یادداشتهای Mahsa Dmi (16)
1403/12/2
نویسنده روایتی رو تعریف میکنه از سربازی که وسط جنگ و خرابی با دیدن یک درخت گیلاس که پر از شکوفه بوده دیوانه میشه و از جبهه به قصد رفتن به خانه فرار میکنه. اون رو دستگیر میکنن و نمیفهمن که چه بر سرش میاد. انقدر تضاد این صحنه عجیب بود که مدتهاست دارم به اتفاقی که اون لحظه در درون اون سرباز افتاد فکر میکنم!
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.