یادداشت‌های سید عطا ناقدی فر (20)

راهنمای کاربردی مدیتیشن برای مبتدیان
          حقیقتش خیلی از مدیتیشن نمی‌دونستم. شاید خیلی هم دید مثبتی به اون نداشتم. وقتی اسم مدیتیشن میومد، شاید بیشتر تصویر بودایی‌ها و هندوها جلوی چشمم میومد. یه ذره هم به عنوان کسی که با ادبیات علمی سر و کار دارم، بهم حس شبه علم می‌داد و برام مقداری کسر شأن بود که بخوام به مدیتیشن فکر کنم!
اما با این کتاب تونستم تجربه جالب و خوبی از مدیتیشن رو کسب کنم. الان نظرم اینه که با اینکه مدیتیشن اصلا چیز عجیب و غریبی نیست، ولی واقعا می‌تونه کمک‌کننده باشه. برای امثال من که شاید خیلی وقت‌ها ناآرام بودم و هستم، مدیتیشن می‌تونه آرام‌کننده باشه. مدیتیشن کمک می‌کنه تا فشار زیادی که خودمون و افکار و هیجانات‌مون به ما میارن رو کم کنه و این خیلی خیلی ارزشمنده. مدیتیشن کمک می‌کنه که پخته‌تر رفتار و زندگی کنیم.
از همین رو، واقعا توصیه می‌کنم چند باری مدیتیشن رو امتحان کنید و تاثیرش رو روی خودتون ببینید. من که حس می‌کنم خیلی برام کمک‌کننده است. از نظر علمی هم تحقیقات متعددی روی مدیتیشن شده و بر خلاف آنچه فکر می‌کردم شبه علم نیست! اتفاقا دیروز چندتایی از این مقالات رو دیدم.
به نظرم به امتحانش می‌ارزه. این کتاب هم واقعا نقطه شروع خوبیه.
        

11

نگاهی به تاریخ معاصر
          کتاب‌های مرحوم صفایی حائری واقعا آدم رو به وجد میارن! همیشه چگال‌بودن کتاب‌های ایشون برام جالب بوده؛ طوری که در تعداد محدودی صفحه، مطالب و معارف عمیقی رو در ضمن خواندنی‌بودن به خواننده منتقل می‌کنن. این کتاب هم از این جهت کتاب جالبی بود.
مرحوم صفایی حائری، از جهاتی از برترین عالمان دینی معاصر هستند که به شدت قابل استفاده هستند. قلم فوق‌العاده، تمثیلات به جا، و از همه مهم‌تر نظام فکری دینی جامع و پیوسته از ویژگی‌های بسیار مهم ایشونه.
در این کتاب، مرحوم استاد مرور خیلی سریعی بر حوادث و روندهای کلی تاریخ ایران معاصر دارن. از صفویه شروع می‌کنن و به زمان نگارش کتاب می‌رسن. (زمان نگارش کتاب، سال ۱۳۵۴ و قبل انقلاب بوده) ضمن تحلیل وقایع تاریخی مهم، تحلیل‌های جالبی رو بیان می‌کنن. تحلیل‌های مختصر و عمیقی راجع به علت شکست امیرکبیر، سید جمال، مصدق، راجع به استعمار و انواع آن، جریان‌شناسی نیروهای سیاسی مسلط در آن زمان و شیوه‌های مواجههٔ یک کشور با قدرت‌های مسلط.
برای خود من، علاوه بر بصیرت‌های تاریخی جالب کتاب، مرور سریعی بر تاریخ ایران معاصر هم از بهره‌هایی بود که از این کتاب مختصر بردم.
        

