حسین وحدانی


حسین وحدانی
نویسنده کتابدار بلاگر @HoseinVi
hoseinvi
کتابهای نویسنده
3.8
18
4.7
4
کتابخانه
نمایش کتابخانهیادداشتها
نمایش همه1401/2/1 - 14:09
4.3
5
عجیب است که عاشقانهها هنوز هم میتوانند آدم را تا آخر داستان بکشانند، حتی اگر هیچ غافلگیری در انتظارمان نباشد. این رمان کمتر خواندهشده از رولان، یک هملت بهروزشده در ایام جنگ جهانی اول است، در فضایی که چیزهای سادهای مثل عشق و زندگی زیر آوار جنگ و نفرت روزنهای برای نفس کشیدن ندارند. خواندن آن در این روزهای تجاوز روسیه به اوکراین، که نشان میدهد هنوز پس از یک قرن در بر همان پاشنه میچرخد، لطف و حسرت دیگری برایم داشت.
13 نفر پسندیدند.
1400/12/6 - 16:52
همنوایی رشکآلود یک رواندرمانگر عالی و یک نویسندهی خوب - که از قضا یک نفر هستند - آثاری فوقالعاده آفریده، از جمله مامان و معنای زندگی.
اگر صرفا دنبال داستان هستید داستانهای بهتری در دنیا خواهید یافت، و اگر میخواهید دربارهی رواندرمانی چیزی بخوانید، کتابهای تخصصیتری وجود دارند. اما در تلفیق این دو ژانر، یالوم نظیر ندارد. اگر باور داریم که بهترین داستانسرایان تاریخ ادبیات از جمله تولستوی و داستایوسکی و کامو و کوندرا، روانشناسانی بالفطره بودند، و همچنین بهترین و مجربترین درمانگران روان، علاوه بر گوشهای شنوا برای صدها بلکه هزاران قصهی سرگذشت آدمها، از مهارت بالایی در قصهسرایی نیز برخوردارند، آثار یالوم را به عنوان تجلی مشترک این دو حرفه، بیشتر خواهیم ستود.
11 نفر پسندیدند.
1400/12/1 - 23:42
هم نمیدانم و هم میدانم چرا به این کتاب چهار ستاره دادهام! در قیاس با بسیاری کتابهای دیگر، کتاب روایت عجیب و غریب یا نثر ویژهای ندارد. حرفهای نویسنده از قول استادش - موری - شبیه جملاتی تکراری و پیشپاافتاده در رثای زندگی و عشق و ازدواج و خانواده و بخشش و از این قبیل است. اما در عین حال، سهشنبهها با موری راوی صادق و مستند روزهایی از زندگی است که آدمیزاد هیچ شیلهپیلهای ندارد؛ اندک اندک عریان میشود و با حقیقت زندگی و مرگ خود روبهرو میگردد. این تجربهی بینظیریست که روایت میچ آلبوم و البته صراحت تمامعیار مربیاش به ما هدیه میدهد: مستندی از بیپیرایهترین لحظات زندگیمان، روزهای منتهی به پایان.
9 نفر پسندیدند.
1400/9/11 - 23:28
3.5
10
دربارهی ایشیگورو چه میتوان گفت؟ او با کلمات شعبدهبازی میکند؛ اما هر بار به نوعی، به گونهای که آدم گمان میبرد حتی خودش را هم غافلگیر کرده است!
ایشیگورو را باید با روایت عصاقورتدادهی بازماندهی روز، با نثر مطنطن و طنز بهاندازهاش، به جا آوریم، یا داستانپردازی لایهلایهی مرموزش در شام خانوادگی، یا حالا در این عاشقانهی علمی-تخیلی تازه، کلارا و خورشید؟شعبده در این است که همهی اینها از کلاه یک نویسنده درآمدهاند، با آنکه در ظاهر شباهتی به هم ندارند. برندهی ژاپنیالاصل نوبل، بدون شک سلطان بلامنازع صحنهی تغییر ژانر است؛ شعبدهبازی که هر بار پرده را میاندازد و اثر جدیدش را رو میکند، ما با شاهکاری در ژانری تازه روبهروییم.
و مثل همیشه از ترجمهی درخشان امیرمهدی حقیقت نباید گذشت، که در نزدیک کردن ترجمه به سبک و زبان نویسنده، حق مطلب را ادا میکند.
8 نفر پسندیدند.
1400/8/26 - 21:56
زاویه دید تازه، نگاه دقیق و قلم طناز نویسنده، نتیجهای کمنظیر در پی داشته و اثری فوقالعاده آفریده است. در انبوه کتابهای به اصطلاح استارتاپی که فقط داستان موفقیت و شکست سوپراستارهای کارآفرین و سلبریتیهای اکوسیستم استارتاپی را روایت میکند، نوع نگاه یکی از هزاران هزار کارمند ساده، با رویاها، دغدغهها، آرزوها و نگرانیهای متفاوت و کمترشنیدهشده، به شدت خواندنی و آموختنی است.
8 نفر پسندیدند.
لیست ها
این کاربر هنوز لیستی منتشر نکرده است.
پستها
1400/4/27 - 17:26
آیا ما شخصیتهای رمان کوری هستیم؟!

آیا ما شخصیتهای رمان کوری هستیم؟!
8 نفر پسندیدند.
1 نفر نظر داد.در حال مطالعه
کتاب در حال مطالعه ای وجود ندارد.
با جستجو میتوانید کتابهای مورد علاقهی خود را انتخاب کنید و به این لیست اضافه کنید.