خال کوب آشویتس
در آوریل 1942 و در بحبوحه جنگ جهانی دوم، لالی سوکولوف به اجبار به اردوگاه آشویتس - بیرکناو منتقل می شود. او که به زبان های مختلف تسلط دارد، مسئول خالکوبی شماره های شناسایی بر دست زندانیان تازه وارد می شود؛ شماره هایی که سرنوشت آن ها را رقم می زند؛ اگر جوان و سالم باشند به کار اجباری فرستاده می شوند، در غیر این صورت راهی اتاق گاز و کوره های آدم سوزی می شوند. لالی طی دو سال و نیم اسارت در آشویتس - بیرکناو شاهد هولناک ترین قساوت ها و وحشی گری های بشر و همچنین شجاعت و شفقت مردمی ست که هر لحظه امکان دارد با مرگ روبه رو شوند. در همین اردوگاه است که با دختری به نام گیتا آشنا و در نخستین نگاه عاشقش می شود. «خالکوب آشویتس» روایتی ست عاشقانه از پایبندی لالی و گیتا به عشقشان در دورانی آکنده از اندوه و وحشت.
بریدۀ کتابهای مرتبط به خال کوب آشویتس
نمایش همهیادداشتهای مرتبط به خال کوب آشویتس
9
6
نوع بیان داستان خیلی جالب نبود و کشش چندانی ایجاد نمیکرد، تو گیر و دار به سختی زنده موندن داستان عشقی پر رنگی به تصویر کشیده بود که به شخصه دوست نداشتم. چطور خالکوب بعد از لو رفتن کارهاش زنده موند؟ همونجا فرمانده میتونست بکشدش خیالشو راحت کنه؟ چقدر راحت دوباره لالی و گیتا بهم رسیدن، اتفاق خیلی خاص و عجیبی بوده.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
7