9

سیستم های فناوری دفترکل توزیع شده: یک چارچوب مفهومی
          هدف این کتاب اینه که مفهوم «فناوری دفتر کل توزیع‌شده» (DLT) رو تعریف و مفهوم‌پردازی کنه و شاخص‌های اصلیش رو بیان کنه. بر اساس بیان کتاب، DLT رو می‌شه به نوعی مفهومی دونست که اعم از زنجیرهٔ بلوکی (Blockchain) هست. یعنی زنجیرهٔ بلوکی شیوه‌ای برای پیاده‌سازی DLTه. به بیان ساده، DLTها سیستم‌های توزیع‌شده‌ای هستن که حاکمیت هم در اون‌ها توزیع‌شده است. (بر خلاف پایگاه‌های دادهٔ توزیع‌شده که حاکمیت در اون‌ها متمرکزه)
بعد از مفهوم‌پردازی، کتاب یک مدل جالب مفهومی برای بررسی DLTها ارائه می‌ده که سه بخش پروتکل، شبکه و داده رو در برمی‌گیره. هر کدام از این سه بخش، چند مؤلفه دارن و هر کدام از مؤلفه‌ها هم تعدادی فرایند.
این مدل مفهومی کمک می‌کنه که بشه سیستم‌های مختلف DLT رو با هم مقایسه کرد. خود کتاب هم مقایسهٔ جالبی رو از چند سیستم معروف DLT مثل بیت‌کوین، اتریوم و ریپل بر اساس این مدل ارائه می‌ده.
به نظرم این کتاب برای کسانی که آشنایی اولیه‌ای با مفاهیم زنجیرهٔ بلوکی دارن، می‌تونه کمک‌کننده باشه تا بتونن ذهن‌شون رو با یه مدل خوب مرتب کنن و با کمک اون بتونن دید جامعی به طراحی‌های مختلف زنجیرهٔ بلوکی و DLT پیدا کنن.
        

3

وقتی نیچه گریست: رمانی درباره تسخیر ذهن
          کتاب جذابی از نظر داستانی هست. هنرمندی یالوم در بهره‌گیری از واقعیات تاریخی برای خلق داستان در بستر آن جالب و جذاب است. یالوم مطالعهٔ دقیقی از تاریخ شخصیت‌های داستان داشته است و با هنرمندی اندکی تاریخ را عوض کرده است تا بروئر و نیچه با هم دیدار کنند و ماجراهای جالبی بین‌شان بگذرد. دیداری که هر چند واقعا به حقیقت نپیوسته، اما کاملا محتمل بوده که با اندکی تغییر در مسیر تاریخ به وقوع بپیوندد.
 آموزه‌های روانشناختی داستان هم بد نیست؛ اما شاید مطالعهٔ کتاب به این طویلی صرفا به فهم نکات روانشناختی آن نیرزد. حداقل برای من کتاب یادگیری‌های زیادی در حوزهٔ روانشناسی نداشت. هر چند که احتمال جدی می‌دهم فرد به فرد این موضوع فرق بکند.
البته نکتهٔ مهم این است که به نظرم نگاه روانکاوانهٔ یالوم که مبتنی بر حل مسائل اساسی وجودی انسان است، نگاه جالب و قابل استفاده‌ای است که در این داستان هم به خوبی نمود پیدا کرده است. (هر چند که من اصلا در این مقام نیستم که بخواهم از یالوم تعریف کنم؛ چرا که نه چندان از او خوانده‌ام و نه عمق و فهم او را دارم که بخواهم او را بستایم. فقط به عنوان یک مخاطب و شاگرد، نظرم را می‌گویم.)
        

10

امواج اراده ها
          کتاب جالبیه. تو حوزه‌های مختلفی که پیشرفت‌های چشم‌گیری در سال‌های گذشته داشته‌ایم، تعدادی روایت از روند شکل‌گیری و تطورش نقل کرده. حوزه‌هایش متنوع هستند و از این جهت کتاب خسته‌کننده نیست و سریع خورده می‌شود!
شاید همان‌طور که از اسم کتاب برمی‌آید، هدف اصلی نویسندگان کتاب تزریق نوعی روحیه و انگیزه برای پیشرفت بوده باشد؛ اما به نظرم دقت به برخی زوایای روایت‌ها می‌تواند نکات جالبی دیگری نیز داشته باشد. مثلاً این‌که شکل‌گیری پژوهشگاه رویان با حمایت شخص آقای خامنه‌ای بوده است و ظاهرا از طریق رابطه‌ای که مرحوم آشتیانی با یکی از نزدیکان رهبری داشته‌اند، صورت می‌گیرد. خب یک برداشت جالب از این نکته، میزان اعتماد ایشان به یک تیم جوان و تازه‌کار است. سؤال دیگری که در این‌باره می‌توان پرسید این است که چقدر تیم‌های مستعد دیگری بوده‌اند که دست‌شان به مسئول بلندپایه‌ای نرسیده و نتوانسته‌اند کارشان را عملی کنند؟ آیا اگر آن آشنای مشترک بین مرحوم کاظمی آشتیانی و رهبری نبود، ممکن نبود که پژوهشگاه رویان دیرتر سرپا شود؟ آیا نهادهای ما به صورتی هست که امثال پژوهشگاه رویان بتوانند به قاعده تولید شوند؟ (و کلی سؤال و نکتهٔ سیاست‌گذارانه و غیر آن که می‌توان از لابه‌لای روایت‌های کتاب بیرون کشید.)
        

