•آکانه•

•آکانه•

بلاگر
@mushroom
عضویت

دی 1403

220 دنبال شده

170 دنبال کننده

        ✦
کتاب هدیه بده.
شاید اون کتابی که به دوستت هدیه بدی...بزن رو فلش|:
باعث بشه دوستت یه کتاب هدیه بده به دوستم؛
و دوستم یه کتاب هدیه بده به من.
فهمیدی یا بفهمونم.
•.°☕
      
heyAkane_e

یادداشت‌ها

نمایش همه
•آکانه•

•آکانه•

22 ساعت پیش

        اول کتاب، دوم فیلم و سوم اشک ریختن در سکوت!
من همیشه کتاب هارو از روی اسم و عنوانشون قضاوت می‌کنم...تصورم از این کتاب، یه داستانِ انگیزشی مثل "انسان در جستجوی معنا" بود که فهمیدم با یه داستان خیلیی قشنگ طرفم.
"کیا" یا "کایا" دخترِ مرداب جزو اون دسته از دخترای توی کتاباست که -تنهایی- رو به هزار شکل مختلف میتونن برات معنی کنن.
"تیت" پسرِ کالِجی، پرنسِ سوار بر قایقیه که کایا بهش دل میسپاره که در ادامه میخوام یکم بابتش حرص و دلیمو خالی کنم. (پ.ن: خوشم میاد همشون برای یه بار هم که شده اسم مستعار داشتن.)
علاوه بر اینها...کیا همیشه منتظر بود. مادرش در حالیکه به خواهرها گفته بود هیچوقت نباید پشت همدیگه رو خالی کنن ترکشون کرده بود و به تدریج اعضای خانواده کم و کمتر شدن. علتش میتونه نبودِ ستون محکم برای خانواده باشه.
البته کتاب توی دوتا برهه‌ی زمانیِ حال و گذشته‌ست که باعث کشش خواننده به ادامه دادن کتاب میشه.
فیلمِ کتاب خیلی موسیقی متن قشنگی داشت، صدای طبیعت و مرداب هم که آدم رو غرقِ فیلم می‌کرد( اینم بگم باسانسور دیدم چون میلی نداشتم ببینم سکانسای عاشقانش چجوریه، البته فقط ده دقیقه این وسط پرید)
🐚•.°
-دیگه بقیه‌ی یادداشتمو نخون اگه کتاب رو نخوندی-
بریم سر شخصیتا و فازشون... درسته منطقی نبود که تیت یکدفعه روش نشه با کیا روبرو بشه پس یه مدت طولانی زیر پای دختره رو علف سبز کرد تا بخواد بهش سر بزنه...و درسته که چیس از اون پسرای خل بود که فقط میخواست دخترارو به سلطه‌ی خودش دربیاره...درستههه که اینم خیلی فکر برانگیزه که مامانِ کیا از شدت شوک یه سال تموم یادش رفته بود یه بچه‌ی کوچیک رو با همسرِ پرخاشگرش تنها گذاشته...ولی این وسط خیلی ترسناک بود که هرچیزی که بدون شاهد و فقط یه حرف توی دادگاه گفته بودن عین حقیقت بود😐
سر محاکمه‌ی کیا اونقدر هیجانش به من منتقل شده بود که نفهمیدم کی نفسمو حبس کرده بودم!
ولی خداوکیلی اگه داستانش بر اساس واقعیت بود تا مدتها این چیزا ذهنمو درگیر می‌کرد💀
      

1

•آکانه•

•آکانه•

1404/7/20 - 17:20

        آلساندرا، کوچک‌ترین عضو خانواده، اهداف بزرگی توی سرشه...مثلا؟ ازدواج با پادشاهِ سایه که با هیچ زنی ارتباط برقرار نمی‌کنه، کُشتنش و بعد...ملکه‌ی سرزمین شدن.
برای چی اینقدر راحت به قتل فکر میکنه؟ چون بی تجربه نیست...و این اسپویل نیست چون اولین جمله‌ای که از این کتاب خواهید خوند در همین خصوصه.
نظر خودم راجع به کتاب: ابتداش هیجان خیلی بالا بود.
اولین حضور پادشاهِ سایه، کلایس، بدجور جذاب بود و اون ابهت‌ش رو حس میکردی.
ولی متاسفانه نویسنده‌ برای به رخ کشیدنِ قدرت آلساندرا یه مدت طووولانی کلایس رو از صحنه حذف کرد و به مرور این هیجان و احساسات خوابید و تموم کردن کتاب سخت شد.
قسمت معمایی کتاب ضعیف بود و لازم نبود ذهنمو برای نقش منفی درگیر کنم ولی داستان جالبی داشت!
خیلیا میگن آلساندرا هم یجورایی نقش منفیه ولی بنظرم اون فقط زخم خورده بود و ادای یه گرگِ تنهارو درمیاورد.
کتاب قشنگی بود چوووون کاپل‌مون بدرد هم میخورن. یکی فکر میکنه از دماغ فیل افتاده و اون یکی حاضره ۲۴ ساعته نازشو بخره🚶🏻‍♀️
•°•°•°•
قاتل بودن اونقدرا هم آسون نیست دیگه...اینکه فقط بخوای طرف بمیره و بکشی که نمیشه💀نمیدونم سر قضیه‌ی هکتور، تحقیقات به انتهاش رسید یا نه🤣
آخرای کتاب از قسمت لحظه‌ی خواستگاری به بعد چهره‌ی من قشنگ اینجوری بود: 😐->☺->😐
باید اعتراف کنم عادت کردن به جمله‌ی "یااا خودِ شیطان...یا مثلا به شیاطین قسم"  سخت‌تر از جمله‌ی "ناگهان ابراز محبت کرد" بود.😂😂
      

14

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نشده است.

