لیست‌های کتاب

دایی جان ناپلئونمغازه خودکشیهر دو در نهایت می میرند

تولدم مبارک 🎉

50 کتاب

"تولدم مبارک! 🎂 یک سال با کلمات جادوگر! 🎉" امروز روز خاصی برای منه! 😊 تولد یک سالگیم رو جشن می‌گیرم، گرچه من اردیبهشتی نیستم. امروز ۷ اردیبهشته و در حالی که یک سال از ورودم به این دنیای پر از کتاب و قصه‌ها میگذره، می‌تونم بگم که این سفر، کاملاً زندگی من رو دگرگون کرده. 🥳 یادم می‌آید که یک سال پیش، دقیقاً در چنین روزی، با دلهره و تردید، برنامه‌ی طاقچه رو نصب کردم. تا اون روز من اصلا نیم نگاهی هم به کتاب نمی انداختم... اون روزا نه نویسنده‌ای می‌شناختم و نه کتابی که نامش رو شنیده بودم..... اصلا از حس واقعی کتاب خوندن بی خبر بودم😔 اما دنیای جدیدی رو به روی من باز شد! 🌟 وقتی که طاقچه به مناسبت هفته‌ی فرهنگ معاصر، کتاب «دائی جان ناپلئون» رو به‌صورت رایگان در اختیارم گذاشت، این فرصت رو غنیمت شمردم. شروع کردم به خواندن کتاب (اون زمان هیچ‌رمانی رو تا به حال نخونده بودم و این تجربه برام چالش‌برانگیز بود. بی‌جهت نبود که دو ماه تمام درگیر این کتاب شدم! امتحانات ترم و صفحات بلندش هم مزید بر علت بود. 📚😅) نمی‌تونم بگم که چقدر دلم برای این کتاب تنگ شد وقتی به انتهاش رسیدم. احساس عجیبی داشتم، انگار یکی از دوستام رو از دست داده‌ام. اما این احساس ناکافی بود. در واقع دلم می‌خواست دوباره آن را بخوانم! دقیقا یادمه کجا تمومش کردم، یه شب قشنگ اونم توی جاده 🛣 یه روز گرم تابستونی، طاقچه تخفیف تابستانه گذاشت و من فقط با یک لبخند سرازیر به دنیای کتاب‌ها شدم. 💫 کتاب «هر دو در نهایت می‌میرند» رو که تعریفش را از یکی از دوستام شنیده بودم، خریدم. اون کتاب، من رو به دنیای دیگه ای برد، دنیایی که در اون هر لحظه، هر واژه و هر احساس رو به صورت واقعی تجربه کردم. من به واقعی‌ترین شکل ممکن عاشق کتاب شدم! 😍📖 این کتاب رو هم دقیقا یادمه چه روزی تمومش کردم، یه روز بعد تولدم (تولد اصلیم❤) اینجا بود که حس کردم من رسما به جمع عاشقان کتاب‌خوان ملحق شدم؛ نه تنها از ۷ اردیبهشت که تولد اصلی واولین قدم من در این راه بود بلکه از اون روز به بعد هربار که یه کتاب جدیدی رو شروع به خوندن کردم، دوباره متولد شدم🤩 در این یک سال، من ۵۰ بار زندگی کردم و ۵۰ دفعه تجربه کسب کردم. ✨💖 اشک ریختم😭... خندیدم 😄... ترسیدم 😱... به هر جای دنیا سفر کردم وبا فرهنگ های مختلف آشنا شدم🗼🏫 ۵ یا ۶ کتاب بیشتر نخونده بودم تا با برنامه بهخوان آشنا شدم🥰 متاسفانه دقیقا با شروع مدارس متقارن شد(۴مهر🤦🏻‍♀️) 😐 بهخوان برام خیلی شگفت انگیز و جذاب بود(دقیقا همون برنامه ای بود که میخواستم🤩) در این مدت هم درس خوندم و هم کتاب خوندم (در نظر داشته باشین که سعی کردم که به درس و مدرسه م لطمه نزنه و نتیجه اش رو هم دیدم جزو دانش آموزان برتر مدرسه شدم✌🏻) ....... بعد از خوندن ۲۴ کتاب، نویسنده مورد علاقم رو پیدا کردم به سلامتی😅 و اون نویسنده بزرگوار کسی نیست جز: ⚡لوسی مود مونتگمری⚡ 📆دقیقا در تاریخ ۶ اسفند📆 💙با کتاب قصر آبی💙 همه چیز یهویی پیش اومد ، در لحظه دیدمش و خوندم به همین راحتی😁 اما دل کندن از کتاب با رنج و زحمت فراوان😶 همیشه آنی شرلی رو میدیم و هر سالی که پخش میشد بازم برام جذاب و تازه بود، و هیچ وقت هم فکر نمیکردم نویسنده این داستان انقدر جذاب باشه🥰 سر تون رو بیشتر از این درد نمیارم این داستان من بود 📖 🔻در لیست زیر تموم کتاب هایی که از ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ تا ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ خوندم رو به اشتراک گذاشتم 👇🏻👣 به یاد تموم این لحظات، و به امید روزهای بیشتر با کتاب‌هایی جذاب و دل‌انگیز، تولدم رو جشن می‌گیرم! 🎉🌸

