یادداشت‌های محمود مطهری‌نیا (38)

          کتابی داستانی بر اساس زندگی شهید ابوالفضل صفایی
هرچند شهید صفایی نوه مرحوم آیت الله صفایی زندگی جذاب و با فراز و نشیبی داشته اما این کتاب بدون خط تعلیق غیر قابل پیش بینی نوشته شده است.
نمی توان با نگاه فنی اسمش را رمان گذاشت هرچند روی کتاب نوشته رمان!
برای نوجوانان شاید مناسب باشد ولی برای جوانان در شرایط مشابه شهید صفایی باید از خودشان پرس و جویی بکنم. تردیدم برای معرفی به نوجوانان هم از این بابت است که نوع توصیفش از گل و مواد مخدر ناشیانه و تا حدی وسوسه برانگیز می شود و شاید برای نوجوان تحریک کننده بشود.
در مجموع به یک نوبت خواندن می ارزد به خصوص برای آشنایی با یکی دیگر از حرهای دوران دفاع مقدس.
طرح جلد فوق العاده نامرتبط و بی مسمایی هم برای کتاب انتخاب شده است. حتی یک بار در کتاب اشاره ای به ورق و حکم و قمار نشده و شهید هم بعد از تحولش آنقدر که خدمت رسانی و دیگردوستی اش به چشم می آید عبادتها و خلوت نیمه شب و پنهانی اش توصیف نشده است. نه انتخاب ورق سوخته انتخاب خوبی بوده نه تسبیح تربت.
        

0

          رجعت یکی از پیچیده‌ترین و پرابهام ترین مباحث دینی اسلام و از ضروریات مذهب تشیع است. کلیت و کلیات آن را به راحتی و با یقین کامل می توان با صرفاً آیات قرآن اثبات کرد. روایات نیوی و دیگر معصومان علیهم السلام آن را تکمیل می کند. با این حال درباره جزییات مطالب زیادی گفته نشده و همان مطالب اندک نیز تنها بخشی از آن مورد قبول و اجماع است.
باور به رجعت هماره در طول تاریخ باعث شده شیعه مورد تمسخر و طعن دیگران قرار گیرد.
کتاب  #عصر_شکوهمند_رجعت نوشته محمدرضا اکبری و نیز کتاب #رجعت یا بازگشت به جهان نوشته مرحوم محمدرضا ضمیری بهتر از بقیه کتابهای نوشته شده در این رابطه هستند. البته نمی توان بر جامعیت روایی کتاب #رجعت شیخ حر عاملی و نیز کتا#شیعه_و_رجعت مرحوم میرشاه ولد چشم بست. 
کتاب #عصر_ناشناخته_رجعت کتاب کوتاه و فشرده و با قلمی شبیه جزوه نویسی درباره شبهات اهل سنت نسبت به این موضوع است. برای کسی که کتابهای دیگری درباره رجعت خوانده یا کسی که رجعت را تدریس می کند یا کسی که در کلاس رجعت شرکت کرده باشد متن خوب و دم دستی هست و قابل استفاده است، اما به عنوان متن مستقل که خواننده را نسبت به بقیه متون بی نیاز کند، توقعی است که برآورده نمی شود. اگر کتاب دیگری درباره رجعت خوانده اید یا دارید، داشتن یا خواندن این کتاب مفید است .
        

