بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

پزشک نازنین: بر اساس داستان های کوتاه آنتوان چخوف

پزشک نازنین: بر اساس داستان های کوتاه آنتوان چخوف

پزشک نازنین: بر اساس داستان های کوتاه آنتوان چخوف

نیل سایمون و 3 نفر دیگر
3.6
7 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

15

خواهم خواند

3

دکتر: دهان باز کردن که درد نداره، الان فقط می خوام نگاه کنم. باید ببینم کجاست؟ کدوم دندونه؟ چه کار باید بکنم. حالا باز کنین. (خادم دهانش را باز می کند) خوبه، حالا بذارین ببینم. (دکتر با دقت نگاه می کند و خادم از درد ناله می کند.) آها... بله. این جاست. این کوچولو این جاست... پیدات کردم... آهان... خادم: باهاش حرف نزن، نمی خواد باهاش دوست بشی، بکشش بیرون.

لیست‌های مرتبط به پزشک نازنین: بر اساس داستان های کوتاه آنتوان چخوف

یادداشت‌های مرتبط به پزشک نازنین: بر اساس داستان های کوتاه آنتوان چخوف

            دکتر: چندوقته این درد رو دارین؟
خادم: ده سال.
دکتر: ده سال؟
خادم: از دیروز تا الان انگار ده ساله. باید گناه بزرگی کرده باشم که این‌طور درد می‌کشم. انگار دردهای همه‌رو داده به من. خدا، چه گناهی به درگاهت کردم. دکتر کجاست؟
دکتر: ایشون یه مسئله‌ی خصوصی براشون پیش اومده بود... برای همین، مسئولیت مریض‌هاشون رو به دست منِ جوان قادر و توانا سپرد.
خادم: شما... دکتر هستین؟
دکتر: دکتر بدون لیسانس. دکترِ بعد از این هستم. 
خادم: پس منم مریضِ بعد از این هستم. خدا نگهدار.


خوندن نمایشنامه‌ای که چند وقت پیش تئاترشو دیدم (به کارگردانی اشکان خطیبی) برام جذاب بود :)
بار دوم بود، دفعه‌ی قبل اول نمایشنامه رو خونده بودم (داستان خرس‌های پاندا) و بعد تئاترشو دیدم و کمی خورد تو ذوقم :))

البته همه‌ی صحنه‌های نمایشنامه تو تئاتره نبود، و ترجمه هم همونطور که تو مقدمه گفته شده شامل همه‌ی نمایشنامه نیست!
و این که این نمایشنامه شامل چند صحنه‌س که هر کدوم براساس یکی از داستان‌های کوتاه چخوف نوشته شدن.