35

شهر خرسما در برابر شمابرندگان

کتاب‌های شگفت‌انگیز فردریک بکمن

10 کتاب

قلم فردریک بکمن به قدری قوی‌و شگفت‌انگیز و جادوییه که دست شمارو می‌گیره و می‌کشونه تو عمق داستان‌هاش‌. به قدری زیبا و عمیق و پر از جزئیات زندگی و دغدغه‌هاو افکارِ آدم‌هارو به تصویر می‌کشه که انگار بارها روحش در جسم‌های مختلف در رفت‌و آمده‌و باعث میشه با تمام وجود کارکترهای داستانو درک کنید و با خنده‌هاشون خنده و با اشک‌هاشون اشک بریزید و در عین حال، هزاران هزار آموزه‌و مطلب به شما می‌آموزه. آدم‌های مختلف سطح جامعه رو براتون توی کارکترهاش به رقص در می‌آره ... قلم فردریک بکمن، نویسنده‌ی سوئدی؛ کمی کنده در واقع کم نه! متوسط و این باعث میشه خیلی‌ها ازش دست بکشن و نتونن با قلم کندش کنار بیان و ازش زده بشن. و بعد خوندن کتاب‌هاش یه مدت [ بستگی داره ] با ریدینگ اسلامپ باید سرو کله بزنید. قلم شگفت‌انگیز فردریک به این دلیل کنده که تمام احساسات، ریز به ریزِ جزئیات و زندگی تمام شخصیت‌های کتاب رو از جهات و زوایای مختلف توی ذهنتون ترسیم می‌کنه و می‌شونه. به همین جهت و شما بارها طب خوندن کتاب بابت قضاوت‌هاتون شرمسار میشین. کتاب‌هاش شخصیت‌های اصلی ندارن و تمام کارکترهای کتاب‌های فوق‌العاده‌ش مهم، اصلی‌اند و قابل تامل. هیچ یک از کارکترهای کتاب‌های فردریک بکمن به حال خود رها نمیشن و تمامشون نقششون رو توی داستان کاملا ایفا کرده و زندگی‌هاشون براتون به نمایش درمیاد. فردریک بکمن توی کتاب‌هاش طرف هیچ قشری رو نمی‌گیره بلکه واقعیت‌های جامعه رو به تصویر می‌کشه؛ چیزهایی که جامعه درگیر اون‌هاست و ماهیت اصلیشون رو. قلم کتاب‌هاش سنگین نیست و کاملا لذت‌بخش‌و روون و در عین حال کاملا ادبیه و به دل می‌شینه و مثل قند توی دلتون آب میشه و میشه یه تجربهٔ زندگیِ شیرین و به یادماندنی ... طوری که با یادآوریشون انگار کاملا زندگیشون کردین. به همین دلایل ایشون رو یکی از نویسنده‌های معرکه معرفی می‌کنم و یکی از نویسنده‌های مورد علاقه‌ی منن . _ پ.ن: پیشنهاد می‌کنم حداقل یه دونه از کتاب‌هاشونو بخونید و بعد اگر جذبش شدین بقیه کتاب‌هاشونم مطالعه کنید.

9