بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

وحید شریفی

@vahidsharifi

1 دنبال شده

18 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

نمایش همه
                 این کتاب که نه دقیقا میتوان گفت رمان است و نه داستان کوتاه. بنظرم میتوانی گفت رمانی است که به سبک داستان کوتاه های بهم پیوسته نوشته شده است. هر فصل داستان یکی از اهالی شهر کوچک کراسبی است. که هر داستان حسی از همذات پنداری را برای هر خواننده ای به همراه دارد. از مرگ و پیری و تنهایی گرفته تا روابط بین انسان ها و بیشتر روابط زناشویی و والدین و فرندان. شما انگار کسی هستید که با دانستن همه چیز بیشتر از هر کسی کارهایی که شخصیت ها انجام می دهند را درک می کنید ه چه جلوتر می روید با شخصیت ها به خصوص شخصیت های اصلی که آلیو کیتریج یکی از آنها است آشنا می شود و دلیل رفتار هایش را می فهمید. الیو که معلم بازنشسته ی ریاضی کراسبی بوده زتی بسیار درشت هیکل و در ظاهر زنی سرد و عجیب است اما در باطن او هم دقیقا مثل مابقی انسان هاست با همان تفکرات و روح انسانی. در کل داستانی بسیار دلنشین و انسانی است و معلوم است نویسنده زنی جا افتاده است که اینقدر روابط انسان ها را خوب ترسیم کردم بخوانیدش لذت می برید. 
        
                کتاب خم رمانی بود که بیش از هرچیز با دیگر رمان های ایرانی تفاوت داشت. داستان  با سه دوست شروع می شود که شب ها به خرید کتاب می روند. از میان این سه دوست یکی راوی است اما  روای نمی خواهد خواننده بفهمد کدامشان  راوی است.  قسمت اول رمان انگار در مهی می گذرد که بعضی چیزها را پنهان می کند و هم فضایی وهم آلود به داستان می دهد. شبی که سه دوست در گرگ و میش صبح برای خریدن کتابخانه ی شخصی زنی سیاه چشم  به صوفیان می روند با ماجرای بسیار عجیبی مواجهه می شوند. کتابخانه ای از کتب خطی بسیار ارزشمند که زن به جای فروش آنها از سه دوست می خواهد آن را به آدرسی که  به آنها می دهد ببرند. آنها کتاب ها را می آورند ولی وارد ماجرای عجیبی می شوند. هم خود داستان و هم نوع روایت جذابیت های بسیاری دارد هرچند که من احساس کردم بعضی از بخش های کتاب لازم نبوده و نویسنده آنها را بی دلیل اورده یا نیمه کاره   رها کرده، شاید هم من متوجه دلیل وجود این بخش ها نشدم که امکان دومی بسیار بیشتر است. 
        
                سلین نویسنده ی جنگ است. کتاب جنگ که در همین چند سال اخير در بین دستنوشته های سلین پیدا شده. دستنوشته هایی مربوط به دهه ی سی میلادی. فضای داستان مرا به یاد وداع با اسلحه همینگوی انداخت. جنگ، جراحت، میخانه ها و انسان های آزرده. داستان رمان، داستان جوانی است به نام فردیناند که تنها بازمانده ی لشکرش است که بر اثر حمله ی دشمن همگی کشته شده اند. در اوایل داستان فردیناند در میان کشتگان همرزمش به هوش می آید با توصیفات بی رحمانه ی سلین جسد ها و خون و جراحت ها را روایت می کند. بعد تصویری بسیار فوق‌العاده را روایت می کند که فردیناند در کوپه ای از مردگان لبه ی قطار در حال حرکت نشسته و چیزهایی برای 4 همرزشم که روح هایشان در جنگلی مه آلود مثل جسمشان تکه پاره است تعریف می کند که بنظرم زیباترین قسمت کتاب است. و بعد هم ادامه ی داستان در بیمارستان. سلین با زبان تند و صریحش در این کتاب هم به همه چیز لعنت می فرستد. داستانی از جنگ، جراحت. از زبان نویسنده ی جنگ لویی فردینان سلین. 
        
                ابداع مورل داستان عجیب و تامل برانگیزی دارد. داستان مردی که به دلایل جرایمی که مرتکب شده فراری است (اما معلوم نمی شود که این واقعیت است تا توهم او که واقعا تحت تعقیب است) و دوستش که تاجر ایتالیایی است به او می گوید که بهترین جا برای پنهان شدنش جزیره ای است که هیچ است آنجا نمی رود چون شایعه است که هرکس آنجا برود حافظه اش را از دست می دهد و بدنش متلاشی و نابود میشود اما چون شخصیت داستان از دستگیری بسیار می ترسد خطر را به جان می خرد و وارد جزیره می شود و بعد از چند روز بودن در جزیره آن اتفاقات و مرگ شوم برایش رخ نمی دهد اما مدتی بعد  با ورود عده ای به جزیره همه چیز دچار تغییر می شود تغییری که بسیار عجیب خواهد بود و البته تامل برانگیز. تغییری که حاصل ابداع مورل است. داستان به واقعیت، توهم، ملال، تنهایی، جاودانگی و عشق و آزادی می پردازد در قالب داستانی که همچون تقدیم کتاب توسط نویسنده به بورخس است به داستان های بورخس هم شباهت کمی دارد. ترجمه ی مجتبی ویسی هم از نظر نثر فارسی روان و قابل قبول بود. داستان های آمریکای لاتین بشدت ناب و البته عجیب اند که ابداع مورل هم از این قاعده مستثنی نیست. 
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها