید

برنامه ‎ریزی به روش بولت ژورنال: گذشته را پیگیری کنید، به زمان حال نظم ببخشید، آینده را طراحی کنید

رایدر کارول و 2 نفر دیگر
4.0
101 نفر |
40 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

50

خوانده‌ام

222

خواهم خواند

65

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

روش بولت ژورنال یک گام فراتر از مرتب کردن یادداشت ها و فهرست کارهای تان می گذارد. با حواس پرتی ها خداحافظی خواهید کرد؛ زمان و انرژی تان صرف چیزهایی خواهد شد که به زندگی کاری و شخصی تان معنا می بخشد. روش بولت ژورنال پایانی است برای آشوب و تشویشی که در ذهنتان خانه کرده. این کتاب چاره کار کسانی است که از نوشتن فهرست های بی انتها خسته شده اند، کسانی که هم زمان مشغول به انجام چند کار هستند و افراد خلاقی که می خواهند به زندگی شان سامان بدهند. چه سال ها از بولت ژورنال استفاده کرده باشید چه تا به حال حتی آن را از نزدیک ندیده باشید، این کتاب به شما کمک می کند تا از مسافر هواپیمای زندگی خود بودن به خلبانی آن ارتقا پیدا کنید.

لیست‌های مرتبط به برنامه ‎ریزی به روش بولت ژورنال: گذشته را پیگیری کنید، به زمان حال نظم ببخشید، آینده را طراحی کنید

هفت عادت مردمان موثر: همراه با درس هایی قوی برای ایجاد تغییر در منش و شخصیتکار عمیققدرت عادت

برای مدیریت زمان چه کتاب هایی باید خواند؟

8 کتاب

برنامه ریزی و مدیریت زمان یک مهارت است. مهارتی برخاسته از آگاهی فرد نسبت به زندگی، کار، روابط و چالش‌هایی که در هرکدام از اینها پیش رو دارد. اینکه بتوانیم زمان محدودی را که در اختیار داریم به‌تناسب به مشغله‌های مختلف ذهنی و عملی‌مان اختصاص دهیم کار آسانی نیست؛ به‌خصوص در میانه‌ی این جهان به‌سرعت پیش‌رونده. ذهن آشفته و پریشان آدمی توانایی پرداختن به‌تمامی جزئیات و ریزه‌کاری‌ها را ندارد و همین امر سبب می‌شود تا در مواجهه با کارهای مختلف و اموری که بر عهده‌اش گذاشته‌شده گاه کم بیاورد و در رویارویی با این ناتوانی، خود را ببازد. یکی از روش‌هایی که می‌تواند کمی اوضاع را روبه‌راه کرده و ما را از این کلافگی و سردرگمی بیرون بیاورد بهره‌گیری از دانش و تجربه دیگران است. در این یادداشت تلاش می‌کنیم به معرفی کتاب هایی بپردازیم که در مورد موضوع مدیریت مدیریت زمان و برنامه ریزی نوشته‌شده‌اند. بخشی از کتاب‌های معرفی شده در این یادداشت در فهرست بهترین کتاب‌های مدیریت زمان آمازون قرار دارند.

پست‌های مرتبط به برنامه ‎ریزی به روش بولت ژورنال: گذشته را پیگیری کنید، به زمان حال نظم ببخشید، آینده را طراحی کنید

یادداشت‌های مرتبط به برنامه ‎ریزی به روش بولت ژورنال: گذشته را پیگیری کنید، به زمان حال نظم ببخشید، آینده را طراحی کنید

