اینطور به نظر می رسد که این کتاب، تجمیع چیزی است که امروز به عنوان دین و زندگی در دوران مدرسه یا به تعبیر دقیقتر، کلام اسلامی شیعی اثنی عشری آموخته می شود.
هرچند مولف درگیر مباحث فلسفی است ولی متن از قوت استدلالی خالی است و قویا رنگ و بوی مجادله دارد؛ یکی از نقاط ضعف دیگر کتاب در همینجا ظاهر می شود زیرا طرف مجادله هم غرب است و هم اهل سنت و این باعث شد مولف نتواند بر سر مشهورات دو گروه به جمع بندی برسد و اساسا متن را بلاتکلیف کرده است. خصوصا نسبت مولف با متون مطرح در فلسفه و الهیات غربی مملوء از سوء ظن است.
به هر حال به لحاظ تعلیمی کتاب به دلیل دسته بندی روشن و دقیقی که دارد قابل آموزش است ولی به لحاظ خلاقیت و بداعت مطالب، سخت ضعیف می نماید.
          

            ورزش یک مقوله ایست که ما خیلی کمرنگ بهش نگاه میکنیم....دومیدانی مادر همه ورزش هاست....و ازآنجایی که من مادر هستم و عاشق مادرها این ورزش رو دوست دارم☺️😍اگه بخوام جدی صحبت کنم...اگه مثل من به ورزش خاصی علاقه مندید و انجام میدید....به غیراز انجام دادنش بهتره درموردش مطالعه هم داشته باشید...غیراز آمادگی جسمانی آمادگی روانی هم پیدا کنید....دو میدانی رو بهتون پیشنهاد میکنم که با دویدن هم جسمتون تقویت میشه هم اراده و روحتون...البته باخواندن این کتاب اطلاعاتتان بالا می‌ره..موفقیت نوش جانتون
          

            این کتاب جزو دروس حوزه بودو مجبور بودیم بخونیم و امتحانش رو هم بدیم....اماااا....کتابی هست برای کسی که عاشق سلسله مراتب حدیث و کلا تاریخ احادیث...و کلا اینکه چجوری احادیث به دست ما رسیده یا سنه بودنش برچه اساسه...خلاصه من که لذت بردم از مطالعه اش...پیشنهاد میکنم بخونید و با اعماق وجودتون لذت ببرید
          

            حسن حسن‌زاده آملی، عارف و فیلسوف شیعه، نویسنده کتاب است و در آن برخی از مکاشفاتش را در بخش نخست کتاب جمع‌آوری کرده است.
در بخش دوم، «اصل»هایی نگاشته که به گفته خودش، برای کسانی که راه سیر و سلوک را می‌پیمایند و مکاشفاتی می‌بینند راهگشا است.

بخش نخست آسان‌خوان، ولی بخش دوم پر از اصطلاحات فلسفی، عرفانی و سخت‌فهم است.
          

            الغارات شرح وقایع نیمه دوم خلافت امیرالمونین، پس از جنگ‌های جمل، صفین و نهروان می‌باشد.
این دوره به‌علت جنگ‌های غارت‌گونه معاویه به الغارات مشهور است.
دوره‌ای سرشار از کم‌فهمی و نافرمانی مردم کوفه نسبت به علی(ع) و استفاده معاویه از تکنیک‌های رسانه‌ای علیه آن حضرت.
انفعال مردم کوفه و شیعیان غیرحقیقی حضرت در این دوره، سرانجام محاسن علی(ع) را به خون سر مبارکش، خضاب می‌کند.
          

            آدم‌ها
در این کتاب یک عالم آدم جالب می‌بینید که اصلا شبیه یکدیگر نیستند. این آدم ها وسط داستان ها قرار گرفته و برای مخاطب تعریف میشوند.
توی این کتاب همه جور آدمی وجود دارد، از پسر بچه بگیر تا کارتون‌خواب و زن بیوه.
 متفاوت تریت آدم‌های کتاب مربوط به قسمت‌هایی است که به جبهه ربط دارد و آدم‌هایش سرباز و رزمنده و فرمانده گروهان هستند. هرکدام  هم خصوصیات و سرگذشت خودشان را دارند.
 به کتاب هایی که مجموعه‌ای از داستان یا قصه های کوتاه و بی‌ربط هستند چندان علاقه‌ ندارم، اما آدم‌ها واقعا خوب بود. از خواندش لذت می‌برید.
          

            لازمه خوانش این کتاب نداشتن تعصبات است.به هر آیینی که معتقد هستید با ذهنی کاملا خالی این کتاب را بخوانید! 
من نسخه ی چاپ سال1361 را خواندم، حقیقتا از چهل سال پیش تا الآن اتفاقات زیادی در دنیای علم رخ داده که اگر نویسنده امروزه نگارش این کتاب را انجام میداد به حتم عقاید جدیدی را به آن اضافه و بعضی از فرضیه های مطرح شده را حذف میکرد.
بهرحال گاهی نیاز است که اندیشه های جدید را دنبال کرد اما نه کورکورانه!
فرضیه اصلی کتاب بازدید بیگانگان از سیاره زمین در طول تاریخ بشریت و انتقال اطلاعات به اجداد ماست.
و دلایل قانع کننده ای برای فرضیه خود می آورد ادله ی ارائه شده را شاید در بخش هایی از کتاب رد کنیم اما بی شک این فرضیه زاویه دید تازه ای در مطالعه تاریخ و آثار باستانی به ما خواهد داد...
          

            یک ملودرام عاشقانه و تراژیک....
کوتاه و خواندنی ....

دیشب به قول رفقا حالم خیلی میزون نبود ، این جور مواقع فقط باید به دنیای ادبیات و کلمات پناه ببرم...
هر کاری نکردم نتوسنتم برم سراغ کتابهایی که دارم میخونم .کتاب جدید رو شروع کردم...
دیشب ساعت ۱۲ شب شروع شد و ۲:۳۰ بامداد تماااام😍
صبح که از خواب بیدار شدم حالم میزون بود😉
راست میگنااا که کلمات معجزه می‌کنن 📖

یک انتخاب کوتاه و خواندنی 👌📖
          

            تو سن پانزده سالگی بودم....دغدغه اون زمانم پیدا کردن قهرمان های کشورم بود....از شهید تورجی زاده شروع کردم و...یکی یکی  رفتم و رفتم تا رسیدم به داداش اسماعیل...اون زمان داداش اسماعیل برام یه چیز دیگه ای بود....چون من که دهه هفتادی بودم نزدیک تر بود....یک شهید دهه شصتی برا من که قهرمانانم از دفاع مقدس بودن...پیدا کردنش برام مثل نور تو آسمون بود....شهدای دفاع مقدس روی چشمم جا داشتن ولی با داداش اسماعیل احساس نزدیک تری داشتم‌چون به زمان من نزدیک تر بود....هنوزه که هنوزه بعد ده پانزده سال باز موقع حرف دل که میشه حاجت باشه یا یه دردو دل سراغ داداش اسماعیل رو میگیرم....پیشنهاد میکنم بخونید....شناختن همچین شخصیت هایی رزق هست برامون