بی زمستان: سفرنامه و عکس های تاجیکستان، آذربایجان و گرجستان
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
علاوه بر لابی بزرگش که پر است از آدم های ریز و درشت از ملیت های مختلف، حیاط هم غلغله است. غلغله ی آدم هایی که هرکدام از جایی و نژادی هستند، می خندند و سرخوش اند و گوش سپرده اند به نوای موسیقی و چشم دوخته اند به دیوارهای نقاشی شده و گرافیتی های زیبا. اینجا درست شبیه اجلاس سالیانه ی سازمان ملل متحد است. با این تفاوت که نه کسی می خواهد بحران برمه و یمن را حل کند، نه کسی دغدغه ی تحریم دارد، و نه کسی می خواهد جنایت هایش را توجیه کند.... سیاست جایش را به آرامش داده و لبخند زبان مشترک همه ی آدم هاست. اینجا دندان ها برای فشار آوردن بر خرخره ی کسی ماموریتی ندارند. ماموریتشان این است که بیرون بیفتند و سفیدی شان را در این شامگاه پائیزی نیمه ی نوامبر به رخ بکشند.
لیستهای مرتبط به بی زمستان: سفرنامه و عکس های تاجیکستان، آذربایجان و گرجستان
نمایش همهیادداشتهای مرتبط به بی زمستان: سفرنامه و عکس های تاجیکستان، آذربایجان و گرجستان