یادداشت وحید شریفی

                کتاب خم رمانی بود که بیش از هرچیز با دیگر رمان های ایرانی تفاوت داشت. داستان  با سه دوست شروع می شود که شب ها به خرید کتاب می روند. از میان این سه دوست یکی راوی است اما  روای نمی خواهد خواننده بفهمد کدامشان  راوی است.  قسمت اول رمان انگار در مهی می گذرد که بعضی چیزها را پنهان می کند و هم فضایی وهم آلود به داستان می دهد. شبی که سه دوست در گرگ و میش صبح برای خریدن کتابخانه ی شخصی زنی سیاه چشم  به صوفیان می روند با ماجرای بسیار عجیبی مواجهه می شوند. کتابخانه ای از کتب خطی بسیار ارزشمند که زن به جای فروش آنها از سه دوست می خواهد آن را به آدرسی که  به آنها می دهد ببرند. آنها کتاب ها را می آورند ولی وارد ماجرای عجیبی می شوند. هم خود داستان و هم نوع روایت جذابیت های بسیاری دارد هرچند که من احساس کردم بعضی از بخش های کتاب لازم نبوده و نویسنده آنها را بی دلیل اورده یا نیمه کاره   رها کرده، شاید هم من متوجه دلیل وجود این بخش ها نشدم که امکان دومی بسیار بیشتر است. 
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.