نثر کتاب ساده و روان بود و مهمتر از همه با سند معتبر بود ..کتاب ب خوبی مظلومیت اهل بیت رو ب تصویر کشیده بود ..ماجرا از تولد حضرت فاطمه تا شهادتشون بود و در خلال کتاب ماجرای سقیفه جنگ های پیامبر، ارثیه فدک و غصب اون توسط...می‌پرداخت..  در رابطه با حضرت فاطمه زهرا فقط کتاب کشتی پهلو گرفته رو خونده بودم خوشحالم ک این کتاب رو مطالعه کردم...🌸✔️
      

        کتاب زیبایی بود نثر بسیار روان و جذابی داشت ..چقد این داستان نسبت ب خیلی ا کتابا واقعی تر بنظر میومد و مثل خیلی از کتابا فانتزی بنظر نمیومد..🥹کتاب داستانِ زندگی شهید مصطفی صدر زاده  بود ب روایت همسر.
      

         این کتاب سرنوشت  غمبار  امیر سعید زاده  و همسرشون سعدا هست ..امیر سعید زاده  که ب دلیل فعالیت انقلابی سال ها توسط حزب های مخالف انقلاب یعنی کومله و دموکرات ب اسارت در میاد و خیلی مورد شکنجه جسمی و روحی قرار میگیره اما کم نمیاره و فعالیت هاش رو ادامه میده و حتی افراد حزب رو شناسایی و بصورت رمزی اطاعاتشون رو به خانواده از اون طریق ب سپاه میرسونه .. ایشون ب دلیل زیرک بودنشون و اینکه زیر بار همکاری با سپاه نمیرن شاید بشه گفت اولین کسی بودن ک بعد از سال ها موفق میشن از زندان دموکرات  زنده خارج بشن ..کتاب به خوبی جنایات فجیع کومله و دموکرات و فضای مسموم مقر حزب ها رو ب تصویر میکشه
      

        کتاب خوبی بود 🥲🫠هرچند ک جاهایی سخت باهاش ارتباط میگرفتم..روش های موفقیت و بهره وری در ساعات اولیه روز رو خیلی برجسته توضیح می‌داد ..توصیه ب بیداری ۵ صبح داشت به دلیل بهره وری عالی تر ..خلاقیت بیشتر و فضای آرومتر در اون تایم از روز..در کل جالب بود🥹🦦
      

        این کتاب فوق العاده بود🥹🤌
میشه گفت یکی از بهترین کتابایی ک تا حالا خوندم داستان بانو فخرالسادات طباطبایی مادر چهار شهید هست که بسیار صبور  بودن و همواره شاکر بودن با وجود سختی های زیادی ک متحمل شدن .. ارادت خاصی ب امام حسین و ائمه داشتن و فرزندانشون رو هم اینطور بار اوردند  ...کتاب  خیلی روان و گیرا بود،اگه این کتاب رو مطالعه نکردین حتما مطالعه کنید....برا نسل  پر ادعا و کم صبر ما کلی درس داره..
      

        .
کتاب #شهید_نوید خیلی خوب و پر از درس و تلنگر بود👌😍برا ماهایی ک خیلی غرق روزمرگی ها شدیم و شاید از خیلی چیزا غافل شدیم 🥺شاید خیلی با متن روایی ارتباط نگرفتم اما این در کل دوسش داشتم💙

پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو مطالعه کنید و به دیگران هم معرفی کنید..🌹
.
      

        .
چرا امام حسن با معاویه بن ابوسفیان بیعت کردن با چ شروطی این بیعت محقق و خلافت ب معاویه منتقل شد؟!
چرا امام حسین قیام کرد؟انگیزه ایشان از قیام چه بود؟آیا صرفا غیرت حسینی یا فقط عشق ب خدا ؟..یا چیزی فراتر از آن چیزی مثل رسالت چیزی شبیه قیام علیه ظلم و فحشا ک در زمان یزید بن معاویه ب اوج خودش رسیده بوده.! 

اگر ب دنبال جواب این سوال ها هستید پیشنهاد میکنم کتاب رو مطالعه کنید.. 🫠
      

        تولد در لس آنجلس داستان زندگی محمد عرب شخصی ک در نوجوانی به آمریکا میره و اونجا بزرگ میشه و تحت تاثیر فضای اونجا،داستان تحول ایشون از جایی شروع میشه ک خواهرشون  ایشون رو از زیر قرآن رد می‌کنند و این  کتاب بعدها ب نحوی با مطالعه  ایشون در سفر باعث تحولشون میشه..
ی مقدار کتاب شاید خیلی زود وارد پروسه تحول شد  ولی در کل کتاب خوب و تاثیر گذاری بود..محمد عرب بعدها در برنامه ماه عسل دعوت شدن...
      

        کتاب خوب و مفیدی بود اثر مرکب یعنی اینکه  با عادات و کارای های کوچک و یا به ظاهر ناچیز در طولانی مدت نتایج خیره کننده ای میشه به بار آورد البته ب شرط استمرار و ثابت قدمی..اینکه دنبال موفقیت های یک شبه و سریع نباشیم بلکه سعی کنید در طول زمان خودمون رو رشد و ارتقا بدیم ..یادگیری بدون عمل بی ارزش هست و قطعا عمل هست ک باعث پیشرفت ما میشه...
      