0

          اینقدر این کتاب ارزشمند بود که برای بزرگداشت مراسم سومین سالگرد شهادت سردار تمام نسخه‌های موجود چاپ نودم این کتاب را خریدیم و در دانشگاه علوم پزشکی تهران توزیع کردیم.
جالب بود یکی از همکاران می گفت:« توی دلم می گفتم آخه توی توی این وضعیت دانشگاه چرا باید برای خرید این کتاب هزینه بشه. کتاب را که گرفتم به نیت شرکت در مسابقه شروع کردم به خوندن و الان یک ضرب صد و خورده ای که از کتاب رو خوندم کاملا متحول شدم. آدم بعد از خوندن این کتاب احساس یتیمی می کنه و جای خالی حاج قاسم رو می بینه. من تا قبل از خوندن این نمی گفتم حاج قاسم. می گفتم سه سال گذشته بس نیست؟....»
صفای قلم نویسندگان و نورانیت سردار اینقدر اثر دارد.
بخشی از خاطرات درج شده در این کتاب در کتاب #سیمای_سلیمانی نیست و با مطالعه آن کتاب بی نیاز از خواندن این اثر نخواهیم بود. 
قلم #سلیمانی_عزیز شبه داستانی است و مجموعه ای از داستانها و خاطرات کوناه درباره سردار است و قرار بوده مینمال نویسی کنند که در بسیاری موارد به آن پایبند نیاده و عملاً ماکسیمال نویسی شده است.
کتابی خواندنی است و با آرامش خاطر می توان آن را به گونه های مختلف اطرافیان هدیه داد.
        

0

          کتاب فوق العاده زیبا، هنرمندانه، جذاب و با خط تعلیقی نوشته شده که سخت می توان آن را زمین گذاشت.
مهمتر از جنبه های داستانی کتاب، ظرافتهای معرفتی نویسنده است؛ مطالبی که تنها در آموزه های معدودی از استادان اخلاق سطح کشور یافت می شود. 
🍁  مخاطب به طور ویژه خانمها هستند و آثار تربیتی قابل توجهی می تواند داشته باشد. بعید می دانم کسی و به خصوص خانمی این کتاب را پیش از زیارت مشهد مطالعه کند و روی سفرش اثر نگذارد. دست اندرکاران برنامه های فرهنگی اگر بتوانند کاری بکنند مخاطبانشان در شهر مبدأ یا در طول مسیر رفت این کتاب را بخوانند، سفر کم حاشیه و پر برکتی را إن شاءالله تجربه خواهند کرد.
🍁 با مطالعه این کتاب پس از مجموعه رمانهای تاریخی قبل، سختی نگارش در حوزه تاریخ اسلام را لمس کردم. در فضای تاریخی، اتفاق رخ داده و دست نویسنده به مراتب بیش از دیگر حالات برای خلق اتفاقات بسته است. 
🍁 این کتاب  را هم باید داشت، هم چندین بار و نه تنها یک مرتبه باید خواند هم خواندنش را به دیگران تا می توان توصیه کرد و برای هدیه به رمان خوانها هم کادوی مناسبی است.. البته حتماً تأکید کنید آن را بخوانند.
خوشا بسعادت و توفیقات نگارنده آن....

پ.ن: این کتاب خاطرات پیش از شبکه های اجتماعی رایج این روزها را زنده کرد. چتهای گوگل عجب دورانی داشت. حال و هوای اصطلاح اینویزیبل (ناپیدا و غیرقایل مشاهده) و چراغهای سبز و قرمز را فقط کسانی می توانند درک کنند که آن روزها را تجربه کرده باشند...یادش بخیر
        

0

          اگر زمانی خواستید مجموعه اسراییلیات و روایات مشکل دار درباره این سه بانوی بزرگ تاریخ انبیا و اوصیا علیهم السلام یکجا ببینید این کتاب را بخوانید.
متأسفانه نویسنده به سبب ضعف مطالعات دینی و تاریخی با هم هر گزارشی را به دست آورده آنها را پرداخته است
هاجر سلام الله علیها عظمت متحیر کننده ای دارد. این زن به قدری بزرگ است که خدا امتحانات سختی سر راه او قرار داد و به نحو احسن از عهده آنها برآمد. در کلاسهای درس زمانی که بحث حضرت ابراهیم علیه السلام به تفصیل درباره این بزرگ زن تاریخ صحبت می کنم. او لیاقت مادری برترین مخلوقات خدا را دارد و از سویی چنان فرزند خود را دو دهه بدون حضور پدر تربیت می کند که در نهایت ادب و تسلیم دستور خدا برای بریده شدن سرش را اجابت می کند. موارد زیادی در توصیف او می توان بیان کرد، اما یهودیان از آنجا توفیق مادری چهارده معصوم علیهم السلام از آن آنان نشده به ایشان تهمت حسادت زده اند و مطالب سخیف دیگری در این باره بیان کرده اند. همه این مطالب و توهینها را در این کتاب می توانید ببینید. مشابه این نقد را درباره فاطمه بنت اسد و نرجس خاتون نیز قابل مشاهده است. ضعف معرفتی مشهودی در این کتاب به چشم می آید...
        

