یادداشتهای کیارش وفایی (100) کیارش وفایی 1403/9/27 عادت می کنیم زویا پیرزاد 3.3 32 به طور کلی باید گفت یک ملودرام که برشی از زندگی افراد جامعه است که اوج و فرود روایت را خیلی ضعیف ریتم میدهد و یک پایانبندی معمولی 0 10 کیارش وفایی 1402/3/18 زن همسایه شری لاپنا 3.7 20 «زن همسایه» پیرنگ قوی و قابل توجهای را دارا نمیباشد، بلکه از خردهپیرنگها بهره میگیرد تا بتواند شخصیتهای خود را به مرور در روایت پیش برده تا نتیجهگیری با داشتههایی کار را به پایان برساند. شاید اگر این روایت از انتها به ابتدا طی مسیر داشت، مخاطب میتوانست رویکرد دنیای ادبیات مدرن را نکتهای مهم قلمداد کرد. در این اثر همه چیز حول محور ارتباط بین شخصیتها جریان دارد و عملا هیچ کنشی جز یک مورد همیشه آشنا، یعنی «بیپولی» که یکی از شخصیتها را وادار به واکنش میکند دیگر نکتهای نداشته است و دیگر هیچ 0 9 کیارش وفایی 1402/2/24 جنگل هارلن کوبن 4.1 15 استفاده درست از وادی زمان توسط «هارلن کوبن» را میتوان مهمترین عنوانی قلمداد کرد که درام را با افت و خیزهای مناسب تا پایان هدایت میکند. حال در این راستا کنش و واکنشهای مختلفی که از سوی شخصیتها به وجود میآید خود نیز کارکردی محرز در پرورش تعلیقها و البته رسیدن به نقطه عطف قابل دفاع از سوی نویسنده است. شاید بتوان گفت در آثار جنایی روانشناختی دارا بودن اتفاقهای متعدد، تعلیق و نقطه عطف یه ضلعی هستند که مخاطبان این ژانر را بیش از هر عنوان دیگری مشتاق و ترغیب برای ادامه دادن میکند. 0 10 کیارش وفایی 1401/10/25 لبه ی تیغ ویلیام سامرست موام 3.9 28 «لبهی تیغ» را میتوان اثری دانست که کاملا تحتتاثیر روایت است که در آن همه چیز بر اساس قواعد ادبیات کلاسیک میباشد. لذا این اتفاق زمان و شرایط اجتماعی درام را که نویسنده به آن اشاره داشته به خوبی نمایان میسازد. نویسنده، روایت را از سوم شخص به اول شخص بنابر پیش آمدن اتفاقها تغییر میدهد تا شرایط و موقعیتها از زاویههای متفاوت مورد بررسی قرار بگیرد. بنابراین، اثر دارای یک کل منسجم است که باتوجه به درآمدهایی که از طراحی اتفاقها یا رویدادها پیش آمده تعریف دقیقی داشته باشند. 0 24 کیارش وفایی 1401/10/14 قمارباز فیودور داستایفسکی 3.9 154 «قُمارباز» یکی از آثار بسیار خواندنی ادبیات روس است که میتواند از تسلط کافی جناب «داستایفسکی» خبر بدهد. حال در این اثر و روایت، اول شخص که همان شخصیت اصلی به شمار میآید تمامی اتفاقها و رویدادها را به شکل مشروحی برای مخاطب بازگو میکند. لذا این رویکرد سبب میشود که راوی گاهی دنیای درون خود را به تحلیل در میآورد و از خلق وخوی میگوید و در زمانی دیگر رفتار سایر شخصیتها که در مواجهه با او قرار میگیرند را بررسی میکند. در واقع «الکسی ایوانویچ» یا همان شخصیت اصلی در روایت هم در مقام شاهد است و هم قاضی قرار داد. مقصود نویسنده از این کارکرد آن است که مخاطب در هر زمان بتواند همراه باشد تا کشف و شهود را از سوی نویسنده طلب کند. موقعیت مکانی در این اثر، آنچنان که باید و شاید در درام کاری از پیش نمیبرد، زیرا ساختار طراحی شده تنها قصد دارد شرایط و رویکرد ادبیاش را بیشتر به سمت تشریح سوق بدهد. ریتم و فرم به کار