خرس های رقصان

خرس های رقصان

خرس های رقصان

ویتولد شابوفسکی و 1 نفر دیگر
3.2
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

8

خرس‌ها، پس از به هوش آمدن، چند روزِ اول را در غاری کوچک می‌گذرانند که کارکنان پارک مخصوصا برای آن‌ها کنده‌اند. به گفته‌ی دیمیتار ایوانف خرس‌ها قبل از آن‌که آزاد شوند «باید به بوهای جدید، مکان جدید، و غذای تازه عادت کنند. پیش از آن‌که رهایشان کنیم چند روزی بهشان فرصت می‌دهیم تا با این چیزهای جدید کنار بیایند.» آزادی برای خرس‌ها مثل شوک است، پس نمی‌شود یکهو از قفس آزادشان کرد و در جنگل به امان خدا ولشان کرد. باید چند روزی فرصت داشته باشند تا با آزادی‌شان کنار بیایند. آزادی یعنی مخاطرات جدید، صداهای نو، بوهای نامنتظر، غذاهای نو. آزادی برای آن‌ها ماجراجوییِ بزرگی است.

لیست‌های مرتبط به خرس های رقصان

یادداشت‌های مرتبط به خرس های رقصان

            آزاد غمگین یا اسیر خوشحال؟ در این کتاب جدال بین این دو را می‌بینیم و آیا این نبرد پیروزی دارد؟
ویتولد سابوفسکی خبرنگار در کتاب خرس‌های رقصان نگاهی به آزادی دارد؛ به ویژگی انسان اسیر و به فرایند رسیدن به آزادی.
نویسنده با پیش کشیدن موضوع خرس‌های اسیر در دست مردم بلغار و فرآیند آزادی آن‌ها می‌خواهد آزادی و اسارت موجودی به نام انسان را هم مطرح کند. خرس‌های اسیری که انسان‌ها برای امرار معاش خود به آن‌ها می‌آموزند برقصند. خرس‌ها معتاد زندگی انسانی می‌شوند و حالا زمینه‌ای فراهم شده که خرس‌ها آزاد شوند اما آیا به همین راحتی است؟
کتاب خوبی بود اما نباید انتظار داشته باشید در انتها پرونده‌ای که در ذهنتان باز می‌کند را ببندد. پرونده در ذهنتان باز خواهد ماند و به مقوله آزادی فکر خواهید کرد اصلا هدف نویسنده و نشر گمان همین است. کتاب جواب قطعی به شما نخواهد داد و به نظر من نکته مثبت کتاب بود نه منفی.
مرز بین اسارت و آزادی انسان نازک‌تر از مو است و می‌توان آزادی را در بخش‌های مختلف زندگی انسانی جستجو کرد. اسیرکننده همیشه از روی ظلم و بدخواهی به بند نمی‌کشد. مادری که عاشق فرزندش است اما با گرفتن حق تصمیم‌گیری از فرزندش به گونه‌ای آزادی را از او می‌گیرد. اسارت در سطح زندگی زناشویی می‌تواند اتفاق بیافتد تا سطح جامعه.