معرفی کتاب دزد پادگان اثر توبایس ولف مترجم بیتا ابراهیمی

دزد پادگان

دزد پادگان

توبایس ولف و 2 نفر دیگر
3.5
14 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

22

خواهم خواند

7

ناشر
بیدگل
شابک
9786226401913
تعداد صفحات
172
تاریخ انتشار
1398/8/26

توضیحات

        اما لحظاتی هست که آن روز را به یاد می آورم، اینکه چه لذتی دارد که مردی بی قید باشی با دوستانی بی قیدتر.... سه مرد با تفنگ. به جرقه  سوزانی فکر می کنم که از آتش جدا می شود و با باد به سمت انبارها و علف های خشک می آید؛ و به سه سرباز چترباز دیوانه در محوطه ای محصور. شاید از فورت برگ صدای انفجار را می شنیدند. همه شان آسمان را که زرد و سرخ می شد می دیدند و لرزش زمین را حس می کردند. چیز مهیبی می شد.(از متن رمان)سه سرباز جوان آمریکایی همزمان با جنگ ویتنام در پادگانی با همدیگر دوست می شوند. با گذر زمان آنچه را در خود می یابند در دیگری هم می بینند. آنها می خواهند چیزهای تازه ای را تجربه کنند، هر قدر هم که این چیزها خطرناک باشد. اما مشکل آنجا آغاز می شود که دزدی هایی در پادگان اتفاق می افتد... و آنها بی اختیار به یکدیگر سوءظن پیدا می کنند.
      

لیست‌های مرتبط به دزد پادگان

یادداشت‌ها

          کتاب «دزد پادگان» نوشتهٔ «توبیاس وُلف» دربارهٔ سه سرباز جوان به نام‌های «فیلیپ»، «لوییس» و «هابارد» است که در پادگان به یکدیگر نزدیک و دوست می‌شوند؛ اما این دوستی به دلیل اتفاقی که در پادگان رُخ می‌دهد، چندان دوام نمی‌آورد.

روایت چند «راوی» و به تبع چند «زاویه دید» دارد كه با راوی «دانای‌کُل» و با پرداختن به زندگی خانوادگی و شخصی ِ«فیلیپ» شروع می‌شود و با راوی «اول شخص» یعنی زاویه دید «فیلیپ» پایان می‌یابد. در این میان، زمانی که «فیلیپ» سرباز می‌شود، به فراخور این رویداد «راوی» و «زاویهٔ دید» تغییر می‌کند و به زندگی دو سرباز دیگر یعنی «لوییس» و «هابارد» هم می‌پردازد. 
«توبیاس وُلف» لحظات حساسی از زندگی هر یک از شخصیت‌ها را خیلی ظریف زیر ذره‌بین می‌گذارد و بدون قضاوت نشان‌شان می‌دهد. 
زمان روایی این اثر ترکیبی از روایت خطی و غیرخطی است که به فُرم اثر جذابیت بیشتری بخشیده است.
ناگفته نماند که در انتهای کتاب نیز یک گفت‌و‌گوی کارآمد از «جان اچ. ای. پِین» و «توبیاس وُلف» که در یک نشریهٔ انگلیسی به چاپ رسیده، گنجانده شده است.

نکته: در نقاط مختلف کتاب به‌جای کلمهٔ «پوتین» از کلمهٔ «چکمه» استفاده شده است. همین اتفاق در مورد کلمهٔ «پادگان» نیز صدق می‌کند که در جایی به‌جای آن، کلمهٔ «پاسگاه» به کار برده شده است. برای مثال به صفحات ۴۷ و ۹۷ کتاب نگاه کنید.
        

22