        حنانه شو کتابی با قلم شیوا و جذاب و به اشیا جان داده بود(تشخیص) کتاب در رابطه با پیامبر اکرم و معجزات ایشون از زبان اشیا بود..با وجود این معجزات  بعضی از افراد کور دل نه تنها ب یگانه خدا و بر حق بودن پیامبرش ایمان نمی‌آوردند بلکه پیامبر را به ساحر بودن و سحر متهم می‌کردند....دو سه مورد از داستان ها برام تازگی داشت و اولین بار بودم می‌شنیدم..
      

        کتاب خوبی بود به نماز مودبانه بیشتر از متفکرانه و عاشقانه پرداخته بود و این نشان از اهمیت بالای ادب در نماز هست..اطلاعات خوبی داد و اینکه در قسمت نماز متفکرانه گفته بودن ک وقتی نماز میخوایم بخونیم باید تمام مشکلات و غم ها و ... رو کنار بذاریم و حتی تاثیر اون نماز خوب رو ببینیم برام جالب توجه بود...خوشحالم ک این کتاب رو مطالعه کردم
      

        کتاب خوب و زیبایی بود قبلا از سید مهدی شجاعی کتابایی خونده بودم اما از پسرشون(سید علی شجاعی) اولین کتاب بود..نثر خوب و روانی داشت.. کتاب داستان امام رضا (ع) و کراماتشون بود ایشون با اصرار زیاد مامون عباسی (هفتمین خلیفه عباسی ) که بخاطر کشتن برادرش امین هم از طرف عباسیان و هم از طرف علویان حکومتش در حال تزلزل بوده برا تثبیت حکومتش تصمیم میگرن امام رضا رو به ولایت عهدی خودشون منصوی کنن امام قبول نمیکنن و با اصرار زیاد امام از مدینه به مرو میان‌ و.. چیزی ک داستان رو متفاوت کرده  این بود  ک داستان از زاویه ی دید مامون بود..
      

        عاالی بود این کتاب دوست داشتم🥹🤌
یه تیکه شعر از کتاب در ادامه قرار دادم براتون..

از باغ می ‌برند چراغانی ‌ات کنند
تا کاج جشن های زمستانی ‌ات کنند

پوشانده ‌اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ‌ات کنند

یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می ‌برند که زندانی ‌ات کنند

ای گل گمان مکن به شب جشن می ‌روی
شاید به خاک مرده ‌ای ارزانی ‌ات کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ‌ای بترس که شیطانی ‌ات کنند...
      

        کتاب رسول مولتان نثر روان و زیبایی داشت در رابطه با شهید محمدعلی رحیمی هستش به روایت همسر شهید داستان از آشنایی با ایشون شروع و سپس ازدواج و بعدها مهاجرت به دهلی و ..شهید رحیمی رایزن فرهنگی که سال های طولانی تو خارج از کشور و تو مناطق محرومِ هند و پاکستان فعالیت فرهنگی داشتن و ساعت های طولانی کار می‌کردند موارد قابل توجه در این کتاب رعایت بیت المال بود یکی بحث حق الناس که خیلی اهمیت میدادن و خیلی حساس بودن خیلی مطالعه داشتن ایشون برای اینکه حالا بتونن به سوالات افراد اوننجا پاسخ بدن مطالعه خوبی داشتن خانمشون بعدها زبان اردو رو یاد می گیرن و تو خیلی از یعنی ت ترجمه روزنامه ها و...بهشون کمک می کنند  اگه شما فکر می کنید که تو کار فرهنگی میکنید و میخوایید ببینید کجای کارید به نظرم این کتاب رو بخونید...

با اینکه مشکلات زیادی داشتن کنار میومدن با همه مشکلات و نسبت ب حرف و حدیث ها بی اعتنا بودن..ب موضوع حق الناس و بیت المال حساس و رعایت می‌کردند بصورت جدی ...بارها توسط تروریست ها تهدید میشن اما ب فعالیت هاشون بصورت جدی ادامه میدن..بعدها توسط گروهک تروریستی جنگهوی به شهادت میرسند...
      

        داستان درمورد زوج جوانی به نام مارکو و آنه هست که به مهمونی سنتیا که  در همسایگیشون هست میرن و نوازدشون رو در خونه تنها میذارند و هر نیم ساعت ب اون سر میزنن اما وقتی نیمه شب بر میگردند در نیمه باز است و فرزندشون  کورا ربوده شده ..پای پلیس و کارآگاه راسپک ب خونشون باز میشه و آنه و مارکو مظنونین این پرونده هستند در این پرونده اتفاقات عجیبی میفته ک داستان رو غیر قابل پیش بینی کرده از طرفی آدم ربا با آگاهی به اینکه پدر و مادر آنه پولدار هستن مبلغ زیادی پول میخواد در ازای برگشت کورا ب خونه و...
حالا اگه داستان رو بخونید بارها ب افرادی شک میکنید و این داستان رو جذاب و پر هیجان  کرده..