            خوب خوانش دوم کتاب برنامه‌ریزی به روش بولت ژورنال هم تموم شد و حالا وقتشه ازش صحبت کنم. من به دلیل مشغله فراوانی که در سال جاری داشتم دنبال روش بهتری برای برنامه‌ریزی بودم. اسم این روش رو قبلا به واسطه‌ی اینستاگرام دوستان شنیده بودم منتها چون خیلی طرح‌های گل و بلبلی ازش دیده بودم جدی نگرفتم(بر عکس خیلی افراد، این همه رنگی و نقاشی باعث جذب نشدنم بود) تا اینکه فشار مشغله‌ها باعث شد بخوام یه تحقیق حداقلی داشته باشم. با عزیزی که کمی ازش می دونست صحبت کردم و بعد پیج مترجم کتاب رو فالو کردم. از اونجا که فیلم کمتر از متن جذبم می‌کنه نتونستم با ویدیوهای آموزشی خانم نجاری ارتباط بگیرم و تصمیم گرفتم مستقیم به سایت کتاب مراجعه کنم و در نهایت چون باز کتاب برام جذاب‌تر از سایتها هست، کتاب رو تهیه کردم و مطالعه شروع شد و باعث شد با همه وجود از این عدم علاقه ام به فیلم و سایت خوشحال باشم چون کتاب، به صورت منظم و اصولی، در کنار توضیح روش و چگونگی کارکرد دفتر، به فلسفه هم پرداخته. اینکه چرا این همه دقت در زندگی که با روش بولت ژورنال ثبت می شه مفیده و چطور کمک می کنه بحرانهای فلسفی زندگی‌مون، دلایل شکست‌ها و اندوه و رنج هامون و علایق و استعدادها رو بفهمیم و به خودشناسی و در ادامه خودسازی ما کمک می کنه. در واقع این متد، یک ابزاره، ابزاری که علاوه بر برنامه‌ریزی معمولی برای کارها، اگر ازش درست استفاده بشه می تونه ابزاری برای آینده دور و زندگی باشه.
بولت ژورنال حرف عجیب و غیرعادی و خارق العاده ای رو مطرح نمی‌کنه. بلکه به صورت ساختاریافته و منظم و ... همه اون چیزها و روشهایی که به صورت پراکنده و ناقص کمکمون می.کردند رو جمع آوری کرده و در نهایت یک مجموعه شسته رفته اما قابل توسعه و شخصی سازی شده به شما ارائه می ده که می‌تونید مطابق با نیاز خودتون، اون رو بهینه کنید. 
و خبر خوش (برای امثال خودم) اینکه برای این کار فقط به یک خودکار و یک دفتر نیاز دارید و سواد نوشتن و توانایی کشیدن خط صاف (یک خط‌کش سبک یا یک مقوای نازک و صاف هم خوبه) و نه هزاران ماژیک و هنر نقاشی و ... هرچند که اگر دوست داشته باشید، تا جایی که منجر به انحراف از دلیل اصلی استفاده از بولت ژورنال نشده، می تونید نقاشی هم بکشید!
کتاب تقریبا همه چیزهایی که برای شروع لازم دارین رو به شما می‌گه و همون بار اول می تونید گام به گام مطابق نظر نویسنده پیش برید و با اتمام کتاب، دفترتون اماده باشه. با این همه اگر مثل من فولیای نفهمیدن دارین شاید لازم باشه یکبار کل کتاب رو بخونید، نوت‌برداری کنید و بار دوم بی دغدغه نوت برداری باز بخونید و عمیق بشین و کار رو شروع کنید و دفترتون رو بسازید. هرچند بعضی ها ترجیح می‌دن در خوانش سوم شروع کنند. خوشبختانه جامعه بولت ژورنال هم وجود داره و اونجا ابهامات و سوالاتتون رو می تونید برطرف کنید یا حتی برای مشکلان خاصی که نتونستین با بولت ژورنالتون حلش کنید از افراد اونجا کمک بگیرین چون ممکنه کس دیگه‌ای مثل شما به اون مشکل رسیده باشه و تونسته باشه دفترش رو طوری شخصی سازی کنه که در حل اون مسئله کمکتون کنه و شما بتونید ازش ایده بگیرید. 
مترجم کتاب خانم نجاری هم مطالب آموزشی خوبی گذاشته و گویا به سوالاتتون هم پاسخ می‌ده.
ترجمه هم خوب و خواناست. چاپ کاغذی کتاب خوب و رضایت بشه، اما نسخه موجود در طاقچه از لحاظ تصاویر ضعیف بود. من خوانش اول رو از طاقچه داشتم و بعد که از مفید بودن کتاب مطمئن شدم نسخه کاغذی رو تهیه کردم. این کتاب کم حجم (حدود ۳۰۰ صفحه) ارزش یکبار خوانده شدن رو داره. در هر شرایطی که هستین، شاغل خانه‌دار دانشجو، دانش آموز، بیکار یا ... توصیه می کنم این کتاب رو حتما بخونید (توصیه خودم) و اگر به نظرتون خوب بود، چند ماهی ازش استفاده کنید(توصیه نویسنده) و بعد در مورد استفاده دائم ازش، تصمیم گیری کنید. و باز تاکید می کنم این یک ابزار هست که هدفی رو دنبال می کنه، با درگیر شدن در نمایشی کردنش، تزیین کردن یا ... هدف رو گم نکنید و این ابزار جالب رو بی‌استفاده یا حتی هزینه ساز (زمانی و روانی) نکنید.
حتما این کتاب رو بخونید.
          
