فصل فیروزه

فصل فیروزه

فصل فیروزه

محبوبه زارع و 1 نفر دیگر
3.4
60 نفر |
19 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

117

خواهم خواند

22

شابک
9786008460404
تعداد صفحات
112
تاریخ انتشار
1398/7/13

توضیحات

        هیچ‌کس نمی‌داند اما این دو عاشق، کسی را جز یک‌دیگر نمی‌خواهند. حتی اگر پسر چیزی جز همان حجره فیروزه‌تراشی را نداشت، باز هم دختر ثروتمندترین تاجر نیشابور کسی جز او را انتخاب نمی‌کرد. این عشق عمیق و واقعی باطن جان هر دو دلداده زرتشتی را می‌سوزاند. یک روز صبح اما ورق برمی‌گردد. پسر به همه چیز پشت می‌کند و عهد می‌شکند. می‌گویند کسی از نیشابور رد شده و دل از او برده است. دختر تا از زبان خودش نشنود، باور نمی‌کند…
      

لیست‌های مرتبط به فصل فیروزه

نمایش همه

یادداشت‌ها

          نه خیلی خوب، نه خیلی بد

درون‌مایه‌ی رمانِ کوتاهی که خوانده‌ام، برشی از زندگی امام رضا(ع) و حضرت معصومه(ع) بود. حالا نویسنده با ذوق و خلاقیتی که داشته، روایتی از دخترِ ایرانی را به قصه‌ای تبدیل کرده که موازی با آن بتواند از حرکتِ امام رضا(ع) و خواهرشان(س) به طوس بگوید.
این رمان برایِ خیلی‌ها می‌تواند یک اثر دوست‌داشتنی باشد ولی برایِ خیلی‌ها نیز یک اثرِ معمولی و شاید نه‌چندان خوب. چرا؟ چون دیالوگ‌هایِ همه‌ی شخصیت‌ها شبیه هم بود. نویسنده برایِ همه از یک زبانِ معیارِ کهن استفاده کرده بود. حتی دانایِ کل نیز مثل شخصیت‌ها صحبت می‌کرد. همین، شخصیت‌ها و حتی قصه را کمی مصنوعی می‌کرد. و جایی از دیالوگ‌ها آنقدر کهن بود که از باورپذیری به دور بود. شخصیت‌ها چنان از «خلسه» و «عشق» و «فطرت» و «غریزه» صحبت می‌کردند که که انگار نویسنده در دهانِ شخصیت‌ها گذاشته است. نه اینکه شخصیت‌ها فیلسوف یا عارف باند، نه. آدم‌های معمولیِ این قصه این مدلی صحبت می‌کردند.
پایان‌بندی هم کمی از باورپذیری به دور بود.
در پایان:
این مدل کتاب، برایِ شناختنِ حضرات رضا و معصومه علیهم‌السلام، حائز اهمیت است. در واقع داستان، روشِ مناسبی برای بازگو کردن زندگیِ معصومین است. اما از حیطه‌ی داستانی، من نمره خیلی خوبی نمی‌دهم. ولی رمان را به احتمالِ خیلی زیاد به کسانی معرفی خواهم کرد.
        

6