گرفته شده نیز بنابر پیش آمدن اتفاقها با نوسانهای تعمدی نیازهای جهان اثر همچون دستورالعملهای لازم را تامین میکند. حال آنکه حرص و طمع انسانها در قبال به دست آوردن نیازهایش از دیگر نکاتی ست که به آنها با تاکید اشاره شده است. 0 34 کیارش وفایی 1401/10/12 زنی در کابین 10 روت ویر 3.4 36 «زنی در کابین ۱۰» اثری شخصیت محور است که تاکید بر عنصر «مواجهه با اتفاق» دارد. همچنین این تعریف یکی از مولفههای این اثر است که بعنوان قوهمحرک عمل میکند. روایت توسط شخصیت اصلی به نام «لو» بازگو میشود که در آن تغییرات رخ میدهد. همچنین این اثر بسیار تلاش دارد پیچیدگیها را همچون مجموعه «پوآرو» پیش ببرد بی آنکه کارآگاهی وجود داشته باشد. پایانبندی هم نیم نگاهی هالیوودی دارد که این انتخاب از سوی نویسنده جای بحث دارد. 0 17 کیارش وفایی 1401/10/10 قلعه مالویل روبر مرل 4.3 36 «قلعهٔ مالویل» یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک است که در آن تمام عناصر دراماتیک و روایی مورد استفاده قرار گرفته بود. در این اثر روایت به خوبی لحاظ شده است که در آن پیرنگ اصلی و خرده پیرنگها به طور هوشمندانهای به کار گرفته شده است. حال اینکه در این راستا فضاسازیها بر اساس پیشبرد قصه شکل میگیرد. شخصیت اصلی اثر «امانوئل» که نقش راوی را ایفا میکند بعنوان اول شخص به شکلی عمل میکند که مخاطب با روایت او متوجه موقعیتهای مکانی میشود که در آنها اتفاقها و رویدادها بنابر چه دلایلی شکل میگیرند. در این اثر شخصیتها بین خواستن و نخواستن، بودن و نبودن، مرگ و زندگی و امیال فروخورده زیست میکنند. در واقع شخصیتها دائم بین مرز خیال و واقعیت در رفت و آمد هستند. در نهایت آنکه «قلعهٔ مالویل» به قلم «روبر مرل» کنکاشی ست که ماهیت انسان را به ذره مورد تحلیل قرار میدهد که عناصر زیستن اهمیتشان را برملا سازند. 2 31 کیارش وفایی 1401/10/7 5x1 پنج تک گویی برای زنان نغمه نقشین پور 4.0 1 اهمیت نمایشنامه در تئاتر که عالمی شگفتانگیز، سحرآمیز و پر هیجان است در جهان نمایش امری لازم و ضروری معنا میشود که برگرفته از نوع مواجهه با جهان اثر و پیرامون است. بنابراین میتوان اینگونه اشاره داشت که در این راستا مخاطب چه در مقام خواننده اثر و چه بیننده، فهم میکند اهمیت درام و ساختارش از نگاه نویسنده، کارگردان و باقی عوامل آن اثر تا چه اندازه مهم تلقی میشود. 0 16 کیارش وفایی 1401/10/6 چیزی تو کشو نیست: گزیده ای از اشعار جهان محمدرضا فرزاد 4.3 1 بریدهای از شعر «به خانه رفتن» از «ویسواوا شیمبورسکا» آمد خانه. حرف نزد. معلوم بود که چیزی شده. لباس نکنده، دراز کشید. پتو را کشید روی سرش. چمباتمه زد. حدود چهل سالش است؛ آن موقع که نه، حالا ∆ انتخاب از کتاب «چیزی تو کشو نیست» 0 16 کیارش وفایی 1401/10/5 تذکره الاولیاء محمدبن ابراهیم عطار 4.8 6 و گفت: «فاضلتر چیزی اهل اعمال را مراقبت خویش است با خدای، تعالی» و گفت: «چه نیکو ست استغنا به خدای تعالی و چه زشت است استغنا به لئام» 2 28 کیارش وفایی 1401/10/3 شوهرم (داستان) ناتالیا گینزبورگ 4.3 1 «ناتالیا گینزبورگ» نویسندهای ایتالیایی است. از جمله آثار او میتوان به «جادهای به شهر»، «همهی دیروزهای ما»، «صورت فلکی قوس»، «الفبای خانوادگی» و... اشاره داشت. «شوهرم» داستان کوتاهی از این نویسنده است که زاویه اول شخص روایت میشود که در آن نویسنده کوشیده تا از زاوایای مورد نظرش به جهان پیرامون و اتفاقهایی که از سر گذرانده میگوید. 