            همونطور که از عنوان مشخصه این کتاب درباره توسعه فردی هستش. ینی چی؟ موضوعاتی مث برنامه‌ریزی، ایجاد عادت خوب، نابود کردن عادت بد، تلاش برای صبح زود بیدار شدن، از بین بردن کمال‌گرایی ذیل این موضوع ینی توسعه فردی دسته بندی می‌شن. ‌
سوال مهم: خوندن اینجور کتابا و پرداختن به اینجور کارا اداییه؟🤌
‌‌پاسخ مهم‌تر: من منکر نیستم که اکثر محتوای مربوط به این موضوع در فضای مجازی فارسی، منبع بزرگی از "ادا" محسوب می‌شن. ولی این کارا اصلا ادایی نیست و خیلی مهمه. من خودم ادایی‌ام؟ قطعا نه. ولی خب ید طولایی در این مباحث دارم.
‌‌
من اگه بخوام نکته اصلی روش آقای کارول چیه، می‌گم:

1) خیلی ساده است و عملگرا. ینی شما درگیر حواشی نمی‌شی. با یه خودکار و دفتر کارت رو شروع می‌کنی.

2) انعطاف
 من خودم با روش‌های برنامه‌ریزی زیادی سر و کله زدم. مشکلشون این بود که یه قالب‌های سفتی بودن که همهٔ افراد توشون جا نمی‌شدن. اما این روش کاملا قابل شخصی‌سازیه. ینی شما می‌تونید این روش رو تکامل ببخشید. می‌تونید متناسب با خودتون تغییرش بدید. 
‌
3) جامعیت
این روش می‌تونه همه جنبه‌های زندگی شمارو در بر بگیره. بقیه روش‌ها ناقصن.
‌
‌
یکی دیگه از مزیت‌های این روش کامیونیتیِ قوی‌شه. ینی تعداد افراد زیادی هستند که از این روش استفاده می‌کنن و می‌تونن تجربه‌هاشون رو با شما به اشتراک بذارن. البته خب مث اکثر موضوعات دیگه ایرانی‌ها این موضوع رو هم مورد عنایت قرار دادن و باید یکم بیشتر جستجو کنید تا محتوای درست و حسابی دستتون رو بگیره.
‌‌فقط یه ترجمه فارسی از این کتاب وجود داره و داغونه. مثلا habit tracker رو ترجمه کرده «ردیاب عادت». 
مگه پهپاده که می‌خوای ردیابی‌ش کنی؟
‌
رایدر کارول، نویسنده کتاب، تو جوونی‌ش رشته نویسندگی خلاق و گرافیک کار می‌کرده. یه دوره کارآموزی خوب تو نیویورک پیدا می‌کنه و با دوتا ساک میاد تو یه زیرزمین نمور ساکن می‌شه.
یه روز برای کسب اطلاعات بیشتر زنگ می‌زنه به محل کارش. نتیجه‌؟ تصمیم به تعدیل نیرو گرفته بودن و کارول قبل از اینکه اولین روز کاری‌ش رو تجربه کنه، اخراج می‌شه.
ماه‌ها دنبال کار می‌گشته تو نیویورک، پس‌اندازش داشته تموم می‌شده...
تا اینکه یه روز از خواب بیدار می‌شه و می‌بینی کل اون زیرزمین غرق آب شده. تمام نمونه‌کارهاش رو آب شناورن.
کارول کل زندگی‌ش رو تو اون اتفاق از دست می‌ده. اما بعدتر یه کار پیدا می‌کنه: تطابق نمونه.
من این کار رو انجام دادم و بهتون می‌گم که بیگاری در کمپ داخائو توسط افسران نازی برای من گواراتر از این کاره. یه کتاب و یه فایل رو می‌دن بهت و باید ببینی که این دوتا عین همن یا نه. پول ناچیزی هم می‌دن. بدبختی کارول فقط این نبوده. بلکه رییسش هم از این آدمای مریض بوده و تحقیرش می‌کرده.
کارول با همین حقوق ناچیز یه کلاس طراحی وب شرکت می‌کنه و بعد از مدتی از کار قبلی استعفا می‌ده و به طراحی وب می‌پردازه. در همین اثنا فکر طراحی سیستم بولت‌ژورنال به ذهنش می‌رسه، این ایده رو عملی می‌کنه، زندگی تعداد زیادی رو تغییر می‌ده و احتمالا پول نسبتا زیادی به جیب می‌زنه.