بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

ʲᵃᵛᵃᵈ ᵠᵃˢᵉᵐⁱ

@Shahzadeh

354 دنبال شده

103 دنبال کننده

                      مَن همانم ؛ دلداده‌یِ هُنَر ، دلباخته‌یِ رنگ‌ها ' ♡
                    
javad_qasemiy
گزارش سالانه بهخوان

یادداشت‌ها

این کاربر هنوز یادداشتی ثبت نکرده است.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 6

هویدا که در ابتدای مهم‌ترین مسیر سیاسی زندگی‌اش یعنی در شب‌های پراسترس ترور و اغمای «حسنعلی منصور» که به‌دست اعضای گروه مؤتلفهٔ اسلامی به‌ضرب گلوله از پای درآمده بود، زمام امور را به دست گرفت، برخلاف انتظارات، ۱۳ سال در این مسند دوام آورد و در نهایت یک سال پیش از وقوع انقلاب به‌دنبال رشد افسارگسیختهٔ تورم و هم‌زمان با اوج‌گیری بحران‌های پیشتر خاموش سیاسی مجبور به استعفا شد و از پست نخست‌وزیری به وزارت دربار شاهنشاهی رسید. زندگی سیاسی امیرعباس هویدا همواره مخالفان و موافقانی داشته و دارد. نام او در اذهان سیاسی جامعه یکی با دوران اقتصادی نسبتاً با ثبات نخست‌وزیری‌اش شهره است و یکی با اعدام جنجالی‌اش در دادگاه انقلاب. او در وقت تنفس، در آخرین جلسهٔ دادگاهش، در راهروهای زندان قصر به‌ضرب گلوله از پای درآمد. به‌راستی ضارب او چه کسی بود؟ برای یافتن پاسخ این پرسش باید با عباس میلانی همراه شویم در یکی از روزهای بارانی فروردین ماه در زندان قصر، در تهران ماه‌های اوایل انقلاب .

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

کتاب «سرزمین موعود» نوشته ی «باراک اوباما» روایتی جذاب و خواندنی از رییس جمهور شدن اولین سیاهپوست منتخب مردم آمریکاست که موفق شده وارد کاخ سفید شود. آن سیاهپوستانی که قریب به پنجاه سال پیش از این، برای وارد شدن به یک مغازه ی کوچک نیز باید از ورودی هایی استفاده می کردند که آنها را از سفیدپوستان جدا می کرد، هیچ گاه فکر نمی کردند روزی یک سیاهپوست رییس جمهور کشوری شود که برده داری، نژادپرستی، تحقیر سیاهپوستان و رنگین پوستان، قدمتی به درازای تاریخ آن دارد. «باراک اوباما» چهل و چهارمین رییس جمهور ایالات متحده و اولین سیاهپوستی ست که بر این مسند نشسته است. او در کتاب «سرزمین موعود» از دشواری ها و تلخکامی ها، فرازها و فرودها، امیدواری ها و سرخوردگی ها، پیروزی درخشان در انتخابات سال 2008 و دوران پرتلاطم ریاست جمهوری با همه ی مشکلات، ناکامی ها و کامیابی های داخلی و خارجی اش نوشته است. «باراک اوباما» که با تحصیلات عالیه اش در رشته ی حقوق و با علاقه ی جدی اش به ادبیات و سینما، به سخنوری شیوا و باصلابت مشهور است، در «سرزمین موعود» نیز به همین سیاق، با لحن و زبانی روان، فکورانه و درعین حال شوخ طبعانه، احوالات زندگی شخصی اش را در کنار ماجراهای پیکار انتخاباتی و پس از آن دوران حضورش در کاخ سفید شرح داده و در کنار همه ‎ی این ها به بیان دیدگاه های خودش درباره ی زندگی، سیاست و دموکراسی پرداخته است.