0

          #در-انتظار-پدر؛ مادرانه دلنشین از شهید محمدرضا تورجی زاده

کبری خدابخش دهقی
انتشارات شهید کاظمی

عنوان دوم کتاب خیلی با مصداق است: مادرانه دلنشین. متن از این حیث بسیار شیرین و صمیمی و حاوی تعدادی واژه‌ها و اصطلاحات اصفهانی است.
شهید تورجی زاده یکی از شهدای شاخص و امام زمانی اصفهان بود که شهرتش بیشتر به مداحیهای پر سوز و گدازش است و طی سالهای اخیر مدام بر محبوبیتیش افزوده شده و سالهاست کمتر پیش آماده سرمزارش را در گلزار شهدای اصفهان خالی و خلوت ببینم.
نکته فوق العاده ممتازی که در این کتاب به چشمم آمد مجموعه گزاره ها و داده هایی است که درباره سبک زندگی به خصوص دهه ۳۰ اصفهان ارائه کرده و آداب و رسوم آن دوره را به تصویر کشیده است. این داده ها ظرفیت قابل توجهی برای تدوین و نگارش تاریخ اجتماعی دارد؛ رویکرد جذاب به تاریخ که در میان غربیان بیش از ما رواج دارد.

و بالاخره نمی دانم این مادر بزرگوار در قید حیات هست یا نه. کاش اگر زنده هست بخش زندگی خواهران و برادران شهید را تکمیل کنند. الان به ناگاه خواننده متوجه می شود بقیه ازدواج کرده و بچه دار شده اند و ربط زمانی آن با خط-زمان زندگی شهید تورجی زاده را متوجه نمی شود.

#معرفی_کتاب

مناهل؛ محمود مطهری نیا

https://ble.ir/manaahel

https://eitaa.com/manaahel
        

1

        در همایش سردار سلیمانی بود که از دکتر مقدم فر شنیدم کتابی در دست انتشار دارند که به سالگرد شهادت نرسیده است. خیلی مشتاق و تشنه داشتن و خواندن این کتاب بودم.
حس و حالم از لحظه ای که از انتشار کتاب با خبر شدم تا خریدنش چیزی شبیه حس و حال آنهایی هست که برای خرید جدیدترین محصول یک گوشی همراه ساعتها در صف می ایستند و آن را به قیمت گزاف و با اشتیاق می خرند.
این کتاب هم از جمله کتابهایی بود که برداشتم و خواندم و گذاشتم زمین. کمتر از یک بعدازظهر جمعه خواندنش طول کشید.
مهمترین ویژگی این کتاب اعتبار و رسمیت گزارشهایش است و 
اصلی ترین نقصش اینکه واقعاً در حق عنوان کتاب ظلم شده است. در منظومه ادبیات و دایره لغات سردار عبارت «عزیز زیبای من» به اندازه مرکز زمین تا انتهای آخرین کهکشان هستی فاصله است. حداقل توقع می رفت عین جمله ای که سردار این عبارت را در آن به کار برده بود، آورده می شد.
بخشهای زیادی از کتاب را می توان در مستند 1:20 یا 72 ساعت مشاهده کرد، اما قلم روان نویسنده باعث می شود احساس ملال نکنی و آن را تا پایان بروی.
علاوه بر آن، بخشی از اطلاعات ناب و تازه بود؛ مثلاً آنچه درباره مقطع و شرایط حضور سردار در بوکمال آمده چنان شگفت انگیز بود که شدت تعجبم از چهره ام هنگام خواندن مطلب برای اطرافیان قابل مشاهده بود.
فصل دوم کتاب مطالب خوب و ارزنده و منسجمی درباره سبک زندگی به خصوص خانوادگی سردار به خواننده ارائه می کند.
دو فصل پایانی را هم اگر در خلوت بخوانید تا بتوانید به راحتی بسوزید و بگریید بهتر است.
هرچند مقطعی کوتاهی از زندگی سردار را در این کتاب می توانید ببینید، اما بی تردید امروز خواندنش بهتر از فرداست و زمان را نباید از دست دادن...
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