2

گزیده ای از تئوری انتخاب
          کتاب مشهور و پرفروشِ «تئوری انتخاب» مدت‌ها بود که جزو کتاب‌هایی بود که دوست داشتم بخوانم؛ اما حقیقتا قطر کتاب اصلی اندکی هراس‌آور بود! چند وقت پیش در کتاب‌فروشی، این خلاصه را دیدم و خب چی از این بهتر؟!

ایده‌های اصلی تئوری انتخاب، در این کتاب آمده؛ برای همین به نظرم می‌تواند تا حد خوبی شما را با این مدل روانشناختی آشنا کند.

شاید یکی از کلیدی‌ترین نکات تئوری انتخاب، تأکید بسیار جدی‌اش بر «اراده» و «خودمختاری» انسان است؛ به طوری‌که معتقد است که ما «انتخاب» می‌کنیم که یک حالت روانی داشته باشیم. مثلا ما انتخاب می‌کنیم که افسردگی کنیم، چون که برای‌مان کارکرد دارد. (دقت کنید که بیماری‌ها را به صورت فعل به کار می‌برد؛ چون معتقد است که ما خودمان آن را انتخاب می‌کنیم.) گلسر مفهومی به نام رفتار کلی را تعریف می‌کند که شامل اعمال، افکار، احساسات و شرایط فیزیولوژیکی‌مان است. او معتقد است که این چهار جزء را ما انتخاب می‌کنیم؛ اما در واقع ما بیشتر روی افکار و اعمال‌مان تسلط داریم و از طریق این دو، روی فیزیولوژی و احساسات هم اثر می‌گذاریم. 

در کل ایدهٔ کتاب، واقعا قابل تأمل به نظر می‌آید. نکات دیگری هم در کتاب هست. مثلاً شبه‌نظریه‌ای در کتاب هست که پنج نیاز روانی برای انسان قائل است.

البته نقدهای جدی‌ای هم می‌توان به این نظریه وارد کرد. اما در کل به نظرم خواندن این کتاب خالی از لطف نیست؛ چرا که خیلی وقت‌ها ما فراموش می‌کنیم که انسانیم و اختیار داریم و خیلی چیزها را می‌توانیم تغییر دهیم.
        

10

قانون 5 ثانیه: زندگی، کار و اعتماد به  نفس تان را با شجاعت هر روزه دگرگون کنید

1

حکومت جهانی خدا: هفتاد نکته کوتاه اعتقادی
          این کتاب، مجموعهٔ گردآوری‌شده از صحبت‌های مرحوم حائری شیرازی در حوزهٔ توحید است. کتاب پنج فصل دارد که هر فصل تمرکزی واحد بر یک دسته از مسائل مربوط به توحید دارد.

فصل اول - اتکا به ثابت: شاید بتوان گفت اصل هدف این فصل، ارتقای باورمندی مخاطب به توحید است. به این معنا که خدا را در زندگی‌مان در حوزه‌های مختلف ببینیم و از شرکِ خفی فاصله بگیریم.
یکی از گفته‌های مهم این فصل، این است که اگر ما در زندگی‌مان به ثابتی مثل خدا متکی باشیم، در تغییرات و بحران‌ها نقطهٔ اتکای محکمی داریم و راحت زیرورو نمی‌شویم. مثل جامی فلزی که اگر با دست بگیریمش، دچار لرزش نمی‌شود.
نکتهٔ مهم دیگر این است که ما باید اتفاقات مختلفی را که رخ می‌دهد، از خدا بدانیم. (لا حول و لا قوة الا بالله) مثلاً یکی از مظاهر شرک این است که ما اثری را در عالم از جانب غیر خدا بدانیم. مثلا بگوییم که طبیعت خیلی زیباست یا فلان پدیده خشم طبیعت است. درست این است که ما به جای این‌که این اثرات را از طبیعت بدانیم، از خداوند بدانیم. یا از سوی دیگر، اگر کسی به ما لطف و کمکی می‌کند، نباید او را علتِ حل مشکل بدانیم بلکه باید بگوییم که خداوند به وسیلهٔ فلانی به ما منت گذاشته است. و یا مثال دیگر این است که اباعبدالله در دعای عرفه می‌گویند که خدایا تو دل مادرم را نسبت به من مهربان کردی.
بر سر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود
در واقع، در دلِ ما نباید غیر از خداوند محرک دیگری باشد. باید عامل حرکتِ ما فقط او باشد. اگر در دلِ ما خدایان متعددی باشد، نمی‌توانیم و اذیت می‌شویم. (لا اله الا الله)
در واقع، شاید بتوان گفت که این فصل ما را در درک لا اله الا الله، لا حول و لا قوة الا بالله و الحمدلله یاری می‌دهد.

