یادداشت محمدرضا خراسانی زاده

        یک رمان نوجوان پرهیجان و پرکشش!
آرتین به همراه برادرش فربد و خواهرش سارینا نزد مادرشان در دهکده دوناری زندگی می‌کنند. ساکنان این دهکده از دست آدم خواران فرار کردند و در دل جنگلی با درختانی خاص به نام دوناری زندگی میکنند. تازه داشتند رنگ آرامش را میدیدند که دچار مشکل جدیدی شدند؛ اشباح!
تعدادی از مردم پس از حضور در یک مهمانی انگار تسخیر شده بودند و زندگیشان مثل قبل نبود...
یکی از بزرگان دهکده که دایی آرتین بود، از گروهی شبح کش دعوت کرد تا به دهکده آنها بیایند و مردم را نجات دهند. پس از ورود انان به این دهکده، اتفاقات مختلفی رخ داد که آرتین نسبت به مسائل مختلف حساس شد. او سرنخ های متخلفی پیدا و تلاش می‌کرد به ریشه این مشکل برسد. اما همه چیز به این سادگی نبود...
گم شدن دایی آرتین، پیدا شدن گروه نقابدار در دهکده و دیگر اتفاقات آرتین را وارد داستانی سخت و پیچیده و پرهیجان کرد...
      
55

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.