بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

داستان بریده بریده: داستانی پژوهشی از حادثه کربلا

داستان بریده بریده: داستانی پژوهشی از حادثه کربلا

داستان بریده بریده: داستانی پژوهشی از حادثه کربلا

علیرضا نظری خرم و 2 نفر دیگر
2.5
19 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

18

خوانده‌ام

44

خواهم خواند

29

در این اثر پژوهشگر با مراجعه به اکثر منابع متقن موجود تا قرن هشتم که کمترین تحریف و دستبرد را به خود دیده اند به تعریف زوایای پنهان و آشکار تاریخ می پردازد. مخاطب در این کتاب ارزشمند ضمن اطلاع از چگونگی بروز حوادث، از اوضاع و احوال شهرهای مهم جهان اسلام و عملکرد مسلمین آگاه می شود. از همه مهم تر با خواندن این کتاب به شناخت افراد و اسامی مشهوری می رسد که شاید امروز به گونه ای دیگر از آن ها یاد شود. نویسنده در این کتاب، زبانی خارج از عرف کتاب را برگزیده، او با زبانی محاوره و با گونه ای دوستانه و به دور از آرایه های سخنوری به نقل داستان هایی از دل تاریخ می پردازد تا بدین وسیله مخاطبین بیشتری از اقشار مختلف را به خود جذب کند.

لیست‌های مرتبط به داستان بریده بریده: داستانی پژوهشی از حادثه کربلا

یادداشت‌های مرتبط به داستان بریده بریده: داستانی پژوهشی از حادثه کربلا

Aylin𖧧

1402/06/05

            مدتی بود که شنیدن چندباره‌ی اسم این کتاب و روایت محاوره‌ایش، خیلی ترغیبم کرده بود که بخونمش. دو-سه ماه پیش شروع کردم به خوندن این کتاب؛ اما متاسفانه وسطش رها کردم. اگه بخوام دقیق‌تر بگم، از رسیدن کاروان اسرا به دمشق دیگه نخوندمش. از اونجایی که دلم نمیاد کتابی رو نصفه‌نیمه ولش کنم، دیروز دوباره از جایی که مونده بود، خوندن کتاب رو از سر گرفتم و بالاخره امروز تمومش کردم. 
واقعیت اینه که من از این کتاب خیلی چیزها یاد گرفتم؛ به‌ویژه از اتفاقاتی که برای کاروان اسرای کربلا رخ داده و وقایع آخر کتاب. اما فکر می‌کنم به عنوان یکی از خواننده‌های کتاب، حق انتقاد از بعضی موارد رو داشته باشم که می‌خوام لابه‌لای صحبت‌هام مطرحشون کنم. 
من با محاوره‌ای بودن روایت کتاب مشکلی نداشتم و اتفاقا همون‌طور که گفتم یکی از دلایلم برای انتخاب این کتاب همین شیوه‌ی روایتش بود که کتاب رو متفاوت و بیانش رو جالب و روان کرده بود. این ایده‌ی خیلی خوبیه برای درک بهتر و روان‌تر وقایع؛ اما متاسفانه بعضی جاها این شیوه از حد فراتر می‌رفت و تصورات مخاطب رو خراب می‌کرد؛ به‌ویژه توی کلام معصومین علیهم السلام که من دوست داشتم حداقل کلام معصومین محاوره‌ای نباشه؛ اونم تا این حد! در کل زیاد از گفت‌وگوها راضی نبودم. 
اشعار زیادی توی کتاب آورده شده بود؛ و همچنین آیه‌ها و عبارات عربیِ دیگه که اکثراً به فارسی ترجمه شده بودن. از نظر من بهتر بود متن عربی‌شون هم نوشته بشه.
مقدمه‌ی کتاب در ابتدا باعث شد از کتاب مطمئن شم و از بابت اومدن اتفاقات غیرمستند داخل وقایع، نگرانی نداشته باشم. الحق والانصاف، اتفاقی هم تو کتاب آورده نشده بود که شک و شبهه‌ای بهش وارد باشه. همگی از منابع معتبر آورده شده بودن. اما چیزی که باعث شد من از کلام نویسنده تو مقدمه‌ی کتابشون دلخور شم، این بود که اگه حادثه یا شخصیتی مشهور رو مدنظر داشتید که توی این کتاب بهش کم پرداخته شده یا اصلا یافت نمیشه، به این دلیله که تلاش شده داستان صرفا بر اساس "منابع موجود کهن" نوشته بشه. اما سوال من از نویسنده‌ی محترم کتاب اینه که آیا این موضوع رو درباره‌ی "تمامی وقایع" تضمین می‌کنن؟! این یعنی وقایع تمامی منابع در دسترس مو به مو در کتاب آورده شده؟ این‌که هیچ اشاره‌ای در کتاب درباره‌ی "جناب حسن مثنی" نشده بود هم جزء این دلیل‌شون در مقدمه حساب میشه؟
موضوع دیگه به تصویر کشیدن شخصیت‌های مهم واقعه‌ست. همون‌طور که روی جلد کتاب هم ذکر شده، این صرفا یک پژوهش نیست؛ بلکه یک "داستان پژوهشی"ـه! این یعنی باید تصویرسازی صحیح از شخصیت‌های مهم، یه امر بسیار حیاتی در کتاب باشه. برام عجیب بود که نویسنده در توصیف شخصیت حضرت ابوالفضل العباس به چند صفت و توضیح پشت سر هم بسنده کرده بودن! حتی ماجرای شهادتشون خیلی مختصرتر از چیزی که فکرش رو می‌کردم شرح داده شده بود! سوالم اینه که وقایعی که ما درباره‌ی شهادت حضرت تو کتاب‌های دیگه یا حتی زندگی‌نامه‌ی ایشون می‌خونیم، "قطعاً" قابل استناد نیستن و توی "هیچ‌کدوم" از منابع موجود ذکر نشده که توی این کتاب آورده نشده بود؟ به‌نظرم بهتر بود تحقیق و توصیف در مورد ایشون و نحوه‌ی شهادتشون گسترده‌تر باشه.
از تصویرسازی شخصیت حضرت زینب سلام الله علیها هم خیلی راضی نبودم. همچنین خطبه‌ی مهم و تاریخی ایشون در کاخ یزید که محاوره‌ای بودنش -و شاید جزئیات دیگه- باعث شده بود که منِ خواننده حس و حال توفانی بودن ازش نگیرم و به‌جای این‌که توفانی بودنش رو ببینم، فقط کلمه‌ی "توفانی" رو از راوی بشنوم. دوست داشتم درباره‌ی وفات حضرت هم توی کتاب گفته بشه اما چیزی ذکر نشده بود.
نظر و برداشت خود نویسنده درباره‌ی وقایع هم بعضی جاها خوب بود و برخی جاها وجودش رو زیاد نپسندیدم.
خلاصه این‌که من درباره‌ی پیشنهاد این کتاب مطمئن نیستم. فقط می‌تونم بگم لطفا این کتاب رو به‌عنوان اولین کتابی که از واقعه‌ی عاشورا می‌خونید، انتخاب نکنید. از این‌که یادداشت طولانی‌ام رو درباره‌ی این کتاب خوندید ممنونم، و البته امیدوارم قاطی شدن انتقادات و پیشنهاداتم تو این یادداشت رو نادیده بگیرید! 😅🌹
          