فصل دوم: می‌توان گفت که فصل دوم کتاب که فصل مختصری هم هست، اندکی انسان‌شناسی است. انسان از نطفهٔ امشاج آفریده شده است و امیال مختلفی، هم به سوی رشد و هم به سوی خسر، در او وجود دارد. لازم است که بدانیم که انسان، بدنی دارد و روحی. و باید بدانیم که بدنِ انسان مرکب اوست و نباید به آن دل بست؛ چرا که انسان به هر چه دل ببندد، خودش را همان می‌داند.

فصل سوم: می‌توان گفت که به نوعی این فصل می‌خواهد هدف دین را بیان کند. این فصل می‌گوید که خداوند دو رحمت دارد: رحمت رحمانیه و رحمت رحیمیه. رحمت رحمانیه، شامل حال همه می‌شود و برای انسان‌ها جنبهٔ امانتی دارد. این رحمت رحمانیه، باید با اطاعت امر خدا و دستورات دینی، تبدیل به رحمت رحیمیه بشود. به نوعی می‌توان گفت که سیر و سلوک، حرکت از رحمت رحمانیه به سمت رحمت رحیمیه است. و این حرکت به نوعی تقرب به سوی خداست.

فصل چهارم: می‌توان گفت که کلمهٔ کلیدی فصل چهارم ولایت است. مرحوم حائری در این‌جا بیان می‌کند که خداوند رب العالمین، ملک الناس و اله الناس هست. در واقع رابطهٔ ربوبیت، مالکیت، و الوهیت بین خدا و عالم برقرار است. اما رابطهٔ ولایت به این صورت نیست و خداوند رب الناس نیست. بلکه «الله ولی الذین آمنوا» و «و الذین کفروا اولیاؤهم الطاغوت». آقای حائری از این آیات برداشت می‌کنند که وجه تمایز بین ایمان و کفر، ولایت است. ایشان ولایت را عبادت مختص خدا می‌دانند و سایر عبادات را عبادت مشترک که بدون وجود عبادت مختص پذیرفته نیستند. اتفاقا محل تمایز منافقین و مؤمنین هم همین ولایت است.
مرحوم حائری، از استعاره‌ای برای فهم ولایت استفاده می‌کنند. ایشان می‌گویند همان‌طور که وسایل برقی نمی‌توانند ولتاژ بالای شبکهٔ برق را تحمل کنند و از ترانس برای تبدیل ولتاژ استفاده می‌شود، خداوند در نظام خلقت، از حجج خود برای انتقال اوامر و فیوضات خود به مردم استفاده می‌کند.
سؤالی که پیش می‌آید این است که نسبت ولایت و محبت چیست؟ نظر آقای حائری این است که محبت هم زیرساخت ولایت است و هم نتیجهٔ آن. یعنی محبت کمک می‌کند که بتوانیم ولایت را بپذیریم و بر اثر پذیرش ولایت نیز ازدیاد ولایت صورت می‌گیرد.
یکی دیگر از مسائلی که برایم مهم بوده است، نسبت ولایت بین مؤمنین با ولایت بین مؤمنین و خدا و ولی است. آقای حائری بیان می‌کنند که ولایت بین مؤمنین، وسیله‌ای برای جلب ولایت ولی الله است. به این صورت که امام به مجموعهٔ مؤمنین نظر می‌کنند.