0 20 کیارش وفایی 1401/10/1 فعل بی وفایی: رمان لنا آندرسون 4.3 1 روابط انسانی جزو مواردی ست که نویسندهها از آن طریق سعی دارند آثارشان را با کشف و شهودی در رابطه با کنش و واکنشهای آدمها با عمقی که اندازهاش بنابر پیچیدگیها و علت و معلولها مشخص میشوند به نگارش در آورند. «لنا اندرشون» سوئدی یکی از همان نویسندهها است. او در «تصرف عُدوانی» سعی بر آن داشت که دلایل انسانی را به سویی هدایت کند که درام با پرسشگری، تلاطم، انتظار و عشق چهارضلعی را تشکیل بدهند با آگاهی به اینکه انسان یا همان شخصیتهای اثرش دچار تغییراتی جهت سرنوشتی متفاوت شوند. «استر نیلسون» که زنی نویسنده و روشنفکر است بعنوان شخصیت مشترک در «تصرف عُدوانی» و «فعل بیوفایی» حضور دارد. شاید بتوان گفت این شخصیت در این دو روایت از نگاه نویسنده گاهی بعنوان قربانی و زمانی دیگر نجات یافته تلقی شده است تا شخصیت مقابلش که مستقیم با او روایت را پیش میبرد بتواند بنابر به کارکردهای رفتاری خود، این شخصیت را به ذات محرک اتفاقها و رویدادها به مخاطب معرفی کند. حال اهمیت حضور شخصیت «استر نیلسون» سبب شده است که «لنا اندرشون» در رمان «فعل بیوفایی» او را در مقابل ارتباطش با «اُلاف استن» جسورتر، عاشقتر و در مواقعی شکنندهتر نشان بدهد که از این تعریفها برای پایانبندی غیرمنتظره خود استفاده کند. ضرورت نمونه چنین ترفندهایی را در درام بیدرنگ میتوان در سینمای فرانسه پیدا کرد که لحظات اثر را مالامال از تنش، اضطراب، لذت و البته سرکشی میکنند. از سوی دیگر نویسنده در این رمانش کوشیده تا دادههای فلسفه جهان هستی و هویت انسانها با خرده پیرنگها به خدمت پیرنگ اصلی در آیند تا مرز بین امید و نا امیدی شکل واضحی به خود بگیرد. لذا با این روش، نویسنده با تعمدی مشخص از گفتمان بین نسلی فاصله گرفته تا طیف سنی آدمهای میانسال را که تجربههای بسیاری در زندگیشان داشتهاند را به چالش بکشد. مخاطب در این اثر بعنوان قاضی از نگاه نویسنده شناخته میشود تا بتواند اعمال و رفتار شخصیتها را مورد بررسی قرار داده و سپس در پایان نتیجه بگیرد که «استر نیلسون» مقصر بوده است یا «اُلاف استن»؟! یا آنکه آیا به واقع میتوان در پایان همچون پایان بندی « تصرف عُدوانی» یکی از آنها را قربانی و دیگری را نجات یافته خطاب کرد؟ 0 19 کیارش وفایی 1401/10/1 ماده تاریک بلیک کراوچ 4.0 25 «مادهٔ تاریک» اثری خواندنی، جذاب و پر کشش است که در آن از تمام جزئیات درام و روایت بهره گرفته شده تا شخصیتها بتوانند به خوبی در کنش و واکنشها ایفای نقش کنند. «بلیک کراوچ» در این اثر با فضایی متفاوت پلاتی هوشمندانه را طراحی و ارائه میدهد. «جیسون دسن» شخصیت اصلی این روایت با قرار گرفتن در اتفاقی جهان دیگر را تجربه میکند و جهت پیرنگ اصلی به سویی هدایت میکند که تخیلات مخاطب را ترغیب به کشف و شهود کرده و حتی خود را تکهای از آن بداند. مولفههای «جهانهای موازی» یکی از آن دادههایی ست که نبض روایت را به دست گرفته و هویتی متفاوت را برای شخصیت اصلی فراهم میآورد تا از این طریق کارکرد انتخابها، امیال و آرزوهای سرکوب شده به وضوح اهمیت خود را برملا سازند. در کارنامه این نویسنده مجموعه پر فروش «ویوارد پاینز»، «مادهٔ تاریک» و «بازگشت» دیده میشود. مطالعه این رمان را هرگز از دست ندهید. 