        این کتاب مجموعه یادداشتهای مناسبتی نویسنده در برخی نشریات است که با ترتیبی گردهم آمده و در قالب کتاب منتشر شده است. 
تا پاییز 94 کتاب به چاپ دوازدهم رسیده و به پیشنهاد عزیزی آن را خواندم، اما محتوا را لایق این میزان اقبال ندیدم. 
برخی از مطالب و تلنگرها مانند آنچه درباره حضرت زینب سلام الله علیها (ص44) یا غدیر و ولایت امیرمؤمنان علیه السلام(ص105) آمده زیباست.
گاهی نویسنده به سمت مینیمال نویسی ناشیانه می رود که هم ضعف محتوای مشهودی دارد هم آشفتگی آزار دهنده.
گاهی مانند آنچه درباره زیارت امام رضا علیه السلام آورده عملا ضد آموزشی به شمار می آید. شاید محتوای این بخش برای یکبار تجربه شفاهی در حرم جذاب باشد و قابل اغماض، اما انتشار گسترده آن در قالب کتاب را نمی پسندم.
میزان اقبال و دلیل تجدید چاپ مکرر آن را متوجه نشدم و احتمال می دهم ناشی از حجم کم و عرضه در عمره های دانشجویی باشد والا از حیث محتوا مطلب و ویژگی شاخصی از هیچ منظری در آن مشاهده نکردم.
نمی دانم می توان گفت به یکبار خواندن می ارزد یا نه، اما بی تردید با نخواندنش چیزی را از دست نخواهید داد...
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

        کتاب بیشتر از آن که بیان کننده داستان زندگی ملاصدرا باشد دیدگاهها و آراء او را به شیرینی تقریر کرده است.
قلم روان و رایج نیست، اما شیرین است و خواننده را با خود همراه می کند.
صبغه تاریخی کتاب فوق العاده کمرنگ است، اما در تقریرها واقعا انتخابهای خوبی نویسنده داشته است. دلچسبترین این دست موارد، معنایی است که برای تقیه از ملاصدرا در صفحه 214 آورده است؛ حقیقتاً معنایی به این زیبایی برای تقیه تا کنون ندیده بودم.
صفحه 225 حال و حالاتی که از ملاصدرا پس از پیروزی در جلسه مناظره با علمای جهان اسلام آورده شده، کاش قابل تدریس بود و شرط صدور مجوز تدریس حداقل برای رشته ها و دروس اسلامی.
بحث ذیل عنوان راه در صفحات 87 به بعد کتاب و موضوع مالکیت رؤیا و انواع آن واقعاً بحثهای گوارا و ارزنده ای بود.
کتاب خواندنی و شیرین است، اما بخش متحیرکننده آن برای بنده این بود که به چه دلیل تا کنون حداقل 20 نوبت تجدید چاپ شده است. طبیعتاً با صبغه بشدت فلسفی این اثر نمی تواند مخاطبان زیادی داشته باشد.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