دو نکتهٔ جالبِ متفرقه هم در این فصل بود.
اول حدیثی از حضرت با این مضمون است که «هر کس که دین خود را از این و آن بگیرد، به وسیلهٔ مردم از دین منحرف می‌شود و کسی که دین خود را از کتاب و سنت بگیرد، از کوه‌ها دیرتر منحرف می‌شود.» به نظرم حدیث فوق‌العاده‌ایست.
دوم بحثی دربارهٔ تضاد ظاهری بین جنگ‌های پیامبر و عبارت «لا اکراه فی الدین» بود. آقای حائری می‌گویند که در واقع جنگ‌های پیامبر برای آزادکردن مردم از چنگال ولایت طاغوت بود که بتوانند بدون اکراه دین را انتخاب کنند. در واقع تا پیش از رهایی‌شان، انتخاب آزادانه برای‌شان بی‌معنا بود.

فصل پنجم: این فصل بیشتر راجع به حکومتِ امام زمان و دورهٔ ظهور است. مرحوم حائری می‌گویند که در دورهٔ ظهور، مردم طعم حکومت توحیدی را می‌چشند. در حکومت توحیدی، مردم به جای این‌که از حاکم به خودیِ خود بترسند، از او به خاطر ترس از خدا می‌ترسند.
ایشان معتقد است که انقلاب اسلامی به نوعی شروع دورهٔ ظهور است، همان‌طور که خورشید کم‌کم طلوع می‌کند.
        

6

نماز
          واقعا خوشحالم که به لطف خدا با آثار آقای حائری شیرازی آشنا شدم. این کتاب، سومین کتابیست که بعد از کتاب‌های تفکر و تعلق از ایشان خواندم.
کتاب‌های ایشان به نظرم مصداق بارز سهلِ ممتنع هستند. فهم‌شان راحت است و حتی یک نوجوان می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند؛ اما عمیق‌اند و می‌توان روی خیلی از جملاتش، کلی فکر و تأمل کرد.
ایشان مثل آقای قرائتی در روشن‌کردن معنای مفاهیمِ بلند دینی با استفاده از تمثیل‌ها ید طولایی دارند. برخی از این تمثیل‌ها و استعارات، می‌توانند در مدل ذهنی و شیوهٔ اندیشیدن‌مان نقشی کلیدی و اساسی داشته باشند. مثلا در این کتاب، ایشان از استعارهٔ درخت برای فهم لزوم توجه به جنبه‌های درونی و اجتماعی دین و رابطهٔ بین آن‌ها استفاده می‌کنند که خیلی راه‌گشاست. توضیحش نمی‌دهم که خودتان بخوانیدش!

اگر بخواهم صرفا با یک کلمه آثار ایشان را توصیف کنم، از واژهٔ «حکمت» بهره می‌گیرم. توصیه می‌کنم یکی دو کتاب از ایشان را با حالی مناسب و ذهنی باز بخوانید تا احتمالا با من هم‌نظر شوید.
        

9

با دست های خالی: خاطراتی از شهید حسن طهرانی مقدم
          این کتابِ تقریبا مختصر ، شامل روایت‌هایی مختلف از زندگی شهید طهرانی مقدم از زبان خودشان و نزدیکان‌شان است. (صفحات زوج این کتاب، عکس‌های شهید عزیز است و صفحات فرد حاوی روایت‌ها)
برتری این کتاب نسبت به کتاب خط مقدم، طولانی‌تر بودن بازهٔ زمانی روایت‌شده است. (کتاب خط مقدم حدود دو سال را روایت می‌کند؛ اما این کتاب بازهٔ طولانی‌تری را با اختصاری بیشتر پوشش می‌دهد.) و البته برتری جدی کتاب خط مقدم (و برتری هر زندگی‌نامهٔ مفصلی نسبت به نمونهٔ مختصر آن) این است که از زاویه‌ای نزدیک‌تر و واقع‌بینانه‌تر شیوهٔ تفکر و ذهنیت ایشان را می‌توان درک کرد.
برشی از این کتاب که برایم جالب بود را در ادامه نقل می‌کنم:

