عاشقشم کتابمو به کسی قرض دادم پس نداد 💔
        

          خانم رقیه بابایی در کتاب حنانه شو با ذوق هنری خود و در حرکت نویی کتاب رو از زبان اشیاء قلم زدند که از عشق و دلدادگی خود به پیامبری بی ضمیر سخن می گویند.
داستان های کتاب کوتاه و دلنشین است و ابتدای هر داستان با تعلیق همراه است که در انتها این تعلیق از بین می رود.
یکی از نکات قوت کتاب بیان منابع هر داستان در انتهای کتاب هست که باعث شده شما با یک کتاب داستانی اما مستند روبرو بشید.
        

          سلام ⚘️
📖 کتاب حنانه شو بنظرم خیلی قشنگ معجزات پیامبر مهربونمون رو از زبان اشیا 
🌴🌛🗿🪨🗻🚪🌴
برامون گفته که به قول دوستمون بعضی هاش رو من نشنیده بودم و برام جالب بود .😃😊
البته بگم اول هر داستان تا بفهمم از زبان چی هست یکم گیج🙃 میشدم ولی بازم برای جذاب و دوست‌داشتنی بود🥰

#کتاب_بخونیم_تا_سبز_بمونیم 🌱
        

          کتابِ " حنانه شو"

این همه کتاب میخوانیم که مثلا فضل و ادب و سوادی پیدا کنیم؛  اما هیچ کتابی به پایه ی کتاب هایی که از اهل‌ بیت علیهم السلام یا در رابطه با آنها باشد، نیست. خاصه اینکه به زبان هنر باشد،در بستر ادبیات و کلمات خوشایند باشد. 
کتاب حنانه شو را توصیه میکنم به نوجوان ها بدهید تا بخوانند. شک ندارم محبت و علاقه ی هر کسی به حضرت رسول اکرم ص دوچندان می‌شود. کتاب را انتشارات مسجد جمکران چاپ کرده و قیمتی هم ندارد. کم حجم است و یک ساعته خوانده می‌شود.
اما داستان کتاب جالب و نو است. روایت  هایی از زبان اشیاء راجع به پیامبر. از زبان درختی در کوچه. ماه در آسمان. سنگریزه های داخل حیاط. از زبان بتی کنار کعبه. از زبان کوهی در اطراف مکه و از زبان نخل خشکیده ای داخل حیاط مسجد که بعدها به ستون حنانه معروف شد. پیامبر به این نخلِ خشکیده تکیه می دادند و برای مردم صحبت می‌کردند. تا اینکه منبری برای حضرت ساختند. روزی که پیامبر برای اولین بار به سمت منبر رفتند، از این ستون خشکیده، ناله ی غم انگیزی از دوری پیامبر برخاست که همه را متعجب کرد. پیامبر مهربان به سمت نخل خشکیده آمد و دستی بر او کشید و فرمود:"آرام باش حنانه". حنانه در این جا به نظرم یعنی کسی که ناله ی غم انگیز سر می‌دهد. آن نخل خشکیده از آن روز شد ستون حنانه که لابد الان هم در مسجدالنبی ص هست.
بهرحال کتاب شیرین و جالب است.و من شک ندارم که آن اشیاء در کنار پیامبر،  حسابی جان داشتند و شعور.
ولی چرا من از فراق و دوری رسول و امام  و...حنانه نیستم؟!😔
#معرفی_کتاب 
#کتاب_حنانه_شو
#حضرت_رسول_ص
#آخرین_کتابی_که_خواندم

        

          این کتاب رو پارسال  در راه نجف مطالعه کردم. گمان می‌کردم به مسجد حنانه نجف مرتبط باشد اما با تمام شدن کتاب متوجه شدم محل قرار گیری این درخت در نزدیکی کعبه بوده است.
اما مطالعه ی کتاب در جوار مسجد حنانه تجربه ی جالبی بود و شباهت درخت حنانه و مسجد حنانه هم...
روایت تازه ای از زندگی پیامبر خدا بود که تا به حال نشنیده بودم... ترکیب زیبای عشق و دلتنگی.
        