        #خفتگان_بیدار  مبنای ساخت سریال #مردان_آنجلس به کارگردانی [شهید] فرج الله سلحشور بود. کتاب گویا از ابتدا با همین نگاه و مقصود نوشته و سکانس به سکانس تصویر شده است. 
🍁پایبندی مرحوم سلحشور به #خفتگان_بیدار زیاد بوده و از همین رو شاید ابتدای کتاب برای کسانی که سریال را دیده باشند، از جذابیت کمتری برخوردار باشد. با این حال اما هرچقدر جلوتر برویم داستان به قدر کافی کشش و جذابیت دارد. 
🍁 حدود ده بیست درصد از متن کتاب به ماجراهای پس از هجرت اصحاب کهف به غار تا بیداری آنان اختصاص یافته که به دلایل منطقی و موجهی در سریال نیامده است. در این صفحات سیر تحولات روم و نیز انحرافات آیین مسیحیت به شکل فوق العاده و مستندی ارائه شده و به نظرم از ارزشمندترین بخشهای کتاب است.
🍁 این کتاب هم خالی از سوتیهای تاریخی نیست. گویا غیر از اهل تاریخ بقیه جامعه نمی دانند هرچیزی تاریخی دارد؛ حتی پدیده های ساده ای مثل چای و قهوه و لباس و مانند آن. جالب است بدانید رودی مته کتابی دارد با عنوان #تاریخ_تفریحات_ایرانیان و یکی از مطالبی که در آن به تفصیل سخن گفته شده، موضوع سیر تحول فرهنگ نوشیدن ایرانیان از قهوه تلخ به چای شیرین است. با این مقدمه یادآور می شود ساعت و زمانبندی هم تاریخ دارد و تا آنجا که می دانم تا حداقل جنگهای صلیبی و حدود رنسانس حتی در روم و غرب زمانبندی و ساعت بندی روز مفهومی نداشته است. نویسنده بی توجه و اطلاع به این امر در جایی از کتاب (ص192) می نویسد که دو شخصیت داستان ساعت هشت شب!!! در محلی با هم قرار می گذارند.
🍁 برخی جاها مانند ص203 عباراتی بیش از حد غلوآمیز دیده می شود و نمی دانم آیا از ابعاد و جهات مختلف می توان صد خرس را با هم یک جا داشت و جمع کرد؟
🍁 مؤخره کتاب عملاً فهرست منابع و فیشهای کتاب است که هم می شود خواند هم می توان از آن چشم پوشی کرد.
🍁 و بالاخره این را یادآور می شوم که خداوند در سوره کهف می پرسد: آیا این ماجرا را عحیب می پندارید؟  تا الان خیلی ساده از این ماجرا رد شده ایم. شاید مطالعه کتاب #اصحاب_کهف_و_اصحاب_رقیم نوشته فردی موسوم به عبدالله مستحسن در کنار #خفتگان_بیدار ابعاد تازه ای از این داستان را برای ما باز کند. 

خواندن همراه با تفکر و تأمل #خفتگان_بیدار  را می توانیم به بقیه توصیه کنیم.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