یکی از صحبت‌های حاجی این بود: «بچه‌ها! طرحی را که آمریکایی‌ها یا روس‌ها کار کرده‌اند، دو پیام برای ما دارد؛ یکی این‌که این کار شدنی است چون یک فی نفسه یک ایده و طرح زمینی است. یک سری آدم روی کره زمین هستند که آن ایده و طرح را انجام داده‌اند. ترجمه این اتفاق در جهان ما این است که پس این کار شدنی است. پیام دومی هم دارد، این که ما قطعا از این‌ها بهتر می‌توانیم این کار را انجام بدهیم، چون ما شیعه هستیم، و کمک اهل بیت پشت سر ماست.» ما می‌گفتیم: «حاجی! با دعا و توسل که تست جواب نمی‌دهد، باید بنشینیم و بررسی کنیم.» حاجی جواب جالبی داد و گفت: «شما چقدر ساده‌اید! نباید این‌قدر ساده به قضیه نگاه کنید. این آمریکایی‌ها برای یک کار کوچک، هزار تا تست زده‌اند تا به نتیجه رسیده‌اند، ولی تو با ده تا تست می‌توانی به نتیجه برسی، چون آن ایرادی که تو باید رفع کنی تا تست جواب دهد را خدا به خاطر توسل تو به اهل بیت صاف می‌گذارد جلوی چشمت تا آن را سریع‌تر از آن‌ها ببینی.»
می‌گفت: «نابودکردن اسرائیل فقط به دست شیعه است. خود اسرائیلی‌ها هم متوجه شده‌اند و دارند کار می‌کنند، ما هم نباید بیکار بنشینیم.»
        

12

آرزوهای دست ساز: روایت داستانی از شکل گیری یک شرکت دانش بنیان در حوزه فناوری های الکترونیکی و کامپیوتری
          نکاتی از کتاب «آرزوهای دست‌ساز»

کتاب ماجرای چند جوان را روایت می‌کند که از دوره مدرسه و دانشگاه با هم آشنا می‌شوند و شرکتی دانش‌بنیان را شکل می‌دهند که در زمینهٔ تولید دوربین‌های راهنمایی و رانندگی فعالیت می‌کنن. چند نکته از این کتاب برایم جالب بود که در ادامه می‌نویسم:

۱. پشتکار عجیب و غریب این افراد واقعا ستودنی و قابل یادگیریست. کارآفرینی ذاتا نیاز به روحیه‌ای جنگجویانه و محکم و با پشتکار دارد. در کنار این، با توجه به توسعه‌نیافتگی بسیاری از زیرساخت‌های کشورمان، کارآفرینی بدون استفاده از رانت در ایران و همکاری با بخش دولتی، سختی و اصطکاک‌های مضاعفی دارد که در این کتاب به خوبی قابل مشاهده است. در واقع باید بدانیم که مسیر توسعه و پیشرفت، یک بزرگراه آسفالتهٔ درجه یک نیست؛ بلکه گردنه‌ای خاکی و پرپیچ‌وخم با کلی راهزن است که برای حرکت در این مسیر، نیاز به جاده‌صاف‌کن‌ها و راه‌باز‌کن‌هایی داریم که چنین مجاهدانی کالزبر الحدید باشند.

۲. اعتماد به نفس جدی این افراد که هر مسئله‌ای را قابل حل‌کردن می‌دیدند، یکی دیگر از ویژگی‌هاییست که لازمهٔ راه‌بازکن‌های مسیر توسعه است. در واقع جملهٔ معروف «یا راهی خواهیم یافت یا راهی خواهیم ساخت» در رفتار این تیم به خوبی قابل رؤیت است.

۳. تأثیر جالب صحیفهٔ امام بر اندیشه‌های مدیرعامل این شرکت باعث شد تا اهمیت مطالعهٔ خلاصه‌ای از صحیفهٔ امام برایم پررنگ‌تر شود. (چندی پیش خلاصه‌ای از صحیفهٔ امام تحت عنوان «صحیفهٔ آفتاب» منتشر شده که دوست دارم آن را بخوانم.)

۴. روایتی که از همکاری دشوار این شرکت با مجموعه‌های دولتی و حاکمیتی در این کتاب انجام شده جالب و شنیدنیست؛ به خصوص از این جهت که با فضای حاکم بر بسیاری از این مجموعه‌ها می‌توان آشنا شد و بسیاری از این چالش‌ها را می‌توان به اختصار متوجه شد.

۵. رابطهٔ خوب و دوستانهٔ بنیان‌گذاران شرکت هم حقیقتا یکی از مهم‌ترین توانمندسازهایی(Enabler) است که این مجموعه را قادر کرده تا از پس چالش‌های عجیب آن بربیایند.
        

6