یادداشت‌های mahsa (44)

          خانواده ای سختگیر با عقاید قدیمی و مضحک و مال پرست .و رها شدن والنسی از بند عقاید اونها . داستان کاملا فوق العاده به تصویر کشیده شده بود . نشون دادن اینکه والنسی فقط نیاز به یک تلنگر داشت تا متوجه این بشه که اون خونه جای اون نیست . عشق بین شخصیت ها . همه و همه مجموعه ای شده بود که این کتاب رو فوق العاده می‌کرد.
        

          خیلی وقت بود که کتابی رو به این سرعت تموم نکرده بودم.
خوندنش دقیقا دوروز طول کشید و اونقدر حس هیجان منتقد می‌کرد که نمیتونستی دست از خوندن بکشی.
پرهیجان ، زیبا و با معنایی روانشناسی .
فوق‌العاده بود.
        

          اولش خوندنش برام واقعا سخت بود . نمیتونستم متوجه روند داستان بشم و برام کسل کننده بود . ولی بعد جوری که انگار جزئی از داستان باشم باهاش پیش رفتم . سختی زندگی افراد خانواده انگار توی روحم حس میشد و به وجود آوردن این احساس به دست نویسنده وافعا کار فوق العاده ایست .
        

          هرچقدر که بگم عاشق کتاب های این نویسنده ام کم گفتم . 
جوری که هر یک از کتاباشون داستانی از یک گوشه ی دنیا رو روایت میکنه فوق‌العاده است.
و این کتاب مثل همیشه شاهکار بود .
خط داستانی ای که شخصیت ها رو به هم وصل می کرد. و جوری‌که ویژگی های هر یک از شخصیت ها منحصر به فرد تعریف شده بود فوق العاده بود.
و در آخر دوستانی که هیچ کدام زبان و وطن مشترکی نداشتن ولی همشون برای پایان اون جنگ لحظه شماری می کردن و در آخر با هم به آرزوشون رسیدن .
        

          با هر صفحه اش گریه کردم و خندیدم.
فوق‌العاده بود و مطمئنم غمش تا آخر توی قلبم میمونه. 
واقعا دیگه داشتم نفس کم می‌آوردم انقد گریه کردم.
تنها مشکلی که داشتم تخیلی شدن آخر کتاب بود که بعد از این‌همه غم واقعا غیر قابل انتظار و زننده بود اما در کل یه کتاب غمگین فوق‌العاده بود.
        

          خوندن این کتاب واقعا برام طلسم شده بود و خیلی طول کشید اما همچنان باید بگم که فوق العاده بود.
حس زندگی میداد. شکست ها و موفقیت ها . عشق و فقدان و دوری . به دست آوردن و از دست دادن . همه و همه در مجموع یک اثر فوق العاده تشکیل داده بود.
با اینکه کتاب های دیگه بکمن رو کمی بیشتر از این دوست داشتم ولی باز هم پیشنهادش میکنم.
        

          در وصف شعر های  آقای ابتهاج واقعا هیچی نمیشه گفت.
        

          فقط اینو بگم که وقتی شروعش میکنی دیگه نمیتونی ازش دست بکشی.
        

          این کتاب واقعا برای وقت هایی که بی حوصله ای مثل دارو عمل می کنه.
        

          واقعا فوق العاده قشنگ بود.
معمولا خوندن کتاب هایی که از ۳۰۰ صفحه بیشتر هستند طولانی میشه اما وقتی این کتاب رو شروع می کنی اصلا نمی‌توانی زمین بزاریش .
و واقعا حس می کنم در هر سنی که  که باشی از خوندن این کتاب لذت خواهی برد.
        

          واقعا غیر قابل پیشبینی بود.
تا اواسط کتاب اینجوری بودم که آها فهمیدم چی به چیه ولی آخر کتاب واقعا شگفت زده میشی!
و البته کم کم قضیه ی تصویر روی جلد کتاب هم متوجه میشی:)
و مطمعن باشید انقدر هیجان انگیزه که نمیتونی زمین بزاریش!
        

          خوندن این کتاب واقعا حس خیلی خوبی من داد .
فکر می کنم چیزی که میکی داشت باهاش مبارزه می کرد کمالگرایی و کافی دونستن خودش بود . 
و البته قرار گرفتن در محیط نا آشنا و روبرویی با افراد جدید .
        

          خیلی زیبا:)
خوندن این کتاب با توجه به نثری که داشت یکم کند پیش رفت ولی ارزشش رو داشت .
توصیف های زیادی که به کار رفته بود خواندن کتاب رو چندین مرتبه لذت بخش تر می کرد .
از مترجم هم خیلی ممنونم چون قطعا ترجمه این کتاب کار آسونی نبوده.
در کل یک داستان کلاسیک فوق العاده از یک نویسنده محبوب ؛ الکساندر دوما... 
        

          زیبا پر هیجان و دردناک 
چه قتل عام هایی روس ها انجام دادند و برای هیچ کدومشون تاوانی ندادند :)
        

          بی نهایت زیبا و بی نهایت غمگین کننده
        

          گویی بهترین راه برای رهایی از گناهان فراموشی است :)
        

          همین الان این کتاب و تموم کردم و باید بگم که شاهکار بود . 
در عین پوچی پیرامون زندگی رو می آموخت و در کمال زیبایی بی ارزش بودن جهان رو به رخت می کشید . 
پر از احساس بود؛ دیوانگی ،عشق ، معرفت ، جنون و بیهودگی .
طولانی بود ولی ارزش بار ها خوندن رو داشت و وادارت میکرد که به دنیا و زندگی ات فکر کنی .
        

          خیلی کتاب قشنگی بود انگار خودم هم درحال ماجراجویی هستم .
        

          کتاب خوبی بود و مسیر رسیدن پوچی به امیدوار بودن را نشان می داد.
ولی از نظر من ارزش اینقدر معروفیت را نداشت 🤔
        

          کتاب خوبی بود ولی پایان خوبی نداشت 😕