یادداشت سید محمد بهروزنژاد
1401/10/18
کتاب روایت روایت بود و نیازی ندیدم کامل بخوانم . سوژه های بکر و خوبی دارد و یادآورِ آشنایی زداییِ کتاب "پدر ، عشق و پسر" از آقای شجاعی ست . با این تفاوت که آنجا راوی انسان نبود اما بالاخره جاندار بود ولی در روایت های این کتاب راوی غیر از اینکه انسان نیست حتی جاندار هم نیست . توصیفاتِ حرکات و سکنات پیامبر اکرم خیلی خوب انجام شده و واقعا ابهت پیامبر را به خوبی منتقل می کند . روایت ها کوتاهند و لطیف . راوی از ابتدا مشخص نیست و اواخر روایت معلوم می شود که چه شیئ بوده و این خودش نوعی تعلیق ایجاد می کند. هرچند مخاطب باهوش می تواند متوجه شود. دو اشکال هم به نظرم رسید : یکی اینکه زبان روایت بین ادبی و غیر ادبی مردد است یا می شود گفت می توانست ادبی تر باشد . دیگر اینکه نویسنده خیلی جاها حذف به قرینه لفظی کرده اما به اشتباه. یعنی دو فعل متفاوت را به قرینه لفظی حذف کرده . مثلا : «ثروتمندان سکه بر سرمان می ریختند و گله داران گوسفندهایشان را پیش ما قربانی.» فعل اول "می ریختند" بوده ولی فعل متناسب با جمله دوم "می کردند" است پس این دو به قرینه لفظی حذف نمی شوند . در مجموع روایت های خوبی ست و حجم کتاب هم کم. یکی دو روزه هم تمام می شود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.