چالش‌ها

این کاربر هنوز به چالشی نپیوسته است.

لیست‌ها

نمایش همه
•آکانه•

•آکانه•

1404/4/29 - 20:40

بادامکتابخانه نیمه شبمغازه جادویی

امتحانات‌با‌چاشنی‌ِلذّت👀💯

13 کتاب

لیست عجیبیه ولی بیاین صادق باشیم، وقتی امتحان داریم کتاب‌خوندن، فیلم و سریالِ جدید شروع کردن، بیشتر کیف نمیده؟ تا زمانی که بیکاریم و وقتمون آزاده؟! بنده در دوران امتحاناتِ سال آخرِ دبیرستان که همه به چشم دوره‌ای وحشتناک و عذاب‌آور بهش نگاه میکردن، خاطرات خوشی دارم چون اون موقع زمانی بود که من و دوست عزیزم(سارا خانوم) تازه یادمون میومد وقتِ خوندن کتابای نخونده‌ست! فکرشو بکنید تو اون زمان حساس سارای من با ذوق، کتابای اسکارلت‌وآیوی‌ش رو به ترتیب و هفته ای یک جلد تقدیمم میکرد تا با فشاری هرچه تمام‌تر به این دوران پایان بدیم😂منم کتاب میدادمااا ولی نه کتابی که ۶ تا جلد داشته باشه💀[ببینید من برای این قضیه نشستم کلی فکر کردم که این چه کاریه واقعا؟ فهمیدم زمانی که همراه درس همچین چاشنی‌ای اضافه می‌کردم زمان پرسرعت و بدجور لذت‌بخش می‌گذشت! بهرحال ما هم نوجوون بودیم و نیاز داشتیم زمانی رو برای دلِ خودمون اختصاص بدیم ⚠️ ولی مراقب باشین زمانی که انرژی زیادی دارین رو برای کتاب‌غیردرسی‌تون‌ نذارین، چون یکدفعه میبینین کتاب‌تون و خودتون تموم شدین ولی درساتون نه😬] پس این لیست از کتاباییه که در دوران شیرین امتحانات به اتمام رسوندم؛ قطعا آپدیت میشه.

38

•آکانه•

•آکانه•

1404/2/28 - 13:16

روزها در کتاب فروشی موریساکیآنی شرلی در گرین گیبلزدختری که ماه را نوشید

کلمات‌ِجادویی‌ِمن🌸🌙

10 کتاب

شاید کلمات عجیبی مثل bibliophile دیده باشین❕از این کلماتِ جالب برای نشون دادنِ علاقه به چیزی استفاده میشه که به طرز خاصی جادویی میزنن😁 دیدم این کلماتِ ترکیبی برای من اونقدر زیادن که داخل بیوی پروفایلم جا نمیشن، گفتم یه لیست بسازم و کتابی که همون حس و حالِ کلمه‌ش رو میده قرار بدم. [ این لیست آپدیت میشه، هنوز یه سری کتاب مربوط به موضوعات زیر رو نخوندم] •°•°•°• 1_ bibliophile = کتاب‌باز و عاشقِ‌ جمع کردنِ کتاب📚 ۲_ Cosmophile = شیفته‌ی جهانِ هستی🦋 ۳_ Selenophile = شیفته‌ی ماه و آسمان‌ِ‌شب🌙 ۴_ Technophile = مشتاق درباره‌ی پیشرفت تکنولوژی 👩🏻‍💻 ۵_ Astrophile = عاشقِ ستاره‌ها✨ ۶_ Chionophile = ترجیح دادن هوای برفی و سرد☃️ ۷_ Dendrophile یا Nemophile = عاشقِ درختان و طبیعتِ سبز🏞 ۸_ Heliophile = ترجیح دادن نور خورشید به تاریکی☀️ ۹_ Philoprogenitive = علاقه‌داشتن به بچه‌ها🤱🏻 ۱۰_ Logophile = دوست‌داشتنِ کلمات🔠 ۱۱_ Autophile = راحت با تنهایی خویش🧞‍♀️ ۱۲_ Nephophile = شیفته‌ی ابرها☁️ ۱۳_ Xenophile = علاقه‌مند به مردمِ کشور‌های دیگر و فرهنگ کشورشان🎋 ۱۴_ Anthophile = دوستدار گُل‌ها💐 ۱۵_ Retrophile = زیبایی‌ های وسایل زمان قدیم🧵 ۱۶_ Ailurophile = گُربه‌دوست🐈 ۱۷_ Pluviophile = عاشق‌ِ آرامشِ روزهای بارانی☔ ۱۸_ Ceraunophile = مجنونِ رعدوبرق⚡ ۱۹_ Audiophile = مجذوبِ موسیقی🎶 ۲۰_ Photophile = عشقِ نور و عکاسی📸

125

پست‌ها

این کاربر هنوز پستی منتشر نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.