        قبل از هر مطلب دیگری مراتب اعتراض جدی و صمیمانه خود را به پیشگاه ناشر محترم کتاب ابراز می کنم که در طراحی جلد، صفحه آرایی و همه جنبه های فیزیکی کتاب حتی چسب جلد آن کاملا دهه هفتادی عمل کرده اند، در حالی که چاپ اول کتاب در سال 1398 است!
🍁 #سلمان_ما زندگی سلمان علیه السلام از نوجوانی تا حدود سال ششم هجری را روایت می کند و نمی دانم چرا تا پایان عمر آن را ادامه نداده است. جنبه های شفاف تر و مهمتری از زندگی سلمان طی حدود 15 سال بعد زندگی او وجود دارد که ناگفته مانده است. با این حال زیبا و خواندنی است با خط تعلیقی متوسط نه خیلی قوی نه خیلی ضعیف.
🍁 کتاب از حیث تاریخ باستان ایران ضعفهایی دارد که تا حدی قابل اغماض است؛ مانند استفاده از کاغذ در این مقطع. نویسنده همچنین در مقطع نوجوانی به طور آشفته ای از واژه های عربی و فارسی مانند سلام و درود، قیامت و به خصوص ابلیس که کانلا عربی و غیر عربی است و مانند آن استفاده می کند و کاملاً نشان می دهد نویسنده گاهی حساسیت داشته و گاهی آن را فراموش می کرده است.
🍁   ص81 جملات سنگین و فلسفی به ایران و آیین زرتشت نسبت داده شده که اصلاً قابل باور و پذیرش نیست.
🍁 همچنین است ادعای وجود کتابهای فراوان در کلیسای شام(ص191) که اصلاً با تاریخ تطابق ندارد.
🍁 به نظر می رسد آنقدر که نویسنده به خصوص ص235 ادعا کرده موضوع بشارت به آمدن رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان مسیحیان پنهان نبوده است و چندان با روح حاکم بر منابع تاریخی این مقطع خوانایی ندارد.
🍁 در موارد متعدد پیش و پس از اسلام می توان شتاب و گاه آشفتگی تاریخی متن را مشاهده کرد؛ مثلاً مقطع شام تا حجاز زندگی سلمان بسیار گذرا پرداخته شده است. فاصله قبا تا ساخته شدن مسجد النبی صلی الله علیه و آله در شهر مدینه و راه افتادن نماز جماعت منسجم و هماهنگ و فرهنگ شده طی چند روز و حتی کمتر از یک هفته تصویر شده است(ص262 و 270 تا 280). ص285 که اختلافات یهود و اسلام و آیاتی که در این باره نازل شده اند، همه را مربوط به همین مقطع می خواند و ماجرای خیبر  در سال هفتم را پیش از احزاب نشان می دهد. 
🍁 ص320 تصویر خوبی از همراهی با رودربایستی و فاقد ایمان عمیق برخی افراد مشهور به صحابه با رسول خدا صلی الله علیه و آله ارائه شده که بشدت با تاریخ تطبیق دارد و تبیین ظریف این گونه مطالب ارزنده است.
🍁 ص331 هرچند رشادت امام علی علیه السلام در نبرد با عمرو بن عبدود در احزاب آورده شده اما به دلیلی نامعلوم بخش اعلام داوطلبی آن حضرت حذف شده است. البته نویسنده ماجرای نامستند تف انداختن به روی امام علیه السلام را که مولوی برای نخستین بار آن را مطرح کرده، آورده است.
🍁 یکی از مهمترین نقصهای کتاب آن است که مخاطب زیاد شدن سن سلمان را چندان متوجه نمی شود و تقریبا با حال و هوای جوانی وی داستان را دنبال می کند. کاش توصیفاتی از جنس به کتاب اضافه می شد. 
🍁 هر از چندگاهی نیاز به ویراستاری مجدد کتاب احساس می شود که کاش برای چاپهای بعد رعایت شود.

در پایان شما را به مطالعه این کتاب خواندنی دعوت می کنم و آرزومندم خداوند ما را از برکات وجود نازنین سلمان علیه السلام بهره مند سازد.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

