بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت Aylin𖧧

Aylin𖧧

1402/06/05

                مدتی بود که شنیدن چندباره‌ی اسم این کتاب و روایت محاوره‌ایش، خیلی ترغیبم کرده بود که بخونمش. دو-سه ماه پیش شروع کردم به خوندن این کتاب؛ اما متاسفانه وسطش رها کردم. اگه بخوام دقیق‌تر بگم، از رسیدن کاروان اسرا به دمشق دیگه نخوندمش. از اونجایی که دلم نمیاد کتابی رو نصفه‌نیمه ولش کنم، دیروز دوباره از جایی که مونده بود، خوندن کتاب رو از سر گرفتم و بالاخره امروز تمومش کردم. 
واقعیت اینه که من از این کتاب خیلی چیزها یاد گرفتم؛ به‌ویژه از اتفاقاتی که برای کاروان اسرای کربلا رخ داده و وقایع آخر کتاب. اما فکر می‌کنم به عنوان یکی از خواننده‌های کتاب، حق انتقاد از بعضی موارد رو داشته باشم که می‌خوام لابه‌لای صحبت‌هام مطرحشون کنم. 
من با محاوره‌ای بودن روایت کتاب مشکلی نداشتم و اتفاقا همون‌طور که گفتم یکی از دلایلم برای انتخاب این کتاب همین شیوه‌ی روایتش بود که کتاب رو متفاوت و بیانش رو جالب و روان کرده بود. این ایده‌ی خیلی خوبیه برای درک بهتر و روان‌تر وقایع؛ اما متاسفانه بعضی جاها این شیوه از حد فراتر می‌رفت و تصورات مخاطب رو خراب می‌کرد؛ به‌ویژه توی کلام معصومین علیهم السلام که من دوست داشتم حداقل کلام معصومین محاوره‌ای نباشه؛ اونم تا این حد! در کل زیاد از گفت‌وگوها راضی نبودم. 
اشعار زیادی توی کتاب آورده شده بود؛ و همچنین آیه‌ها و عبارات عربیِ دیگه که اکثراً به فارسی ترجمه شده بودن. از نظر من بهتر بود متن عربی‌شون هم نوشته بشه.
مقدمه‌ی کتاب در ابتدا باعث شد از کتاب مطمئن شم و از بابت اومدن اتفاقات غیرمستند داخل وقایع، نگرانی نداشته باشم. الحق والانصاف، اتفاقی هم تو کتاب آورده نشده بود که شک و شبهه‌ای بهش وارد باشه. همگی از منابع معتبر آورده شده بودن. اما چیزی که باعث شد من از کلام نویسنده تو مقدمه‌ی کتابشون دلخور شم، این بود که اگه حادثه یا شخصیتی مشهور رو مدنظر داشتید که توی این کتاب بهش کم پرداخته شده یا اصلا یافت نمیشه، به این دلیله که تلاش شده داستان صرفا بر اساس "منابع موجود کهن" نوشته بشه. اما سوال من از نویسنده‌ی محترم کتاب اینه که آیا این موضوع رو درباره‌ی "تمامی وقایع" تضمین می‌کنن؟! این یعنی وقایع تمامی منابع در دسترس مو به مو در کتاب آورده شده؟ این‌که هیچ اشاره‌ای در کتاب درباره‌ی "جناب حسن مثنی" نشده بود هم جزء این دلیل‌شون در مقدمه حساب میشه؟
موضوع دیگه به تصویر کشیدن شخصیت‌های مهم واقعه‌ست. همون‌طور که روی جلد کتاب هم ذکر شده، این صرفا یک پژوهش نیست؛ بلکه یک "داستان پژوهشی"ـه! این یعنی باید تصویرسازی صحیح از شخصیت‌های مهم، یه امر بسیار حیاتی در کتاب باشه. برام عجیب بود که نویسنده در توصیف شخصیت حضرت ابوالفضل العباس به چند صفت و توضیح پشت سر هم بسنده کرده بودن! حتی ماجرای شهادتشون خیلی مختصرتر از چیزی که فکرش رو می‌کردم شرح داده شده بود! سوالم اینه که وقایعی که ما درباره‌ی شهادت حضرت تو کتاب‌های دیگه یا حتی زندگی‌نامه‌ی ایشون می‌خونیم، "قطعاً" قابل استناد نیستن و توی "هیچ‌کدوم" از منابع موجود ذکر نشده که توی این کتاب آورده نشده بود؟ به‌نظرم بهتر بود تحقیق و توصیف در مورد ایشون و نحوه‌ی شهادتشون گسترده‌تر باشه.
از تصویرسازی شخصیت حضرت زینب سلام الله علیها هم خیلی راضی نبودم. همچنین خطبه‌ی مهم و تاریخی ایشون در کاخ یزید که محاوره‌ای بودنش -و شاید جزئیات دیگه- باعث شده بود که منِ خواننده حس و حال توفانی بودن ازش نگیرم و به‌جای این‌که توفانی بودنش رو ببینم، فقط کلمه‌ی "توفانی" رو از راوی بشنوم. دوست داشتم درباره‌ی وفات حضرت هم توی کتاب گفته بشه اما چیزی ذکر نشده بود.
نظر و برداشت خود نویسنده درباره‌ی وقایع هم بعضی جاها خوب بود و برخی جاها وجودش رو زیاد نپسندیدم.
خلاصه این‌که من درباره‌ی پیشنهاد این کتاب مطمئن نیستم. فقط می‌تونم بگم لطفا این کتاب رو به‌عنوان اولین کتابی که از واقعه‌ی عاشورا می‌خونید، انتخاب نکنید. از این‌که یادداشت طولانی‌ام رو درباره‌ی این کتاب خوندید ممنونم، و البته امیدوارم قاطی شدن انتقادات و پیشنهاداتم تو این یادداشت رو نادیده بگیرید! 😅🌹
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.