0 22 کیارش وفایی 1401/9/30 سکوت [نمایشنامه] پل استر 5.0 1 اهمیت نمایشنامه «سکوت» از «پل استر» تمام و کمال تحت تاثیر وضعیت، زمان و دادههای در هم تنیده ذهن نویسنده است. اهمیت وجود این سه عنوان در اکثر آثار «استر» بیشتر متوجه «آموختن برای زندگی» است. حال از جهت دیگر میتوان چنین کارکردهایی را به مولفه «محرک برای روایت» به یقین نسبت داد. حال در این راستا، از دیگر نمایشنامههای «پل استر» باید به «لورل و هاردی به بهشت میروند»، «هید و سایک» اشاره داشت. نکته مهم: ته مایه رمان «ارواح» در «سهگانه نیویورک» که یکی پرطرفدارترین آثار این نویسنده برگرفته از نمایشنامه «سکوت» است. 0 17 کیارش وفایی 1401/9/28 من او رضا امیرخانی 4.2 171 «من او» یکی از بهترین رمانهایی ست که در ادبیات معاصر ایران خوانده و شناختهام. شاید بتوان گفت اهمیت این انتخاب در تمام عناصر یک روایت، یک درام و البته شیوه نوآورانه جهت تصویرسازی جاری و ساری است. حال از نگاه دیگر باید اشاره داشت که نویسنده در مقام راوی جزئیات را به یکدیگر پیوند و سپس صیقل داده و همه چیز را مدنظر گرفته است تا بتواند مخاطب را از صفحه اول تا صفحه آخر با خود همراه سازد. نویسنده میکوشد آجر به آجر مخاطب بداند که اتفاقها، رویدادها و سایر مشتقات چگونه و چرا کنار یکدیگر مرتب شده است. لذا این تیزهوشی و کنجکاوی و حتی خواسته درونی نویسنده ، کاربردی دراماتیک هم دارد و معنای آن را میدهد که ریتم با نوسانهای عمدی پیش میرود. نکته دیگر هم که زمان خواندن حائز اهمیت میشود، آن است که در این اثر از فرم و محتوا، شخصیت پردازی ها، جغرافیای مکانی و تاریخی با رونمایی از آداب و معاشرت زمان مشخص شده در درام یکسانی و همخوانی دارد. اشاره به آداب و معاشرت زمان مشخص اثر که از طریق رفتار و کردار شخصیتها به مخاطب بازتاب داده میشود یکی از چندین و چند مزیتی است که اثر را خواندنی، قابل درک و البته دوستداشتنی میکند. طراحی هر کدام از شخصیتها به مراتب شناسنامهای اختصاصی را در بر میگیرد تا مخاطب همچون نقشه راه آن را فهم کرده و برای کشف و شهود همراه داشته باشد. جابجایی مولفه زمان نیز از دیگر کارکردهای مطرح در «من او» است که شخصیتهای اصلی از زاوایای مختلف که در آن قرار میگیرند گاهی در موضع کنش و زمانی در وادی واکنش هستند. حال در این میان، مخاطب بعنوان شاهد عینی همه چیز را درک و ثبت میکند. در نهایت اینکه، «من او» با قلم «رضا امیرخانی» اثری به جد قابل توجه است که هنرمندان عرصه تصویر میتوانند آن را در مدیوم فیلمی سینمایی یا سریالی جذاب پیش روی علاقهمندان قرار بدهند. البته که این اثر حتی میتواند کتاب صوتی شنیدنی هم باشد. و دیگر هیچ 2 30 کیارش وفایی 1401/9/28 خوبی خدا الکساندر همن 3.8 19 «خوبی خدا» مجموعهای متفاوت از دست نوشتههای ۹ نویسنده معاصر آمریکا است. مجموعهای که در آن «ریموند کارور»، «هاروکی موراکامی»، «شرمن الکسی»، «الکساندر همن»، «پرسیوال اورت»، «گیب هادسون»، «الیزابت کمپر فرنچ»، «مارجوری کمپر» و «جومپا لاهیری» داستانهای خود را به مخاطب معرفی میکنند. شاید بتوان گفت این مجموعه داستان، شبیه ضیافتی متفاوت است که در آن هر مهمانی نزد میزبان خود رفته و به گفتگو مینشیند. 