          به نام خدا
هر کدام از داستان  های این کتاب، از زبان موجوداتیست که پیامبر روی آنها معجزه کرده اند. مثل ماه، درخت، ریگهای دم خانه شان و...
شور احساسی که در ابتدای هر داستان، از زبان دل این موجودات، توصیف می شود و در آخر ختم به نگاه ویژه ی پیامبر(ص) ، مهر و محبتشان و یا حتی آغوش ایشان می شود،
بسیار عالی و پر کشش بیان شده و برای ایجاد یک رابطه ی عاطفی بین مخاطب، چه نوجوان و چه بزرگسال، با پیامبر (ص) بسیار تاثیرگذار است.
        

          یک کتاب بسیار زیبا و لطیف که هر فصلش از ز زبان چیزهایی چون کوه و درخت و درب خانه و ... است در مدح پیامبر پ بیان معجزاتی از ایشان. 
مناسب نوجوان نیز هست
        

          کتاب به توضیح معجزات و اتفاقاتی که توسط پیامبر صورت گرفته از زبان اشیا می‌پردازد.
کتابی بس لطیف که به زیبایی نگارش شده و متنی روان و حال و هوای خوبی دارد.

با این کتاب
 گاه به درون کعبه می‌روی... 
گاه در بیابان های اطراف مکه قدم میزنی... 
گاه به آسمان و معجزه‌اش نگاه می‌کنی...
گاه غرق نگاه به خانه رسول خدا می‌شوی...
گاه صدای مناجات و گریه های پیامبر را می‌شنوی...
        

          کتاب روایت روایت بود و نیازی ندیدم کامل بخوانم .

سوژه های بکر و خوبی دارد و یادآورِ آشنایی زداییِ کتاب "پدر ، عشق و پسر" از آقای شجاعی ست .
با این تفاوت که آنجا راوی  انسان نبود اما بالاخره جاندار بود ولی در روایت های این کتاب راوی غیر از اینکه انسان نیست حتی جاندار هم نیست .
 
توصیفاتِ حرکات و سکنات پیامبر اکرم خیلی خوب انجام شده و واقعا ابهت پیامبر را به خوبی منتقل می کند . 
روایت ها کوتاهند و لطیف .
راوی از ابتدا مشخص نیست و اواخر روایت معلوم می شود که چه شیئ بوده و این خودش نوعی تعلیق ایجاد می کند. هرچند مخاطب باهوش می تواند متوجه شود.

دو اشکال هم  به نظرم رسید :
یکی اینکه زبان روایت بین ادبی و غیر ادبی مردد است یا می شود گفت می توانست ادبی تر باشد .
دیگر اینکه نویسنده خیلی جاها حذف به قرینه لفظی کرده اما به اشتباه. یعنی دو فعل متفاوت را به قرینه لفظی حذف کرده .
مثلا :
«ثروتمندان سکه بر سرمان می ریختند و گله داران گوسفندهایشان را پیش ما قربانی.»

فعل اول "می ریختند" بوده ولی فعل متناسب با جمله دوم "می کردند" است پس این دو به قرینه لفظی حذف نمی شوند .

در مجموع روایت های خوبی ست و حجم کتاب هم کم. یکی دو روزه هم تمام می شود.
        

          چقدر این کتاب شیرین بود😋 چقدر دوست داشتمش😍 همیشه جان بخشی به اشیاء برام جذاب بود😎 ولی این بار خواندن معجزات پیامبر مهربانی از زبان اشیاء‌ای که بر آن ها اتفاق افتاده بود یا شاهد معجزات بودند یک لذت دیگه ای داشت 🤤
حقیقتاً کیف کردم از خوندنش☺️
جذاب، شیوا و روان 👌🏻
دیگه چی می خواهیم از یک کتاب؟!😉
بخونیدش و کیفش رو ببرید🥰
        

          حنانه شو کتابی با قلم شیوا و جذاب و به اشیا جان داده بود(تشخیص) کتاب در رابطه با پیامبر اکرم و معجزات ایشون از زبان اشیا بود..با وجود این معجزات  بعضی از افراد کور دل نه تنها ب یگانه خدا و بر حق بودن پیامبرش ایمان نمی‌آوردند بلکه پیامبر را به ساحر بودن و سحر متهم می‌کردند....دو سه مورد از داستان ها برام تازگی داشت و اولین بار بودم می‌شنیدم..