یادداشت‌های محمد مهدی شفیعی (35)

          من ترجمه‌ای از کتاب خوندم که توی گودریدز نیست و درخواست دادم که اضافه کنند.....

مشخصات نسخه‌ای که من خوندم: 
عنوان: فلسفه برای فرزندم
ترجمه: ترانه وفایی
نشر: او 1389

خوندن این کتاب و هدیه دادنش به نوجوانان 13 تا شاید 18 ساله، به عنوان مقدمه‌ای برای مقدمه فلسفه خیلی خیلی عالیه. من دوبار این کتاب رو خوندم. یک بار در 15 سالگی و حالا دوباره در 21 سالگی. 

نویسنده کتاب رو به صورت گفتگو تالیف کرده. به این صورت که گفتوگوهای شبانه‌ش با ماری دختر 16 ساله‌ش رو احتمالاً مدون کرده و منتشر. همین باعث روان بودن بحث و بسیار بسیار ساده و قابل فهم بودنش شده. البته مقداری هم حسرت که چه دختر باهوشی :)

کتاب توی چهارفصل درمورد فلسفه حرف می‌زنه. ابتدا فلسفه رو تعریف می‌کنه. بعد روش کار فلاسفه رو توضیح می‌‌ده؛ توی دو فصل آخر هم به برخی از وقایع مهم فلسفه می‌پردازه، از اهمیت زبان می‌گه و حوزه‌های مختلف فلسفه رو شرح می‌ده.

این نسخه ای که من خوندم ترجمه خوب و روانی هم داشت. من سعی می‌کردم خودم رو توی گفتگوی این دو نفر شریک کنم و به سوال‌های پدر جواب بدم؛ که البته همیشه ماری جواب بهتری داشت:)
        

2

          اگه دنبال یک داستان کوتاه می‌گردید؛ این می‌تونه جزئ انتخاب‌های خوبتون باشه. 
کتاب سبک و نرمیه :) سریع هم خونده می‌شه.

کتاب داستان یه فرد معروف رو تعریف می‌کنه که بیمار شده. البته بیماریش جدی نیست. توی بیمارستان با یه دختر کوچولو آشنا می‌شه. اون دختر کوچولو اما خیلی مریضه. شخصیت اصلی داستان تصمیم می‌گیره که جون اون دختر کوچولو رو نجات بده و این کار قراره به قیمت زندگیش تموم بشه. به قیمت زندگی، نه مرگش.

این پایین هم یکی دوتا جمله‌ای که دوست داشتم رو می‌ذارم:

 این کتاب داستانی کوتاه است درباره‌ی آنجه در ازای نجات یک زندگی باید قربانی کنیم. اگر نه فقط آینده، که گذشته هم مهم باشد، اگر نه تنها جایی که می‌رویم، بلکه ردپایی هم که به‌جا می‌گذاریم اهمیت داشته باشد، اگر مجبور باشیم همه دار و ندارمان را بگذاریم؛ خود را فدای چه کسی خواهیم کرد؟

 اغلب ماها می‌خواهیم باور داشته باشیم که هر قلبی که از حرکت بازمی‌ایستد، کمتر از دیگر قلب‌ها نیست. اگر بپرسند: آیا ارزش همه‌ی زندگی‌ها به یک اندازه است؟ اغلب ما بلند جواب می‌دهیم بععععله! اما این تنها تا زمانی است که به یکی از عزیزان ما اشاره کنند و بپرسند: این زندگی چطور؟
        

23

          هیچ چیز آن‌طور نبود که بنظر می‌آمد

غافل‌گیر کننده؛ جذاب و غیر قابل پیش‌بینی. اگر بخوام خلاصه بگم درمورد این جلد!

بنظرم بین این هشت جلد جلد هشتم از همه جلدها بهتر بود؛ فرایند گره‌افکنی و گره‌گشایی توی این جلد خیلی بهتر؛ منطقی‌تر و جذاب‌تر بود.

 فقط کمی پذیرش اینکه از ابتدا جارد و همسرش جاشون رو با اندون و همسرش عوض کرده بودند و لیف وارث حقیقی بود برام سخت بود. بنظرم به اندازه کافی منطقی نبود

علاوه بر اینکه خود کتاب داستانی داره که توی هر جلد از جلد قبلی بهتر می‌شه ترجمه خوبی هم داره که لذت خوندن رو کاملاً به خواننده منتقل می‌کنه.(من ترجمه‌ی خانم محبوبه نجف‌خانی؛ نشر قدیانی رو خوندم و پیشنهاد می‌کنم شما هم همین ترجمه رو بخونید.)