            کتاب داستان بریده بریده اثر تازه نشر کتابستان که در مدت کوتاهی به چاپ بیست و یکم رسیده است نوشته نوقلم محققی است به نام حجت الاسلام علیرضا نظری خرم که مورد استقبال اقشار مختلفی، از مخاطبان قرار گرفته است.
این اثر دومین کتاب ایشان است که به شیوه داستان و با زبان محاوره اقدام به بازگو کردن یکی از ثقیل ترین و سرنوشت سازترین بازه های زمانی تاریخِ جهان اسلام پرداخته است. ایشان در نقل قولی به  سال‌ها فعالیت در  پژوهشگاه دارالحدیث و همکاری در نگارش ده‌ها کتاب حدیثی و همچنین پس از سیزده سال تجربه حضور در پژوهشگاه بنا به دعوت اقدام به نقل مکان به کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی (ره) و همکاری با تنی چند از اساتید و همکاری بر نگارش مجموعه عظیم «موسوعة الامامة فی نصوص اهل السنة»، اشاره می کند. در کتاب موسوعة که فعلا سی جلد آن به چاپ رسیده به گردآوری فضایل، مناقب و تاریخ زندگی امام علی، حضرت فاطمه و امام حسن علیهم السلام پرداخته است. اخیرا نیز کار علمی و پژوهشی مربوط به زندگی امام حسین علیه السلام را که حدود ده جلد می شود، براساس منابع کهن تاریخی و حدیثی در مجموعه فوق الذکر به پایان رسانده اند. 
آقای نظری خرم شیوه ورود به بحث خود را به "قصه مستند" تشبیه می کند این شیوه روایت گری که با نگاه به مخاطب محاوره پذیر کنونی انتخاب شده است، قصد آن را دارد تا روایت تاریخی از لحظه خروج امام حسین علیه السلام از مدینه را تا بازگشت اسرا را با ریتمی تند در 237 داستان واره مستقل بیان نماید. ایشان این کار خود را به راننده تاکسی تشبیه می کند که "بعد از  سال‌ها رانندگی در شهر به کوچه پس کوچه‌ها و  بن بست هایش احاطه پیدا کرده است، درحالی که رئیس اتحادیه تاکسی داران قطعا این اشراف را  ندارد، ... آقای نظری خرم می گوید این اقتضای شغلم است که به  مطالب کمتر دیده شده و  گفته شده دسترسی داشته باشم. ایشان می گوید در آن روز‌ها افسوس می‌خوردم که  چرا مطالب به  این خوبی لای کتاب‌ها باقی مانده اند. اصلا همین باعث شد بنشینم و  این کار را  بکنم.
کتاب حاضر کلا شیوه مقتل نگاری های کهن و در لفافه نگاری ها را کنار گذاشته و با لحنی غیر فنی اقدام به بیان مقاطعی از واقعه عظیم عاشورا می پردازد که استخفاف در آن کاملا مشهود است. در جای جای کتاب هم فکت های روایی وجود دارد که قابل نقد است ولی چون بیان نقد و توضیحات اضافه در متن قصه، هدف قصه گو را از حفظ ضرب آهنگ روایت که خواسته اصلی قصه گوست دچار خدشه می نماید از بیان آن مسامحه می کند. 
کتاب داستان بریده بریده در 535 صفحه با کتابسازی بسیار زیبا بر بدن شرحه شرحه ابی عبدالله تاخته است و در جای جای داستان بدون در نظر گرفتن جایگاه امامت و رعایت حریم ها و برای حفظ شکل داستان اقدام به تصویرکشیدن صحنه هایی کرده است که از زمان واقعه عاشورا تا کنون تنها در چند ساعت عصر عاشورا قابل ذکر بوده و متولی ذکر مصیبت از انقلاب بیان آن بدون اختیار لطمه ها به خود وارد می ساخته است.
کتاب مذکور که خود را داستانی پژوهشی از حادثه کربلا معرفی می کند باید در دست اهل فن آزموده گردد امید که بعد از مطالعه اثر اقدام به بررسی اثر های متناظر در این امر نمایید.