        کتابی حقیقتاً زیبا، مستند، خواندنی، دلچسب که جان می دهد برای گریاندن مخاطب. طبیعتاً در خلوت خواندنش ارجح است. نویسنده از منظر دوازده راوی، حضرت ابی الفضل و مادرشان ام الببین سلام الله علیهما را به زیبایی روایت می کند. گاهی قلم عجیب اوج می گیرد و خواننده را حیران می کند و چه زیبا کتاب  را به امام زمان علیه السلام ختم می کند.
نویسنده پایبندی فوق العاده ای به تاریخ دارد و ایراد گرفتن از این کتاب خیلی سخت بود و جز چند نکته مختصر کلمه به کلمه کتاب ارزشمند به شمار می آید و بعید می دانم بال پرواز نویسنده در این روزها و پس از فوتش نشده باشد.
📗  نویسنده گمان می کرده که در دوره معاویه مردم کوفه نیز مانند شامیان، امیرالؤمنین علیه السلام را لعن می کرده اند و در چند جای کتاب (مانند ص40-41، 44،  و...) این مطلب را می توان مشاهده کرد. از نظر تاریخی این ادعا درست نیست.
📗  تصویر نویسنده از حر و یارانش در بدو برخورد با امام حسین علیه السلام درست نیست و نویسنده توجه نداشته حر و یارانش از همان نخستین نماز به امام حسین علیه السلام اقتدا کرده و نماز جماعت خوانده اند(ص44).
📗  نویسنده  شخصیت تاریخی عبدالله و عبیدالله بن عباس و حتی خود عباس بن عبدالمطلب را به نوعی روتوش کرده و مثالب و مطاعان و نی ظلمهای ایشان به امیرالمؤمنین و امام مجتبی علیهما السلام را به نحوی سانسور کرده است(ص53).
📗  جایی نوعی مقایسه غیر مستقیم میان حضرت زینب و ام البنین سلام الله علیهما درباره تسلیم درباره مقدرات الهی و پیشگوییهای رسول خدا صلی الله علیه و آله از کربلا اتفاق افتاده که با سهو بیانی نویسنده خواننده به نحوی ام البنین سلام الله علیها را ممکن است در مقام بالتری نسبت به حضرت زینب سلام الله علیها احساس کند نستجیربالله که بی تردید ناشی از سهو قلم است(ص80-81).

به زیبایی درباره این کتاب نوشته اند: «رقص قلم ابوالفضل برای ابوالفضل(ع)»
رحمت خداوند بر مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد
و به امید گوشه چشمی از ناحیه حضرت ابی الفضل علیه افضل التحیه و الثناء
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

        داستانی خواندنی و ترکیبی از واقعیات، خاطرات، تخیل و آموزه‌های مرحوم صفایی حائری.
چنان هنرمندانه این عناصر با هم آمیخته شده اند، الان که کتاب تمام شده خیلی نمی توانم مرز واقعیت و خیال را در کتاب تشخیص بدهم و چند بار وسوسه شدم از دوستان انتشارات بپرسم کتاب خاطره است یا رمان؟
نویسنده تنفر شدیدی نسبت به سیدحسن ابطحی منحرف، پدر مسئول دفتر یکی از روسای جمهور ، داشته و جاهایی هم از او با عنوان بوووق یادکرده و با ظرافت به کتابهای ملاقات با امام زمان علیه السلام، پرواز روح و شبهای مکه او اشاره کرده است.
دقیقاً نیمه اول کتاب خیلی عالی از زاویه دید کسانی که با توهم و بیماری روانی مدعی مهدویت یا ارتباط با امام زمان علیه السلام می شوند، داستان را روایت کرده است.
در کل متن بارها به خنده افتادم و واقعا قلم ساختار شکنی دارد و از ان جمله جایی بود که پنج تن را دید و بعدش : «من بدو و امام زمان بدو...»
آموزه های مرحوم صفایی هم در کتاب تا حدی خوبی لا به لای کفتگوها گنجانده شده است.

پ.ن: مرحوم علی صفایی حائری شخصیت بی نظیر دوره ما بود و احساسات متناقضی درباره ایشان طی چهار دهه گذشته ابراز شده است و در دو مستندی که درباره ایشان ساخته شده مفصل درباره اش صحبت کرده اند. 
پیگیری آثار ایشان اثرات حیرت انگیزی دارد، اما آنانکه کتابهای شهید مطهری را پیش از آن مطالعه کرده کنند، بهره شان چند چندان می شود و دچار آسیبهای احتمالی نخواهند شد.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0