و اینکه این دومین مجموعه فانتزی بود که خوندم و دوست‌ش دارم واقعاً. فکر نمی‌کردم انقدر خوندنش برام می‌تونه توی این سن لذت بخش باشه. 

توی مروری(review) که برای یکی دیگه از جلدها نوشتم، گفتم که خوندنش رو به  نوجوانان توصیه می‌کنم؛ اما الان خوندنش رو به بقیه افراد هم توصیه می‌کنم.

بخونید و لذت ببرید :))
        

1

          من کتاب رو دوبار خوندم :)‌ یک بار نسخه الکترونیکش رو (‌از <a href="https://mmehdi.ir/online-books/">اینجا دانلود کنید</a> ) یک بار هم نسخه چاپی رو.  

کتاب همونطور که زیر عنوانش می‌گه داستان یک انقلاب اتفاقی رو روایت می‌کنه. داستانی که لینوس توروادز ( یک جوان فنلاندی) از اتاق خوابش و با کامپیوتر شخصیش یک انقلاب رو شروع کرد ( و هنوز هم مرکز فرماندهیش اتاق خوابشه) . داستان به چگونگی شکل‌گیری لینوکس ( سیستم عامل) به عنوان بزرگ‌ترین پروژه جمعی تاریخ بشر می پردازه؛ همینطور یک خودزندگی‌نامه هم هست. 

کتاب برای گیک‌ها و علاقه‌مندان تکنولوژی و فناوری احتمالاً خیلی بیشتر جذاب باشه تا انواع دیگه انسان، اما خوندن مقدمه و مأخره‌( بخش پایانی منظورم هست؛ عنوانش هست معنای زندگی 2) برای همه بنظرم جالب خواهد بود. 

توی این دو بخش لینوس توضیح می‌ده که توی زندگی همه چیز ابتدا برای بقاست، بعد برای روابط اجتماعی و در نهایت سرگرمی؛ مثال می‌زنه می‌گه تکنولوژی ابتدا در راستای بقاست و برای آسون‌تر کردن زندگی  و بعد تبدیل میشه به یه ابزار برای ارتباط اجتماعی و در مرحله آخر به سرگرمی بدل می‌‌شه :))

کتاب رو جادی ترجمه کرده و بنظرم ترجمه خوب و روان بود. 
نسخه فیزیکی کتاب رو هم که من اینجا دارم چاپ دوم هست نشر پژوهندگان راه دانش؛ که کیفیت چاپ و صحافی خوبی داره. اما اینکه چقدرش سانسور شده و یا اصلاً شده یا نه رو نمی‌دونم :)
        

1

          من کتاب رو کامل نخوندم.
چیزی که در ادامه نوشتم بر اساس تجربه خوندن جلد دیگیری از این مجموعه و یک سوم همین کتاب هست.

توی پرانتز بگم که این رو من تازه دارم سعی می‌کنم یادبگیرم و شاید بد نباشه به شما هم بگمش؛ من دارم سعی می‌کنم از یک کتاب اون بخش‌هایی رو بخونم که واقعاً برای من کاربردی هست و اگر فهمیدم کتابی مناسب من نیست دست از تلاش کردن بی نتیجه برداردم. البته می‌دونم که این قاعده برای همه کتاب‌ها کارساز نیست.

بریم سروقت خود کتاب. 
خوندن سفرنامه‌ها تجربه لذت بخشی هست واقعاً؛ مخصوصاً اگر امکان سفر برامون وجود نداشته باشه. این مجموعه امتیازی که به نسبت سایر سفرنامه‌ها داره این هست که امکان سفر در زمان و مکان رو همزمان برای شما فراهم می‌کنه ؛) البته همین امتیازش رو من دوست نداشتم و برای همین بود که کتاب رو تمام نکردم. 

یک امتیاز دیگه‌ای که این سفرنامه داره هم این هست که یک سفرنامه، نوشته شده توسط یک مسافر نیست و چند تکه از سفرنامه‌های افراد مختلف هست.

دو مورد هم من خیلی دوست داشتم موقع خوندن این کتاب و جلد دیگه‌ی این مجموعه داخل کتاب باشه که نیست هم همینجا می‌گم: یک اینکه یک توضیح کوتاه از شخصی که ما سفرنامه‌ش رو می‌خونیم می‌تونست خیلی جالب و کمک کننده باشه. و دوم هم اینکه وجود/ اضافه کردن نقشه، تصویر و نقاشی از مثلاً لندن اون زمان می‌تونست جذابیت این کتاب رو چند برابر کنه.
        