فعالیت‌ها

            دن کیشوت، ماجرای مردی است که از بس قصه‌های شوالیه‌ها و پهلوانان را خوانده، دیگر خودش نیز دچار جنون شده و خود را «دن کیشوت مانش» می‌نامد و به سوی ماجراجویی می‌رود. ساختار کتاب این طور است که در صد صفحه‌ی نخست جلد اول شخصیت دن کیشوت به خوبی ترسیم می‌شود و پس از آن، نویسنده این تیپ شخصیتی را در موقعیت‌های مختلف قرار می‌دهد و واکنش‌های او را توصیف می‌کند که بعد از چند مورد دیگر قابل پیش‌بینی است. البته در میان ماجراهای خود دن‌کیشوت مدام ماجراهای فرعی پیش می‌آید. مثلاً دن‌کیشوت در کاروانسرا، جوانی را می‌بیند که داستان جالبی تعریف می‌کند یا سرگذشت عاشقی‌اش را بیان می‌کند. خود سروانتس هم در جلد دوم به این نحوه نوشتن اشاره می‌کند و در موردش توضیح می‌دهد. توصیف جزییات در کتاب، به خوبی خواننده را به اسپانیای قرن شانزده می‌برد: رسم و رسومات مردم، باورهای آن‌ها، شوخی‌های رایج، توصیف مکان‌های مختلف، کسب و کار مردم و ... .

نکته اندیشیدنی در مورد شخصیت دن کیشوت این است که او با خواندن داستان‌های پهلوانی، «هستی‌شناسی» خاصی را باور کرده است به گونه‌ای که هیچ شاهدی از دنیای واقع، نمی‌تواند آن را تغییر دهد. مثلاً باور دارد که او شکست‌ناپذیر است ولی وقتی شکست می‌خورد، به جای اصلاح نگاهش، شکستش را به عوامل مختلف نسبت می‌دهد: به اسب، به جادو، ... . معرفی چنین شخصیتی و وصف دقیق احوالاتش، به نظرم از ارزشمندترین چیزهای کتاب است که اگر کسی نمی‌تواند همه کتاب را بخواند، شایسته است با کمک خلاصه یا فیلمی از کتاب، با آن مواجه شود و در مورد آن بیندیشد.

اقتباس‌هایی که از این اثر صورت گرفته و ماجراهای مشهور این کتاب (مبارزه با آسیاب بادی، مبارزه با گله گوسفندان و ...) ، بیشتر، از جلد اول است. فیلم دن‌کیشوت اثر کوزینتسف، مردی از مانش با بازی پیتر اتول و فیلم ناتمام دن‌کیشوت اثر اورسون ولز، سه اقتباسی بودند که دیدم. پایگاه کتاب صوتی ایران صدا هم جلد اول کتاب را به صورت نمایش رادیویی درآورده که بسیار شنیدنی است (منوچهر آذری در نقش دن‌کیشوت). برنامه کتاب باز هم یک قسمت ویژه در مورد دن‌کیشوت داشت.

در مورد ترجمه محمد قاضی هم باید توجه کرد که ترجمه از فرانسه به فارسی انجام شده و با اینکه بسیار خواندنی و روان است اما به نظرم نام دن‌کیشوت (دن‌کیهوته یا دن‌کیخوته) یا سانکو (سانچو) نسبت به نسخه اصلی دگرگون شده‌اند.

از چاپ هشتم نشرثالث هم که بگذارید، هیچ نگویم. فکر کنم اصلا یک‌بار از روی کتاب خوانده نشده چه رسد به ویرایش. بعضی از غلط‌ها آنقدر تکرار شده‌اند که انگار عمدی در کار بوده. برای مثال: استو راحت(استراحت)، اعتو راض(اعتراض)، دختو ران(دختران)، مهتور(مهتر)، می‌بر دند (جداشدن کلمات از وسط) و ... . خلاصه صفحه‌ای را خالی از غلط نگارشی نگذاشته بودند.