0 26 کیارش وفایی 1401/9/27 گزارش یک مرگ به همراه مصاحبه ای با نویسنده گابریل گارسیا مارکز 3.6 28 «گزارش یک مرگ» را «گابریل گارسیا مارکز» با شیوهای متفاوت نگارش کرده است. شیوهای که در آن ادغام دادههای گزارش نویسی و روایت با یکدیگر ادغام شده و در بستر درام؛ مخاطب را با خود همراه میسازد. از دیگر نکات مهم این اثر آن است که از ابتدا مخاطب را به این موضوع آگاه میکند او در جریان پیش آمدن یک قتل قرار گرفته است و حال میتواند تصمیم بگیرد با نویسنده همراه شود یا خیر. لذا از زاویه مقابل نویسنده، مخاطب باید با تصمیم خود نحوه حضور خود را اعلام نماید که این موضوع میتواند نوعی چالش به شمار آید. 0 16 کیارش وفایی 1401/9/26 مجموعه اشعار حسین منزوی حسین منزوی 4.6 9 زندهیاد «حسین منزوی» به حتم یکی از بزرگترین غزلسرایان دورهی معاصر است. چند بیتی را از دیوانش نگارش میکنم تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم آتش گرفتم از تو و بر صبحدم زدم با آسمان مفاخره کردیم تا سحر او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم تا کور سوی اخترکان بشکند همه از چشم تو به بام افقها، علم زدم 4 14 کیارش وفایی 1401/9/26 اختراع انزوا پل استر 3.4 3 «اختراع انزوا» یکی از دستنوشتههای متفاوت «پل استر» است که تداخل جهانهای ذهنی و عینی که بیشتر به شکل انتزاعی بروز داده شده را مورد توجه مخاطب قرار میدهد. حال این اثر، زبانی بینابینی دارد که در آن تکنیکهای داستانی و تفسیر حوادث واقعی و شخصی قابل توجه است. البته که «پل استر» همراه با آثار ادبی خود، چندین و چند جلد زندگینامه دارد که به مرور آنها را معرفی خواهم کرد. 0 12 کیارش وفایی 1401/9/25 مرگ و پنگوئن آندری کورکوف 4.0 13 «مرگ و پنگوئن» به قلم «آندری کورکف» را میتوان اثری قابل توجه خواند. اثری که در آن عناصری چون شخصیتپردازی، فضاسازی، سیر و تحول اتفاقها به خوبی رعایت شدهاند. البته در این درام نیز میتوان امتیازهایی چون استفاده بهینه از موقعیت جغرافیایی، مکانی نیز اختصاص داد. حال در این راستا جهانبینی نویسنده و تزریق آن به رفتار و ذهن شخصیتهای اثر نیز از دیگر کارکردهای مشخص است. البته این نکته را باید یادآور شد هویت «پنگوئن» بعنوان یکی از عناصر محرک در درام بسیار کارآیی خوبی دارد که حتی نظر شخصیتهای فرعی را به خودش جلب میکند. جایگاه مخاطب بین عنوان «شاهد» یا «قاضی» نوسان دارد که این روش هم از زیرکیهای نویسنده به شمار میآید. شاید بتوان گفت: «مرگ و پنگوئن» فارغ از ارزش ادبی، قابلیت آن را دارد که به فیلم سینمایی بدل شود تا مخاطبان هنر هفتم را سر ذوق آورد. در پایان خوانش این اثر با خود گفتم: «چه حیف که ویکتور، روحش را در جایی که دوستش جا گذاشت و جسمش را به جایی برد که شاید هرگز زندگیاش را عوض نکند» 0 15