من (راوی)، پائولو و گوردون، سه نوجوان هم محلی و هم مدرسهای هستند که یک گروه دوستی سه نفره دارند و تقریبا تمام بازیها، تفریحات و برنامههایشان را با هم انجام میدهند و زندگیشان بدون یکدیگر خشک و خالی است. نفر اصلی و مغز متفکر این گروه سه نفره، گوردون است که با ایدههای عجیب و غریب و برنامههای خاصش، عموما همه را در دردسر میاندازد. این سه در فضای مدرسه، خانه، محله، برنامههای اجتماعی و تفریحی ویژه نوجوانان و هرجایی که فکرش را بکنید میروند و در ماجرایی گیر میافتند و بعد از آن تلاش میکنند تا به نحوی مشکلات پیش آمده را حل کنند تا دردسر کمتری برایشان درست شود.
در تمام ماجراها و اتفاقات هم طنز موقعیت خوبی برقرار است که مخاطب را به خوبی سرگرم میکند.
کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه است که خواندن هرکدام زمان زیادی را از مخاطب نمیگیرد جز چند مورد خاص، داستانها به یکدیگر مربوط نیستند اما گاه نشانهای از یک اتفاق در ماجرا در ماجرایی دیگر بیان میشود. در این جلد که مجموعهای از داستان کوتاههای دو جلد در نسخه اصلی است، 21 داستان و ماجرا قرار دارد. عنوان اصلی مجموعه که "چشمت روز بد نبیند" است، جملهای است که در همه این 21 داستان استفاده شده و نقطه عطف ماجراهاست که نقشه، برنامه و حرکت این سه دوست شلوغ و دردساز ساز، به نحوی به هم ریخته و دردسر تازهای ایجاد شده که باید به نحوی جمع بشود. البته در کنار شیطنتها، کارهای جالب و مفیدی نیز برای بقیه انجام میدهند که گاه در انجام همانها هم خرابکاریهایی پیش میآید. اتفاقات و ماجراها اصلا تکراری نیستند و هرکدام تازگی و فضای خاص خودشان را دارند و این مسئله به جذابیت اثر افزوده است.
به واسطه پسر بودن هرسه شخصیت اصلی داستان و جنس اتفاقات و ماجراها که کاملا پسرانه است، مخاطب اصلی این اثر پسران نوجوان هستند و برای دختران نوجوان شاید جذابیت خاصی نداشته باشد.