بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

نگین رستمی

@Negin.rostami

19 دنبال شده

25 دنبال کننده

                      
                    

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

            ایران میان دو انقلاب را سال‌ها پیش خواندم، شاید اولین کتابِ جدی و درست حسابی‌ام درباره تاریخ ایران معاصر بود. نویسنده بسیار معروف است و کتاب نیز به همین اندازه مشهور، و وقایع ایران از اواسط قاجار تا انقلاب سال 1357 را بازگویی و تحلیل می‌کند. کتاب در موضوع خاصی عمیق نمی‌شود و روایتی کلی از این دوره‌ی صد ساله‌ی پرپیچ و خم ارائه می‌دهد که بسیار خواندنی و روان است و دید کلی‌ای به فرد می‌دهد و تحلیل‌های اقتصادی و سیاسی گوناگون نیز دارد و به ریشه‌یابی مسائل مهم می‌پردازد. 

به گمانم همچون هر کتاب تاریخی‌ای، نویسنده از منظر و موضع خاصی به مسائل نگاه می‌کند، موضعی که با روایت معمول از این دوران که زیاد آن را شاید شنیده باشیم، متفاوت است و همین در ابتدای امر برای من جالب بود. و به نظر می‌رسید این است که کتابِ آبراهامیان را ارزشمند می‌کند. به هیچ عنوان در جایگاهی نیستم که یک تاریخدان بزرگ همچون نویسنده کتاب را نقد کنم و صرفا با روایت او همدل نیستم، با این حال کتاب را به هرکسی که می‌خواهد ایران معاصر را بشناسد پیشنهاد می‌کنم. روایت آبراهامیان از افراد ممکن است متفاوت از آن چه معمولا شنیده‌ایم باشد. 

به شخصه به تاریخ جنبش چپ و گروه‌های چریکی و مارکسیستی و داستانِ هیجان‌انگیزشان علاقه زیادی دارم، آبراهامیان در فصل کوچکی به این جنبش‌ها پرداخته و یکی از نقات قوت کتابش را به رخ کشیده و آن آمارهای مفصلی‌ست که جمع‌آوری کرده. فی‌المثل درباره دو گروهِ چریک‌های فدایی خلق و مجاهدین خلق به خواستگاه اجتماعی رهبران و موسسان‌شان پرداخته، این که از کتام مناطق و شهرها بودند، پدران‌شان از چه صنف و طبقه‌ای بودند، هر یک از سازمان‌ها چقدر تلفات دادند، تلفات و زندانی‌های‌شان چه مشاغلی داشتند، جنسیات و بازه سنی‌شان چه بود... و این گونه آمارهایی که به درک سازمان‌های اینچنینی، پس‌زمینه افراد و جایگاه اجتماعی و چرایی پررنگ شدن‌شان کمک می‌کند. 

          
            یرواند آبراهامیان در این کتاب با استناد به منابع دست اول تاریخی (و البته برداشت‌های شخصی خود از وقایع تاریخی) نشان‌مان می‌دهد که مساله‌ی اصلی سیاست در ایران چیست؛ مساله‌ای که در لایه‌های زیرین فرهنگی/تاریخی/جغرافیایی این سرزمین ریشه دارد و شاخ و برگ‌های ظاهری‌اش همچون تقسیم‌بندی‌های باب روز سیاسی، فقط یک تصویر سایه‌وار و بسیار ناقص از آن است که به درد جنجال‌های انتخاباتی و بحث‌های روزمره و بی‌حاصل سیاسی می‌خورد. آنچه در زیر پنهان است، ساختار قبیله‌ای جامعه‌ی ایران است که تازه ۱۰۰ سال است وارد دنیای مدرن شده و همان تفکر قبیله‌ای را در دوگانه‌ی شهری-روستایی پی گرفته است.
بعد از خواندن این کتاب به این نتیجه رسیدم که هر کس این کتاب را نخوانده باشد (مگر اینکه خودش پژوهشگر تاریخ معاصر ایران باشد و با منابع دست اول سر و کله بزند) نمی‌تواند درباره‌ی فضای سیاسی امروز ایران به درستی قضاوت کند. البته این به معنای تایید کامل نگاه نویسنده نیست. به نظر من آبراهامیان روی نقش حزب توده و نیروهای چپ بیش از حد تکیه می‌کند (فصلی طولانی از کتاب به حزب توده اختصاص دارد) بدون اینکه به زمینه‌های دینی/مذهبی وقایع صد سال اخیر توجه کافی داشته باشد. همچنین استنادات کتاب به منابع خارجی (مثلا گزارش‌های وابستگان انگلیسی و امریکایی) ارجاعات بسیاری دارد که به خودی خود اشکالی ندارد، اما وقتی آن را با کمبود ارجاع به منابع فارسی مقایسه می‌کنیم، احتمال جهت‌دار بودن گزارش‌ها و مستندات (که مبنای تحلیلی نویسنده را تشکیل می‌دهد) بیشتر می‌شود و قضاوت را مخدوش می‌کند.
با وجود این، تحلیل و تصویری که در «ایران بین دو انقلاب آبراهمیان» از وضعیت ایران در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم به دست می‌آوریم، به نظر من نقطه‌ی شروعی جدی برای بازنگری در تلقی و تصور ما از وضعیت سیاسی امروز ایران و شناخت لایه‌های زیرین وقایع و اتفاقات است.