1

          بنظرم نویسنده زیادی از داستان استفاده کرده. کل کتاب متشکل از داستان‌های جدا از همی هستند که پشت سر هم اومدن. اکثراً هم در باب اهمیت چک‌لیست. انگار که کل کتاب مقدمه‌ای طولانی‌ست برای اینکه برسیم به چیستی و چگونگی چک‌لیست. که البته هیچ‌وقت به آن نمی‌رسیم. در کل کتاب نویسنده سعی داره که اهمیت و کاربردی بودن رو در حوزه‌های مختلف به ما نشان دهد. و البته در قالب داستان‌های واقعی؛ که بیشتر آن‌ها هم به پزشکی مربوطند. 

من از اهمیت چک‌لیست خبر داشتم که کتاب رو خریدم و شروع کردم به خوندن. اگر هم کسی بدون توجه به اهمیت چک‌لیست به خرید آن دست زده بود، مقدمه و یا همان فصل اول کافی بود. 

من ابتدا خلاصه کتاب رو از بی‌پلاس شنیدم. بعدتر هم پست امین کاکاوند رو درمورد کتاب خوندم. شاید این‌ها توقع من رو از کتاب برده باشند بالا. اما بنظر من از کتابی که زیر عنوان  چطور کارها را درست انجام دهیم را داره می‌شه توقع بیشتری داشت. 

من توقع خوندن مطالب بیشتری درمورد چگونگی تدوین و استفاده از چک‌لیست داشتم که کتاب اصلاً این توقع رو برآورده نکرد. بنظرم خواندن این پست امین <a href="https://kakavand.me/checklist/">چک‌لیست : چرا؟ چه چیزی؟ و چگونه؟ </a> بهتر و مفیدتره :)

در آخر اینکه کتاب ترجمه خوبی داره و من اینجا چندتا خط از کتاب رو هم که دوست داشتم با شما شریک می‌شم:

معمولاً همه از نحوه عملکرد چک‌لیست در شرایط پیچیده کاری، تصور غلطی دارند. آنها راهنماهای جامع نیستند، چه برای ساخت یک آسمان‌خراش یا حل مشکل یک هواپیما. آنها ابزاری سریع و ساده هستند که هدفشان پشتیبانی از مهارت‌های متخصصین حرفه‌ای است. و با توجه به سریع و کاربردی بودنشن، جان هزاران هزاران نفر را نجات می‌دهند.
        

1

          این کتاب  هم داستان فراموشی گرفتن یک پدربزرگه. که داره نوه‌اش رو کم کم فراموش می‌کنه. اما نوه و پسرش انقدر دوستش دارند که خودشون رو بهش..... 

مثل بقیه کارهای بکمن نثر روانی داره. و همینطور جمله‌ها  و اشاره‌های هوشمندانه.

ترجمه هم خوب و روان بود از نظر من.

از متن کتاب:

"یادت میاد وقتی کوچیک بود و از تو پرسید چرا آدما به فضا رفتن؟"
"آره، گفتم چون آدم‌ها ذاتاً ماجراجو هستن. ما ناچاریم جستجو کنیم و کشف کنیم، این طبیعت ماست."
"ولی دیدی که ترسیده، پس اضافه کردی: "تد، ما به این دلیل که از بیگانه ها می‌ترسیم به فضا نمی‌ریم. این کار رو می‌کنیم چون از تنهایی می ترسیم. تنها بودن تو کائنات به این بزرگی خیلی ترسناکه."

وقتی آدمی رو فراموش می‌کنی یادت می‌ره که اون رو یادت رفته؟
نه، یک‌وقت‌هایی یادم می‌مونه که یادم رفته. بدترین نوع فراموشی همینه.....

این دومین داستان کوتاهی هست که از بکمن می‌خونم. هرچند که ناشر روی جلد نوشته رمان. 

قبلا از این داستان کوتاه دیگه‌ی بکن یعنی و من دوستت دارم رو خوندم و بیشتر دوستش داشتم. بنظرم شما هم اگر قراره یکی از داستان کوتاه‌های بکمن رو بخونید با  و من دوستت دارم  شروع کنید. از اینجا هم می‌تونید نظر من رو درمورد <a href="https://www.goodreads.com/review/show/3992044382">کتاب و من دوستت دارم </a> رو بخونید :)
        

1