یادداشتهای سارا حسینی (54) سارا حسینی 1404/2/5 قدرت، گفتمان و زبان: ساز و کارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی ایران سیدعلی اصغر سلطانی 3.3 1 یه پژوهش عمیق و درست و حسابی با روش تحلیل گفتمان. 0 10 سارا حسینی 1404/1/11 گنجور: قدرت بینهایت کوچکها مهدی سلیمانیه 4.7 4 امکان ندارد فارسی زبان و اندکی هم اهل خواندن شعر کهن فارسی باشید و گذرتان به مهمترین سایت ادبیات فارسی یعنی گنجور نخورده باشد! این کتاب، روایتِ مسیری است که گنجور از آغاز شکلگیری تا خودِ حالا طی کرده است؛ این که ایدهٔ آن در سال ۸۵ از کجا شکل گرفت؟ این که چه راهی را از خامی تا «به بار نشستن» طی کرده است؟ این که غیر از حمیدرضا محمدی که مدیر اصلی گنجور است، چه خلق کثیری در « به بار نشستن» گنجور سهیم بودهاند و هستند و ... برای منِ ادبیاتی، کتاب «گنجور؛ قدرت بینهایتْ کوچکها» بسیار الهامبخش بود. من فهمیدم از پیوند ادبیات و برنامهنویسی (یا هر تخصص دیگری) ، چه کارهای شگفتی میتوان کرد؛ فهمیدم آثار بزرگ با قدمهای مستمر بسیار کوچک، خلق میشوند، بیآن که انجامدهندهٔشان بداند این قدمهای کوچک قرار است به کجا منتهی شود و بیآن که رهروان این راه از ابتدای مسیر خواسته باشند یکتنه، بار رسالتی بزرگ را به دوش بکشند. حمیدرضا محمدی، بیآنکه اراده کرده باشد یا از ابتدای راه، انتهای مقصدش را بداند، با تخصص برنامهنویسیاش و فراهم کردن بستری که مشارکت همهٔ علاقهمندان ادبیات فارسی را جلب میکند، خدمتی شایان به ادبیات و فرهنگ این مملکت کرده است. سلیمانیه، نویسندهٔ جامعهشناس کتاب، گنجور را به عنوان یک شبهنهاد فرهنگی معرفی میکند که پنج «نهٔ» بزرگ به روح زمانهٔ ما گفته است: - نه به گندهبینی: معجزهٔ همکاریِ بینهایتْکوچکها - نه به فراموشی فرهنگی: حافظهدار کردن جامعه و امکان اندیشیدن به خویشتن - نه به اشرافیت و پولی شدن فرهنگ: همبستگی و عمومی کردن دانایی بیآن که چشمداشت مادی در کار باشد. - نه به تک ساحتی بودن: گنجور به مثابهٔ تقاطع ادبیات، موسیقی و هنر - نه به سراب ایدههای بزرگ زود بازده: معجزه استمرار و تدریج یا به عبارتی «فراغتِ بارورِ مستمر» (از آنجا که کار گنجور را حمیدرضا محمدی، نه به عنوان حرفهٔ اصلی، بلکه در اوقات فراغتش ولی به شکل جدی و پیگیر و مستمر دنبال میکرده است) 3 35 سارا حسینی 1404/1/7 چادر کردیم رفتیم تماشا: سفرنامه عالیه خانم شیرازی عالیه خانم شیرازی 3.3 39 «چادر کردیم رفتیم تماشا» سفرنامهٔ زنی کرمانی (عالیه خانم شیرازی) به شهرهای زیارتی عربستان و عراق در دورهٔ قاجار است. او و همراهانش برای رسیدن به مکه، از راه دریا به بمبئی و از آنجا به جده میروند. پس از زیارت مکه و مدینه، عازم عتبات عراق میشوند و پس از آن، عالیه خانم به تهران میآید و ایامی را در دربار ناصری میگذراند و در پایان به دیار خود یعنی کرمان برمیگردد. این سفرنامه به جهت نگارش زنانه، ذکر جزئیات فراوان، اطلاعات تاریخی دربارهٔ زندگی روزمره در دربار ناصری، حائز اهمیت است؛ با این همه خواندن آن میتواند برای خوانندهٔ غیر پژوهشگر، قدری ملالآور باشد. این که عالیه خانم شیرازی که را دیده، خانهٔ کی رفته، چه خورده، کی خوابیده، کی رفته تماشا، با چه کسانی حشر و نشر داشته، تنها در صورتی جالب توجه است که نسبتی با مخاطب داشته باشد و معنایی در زندگی او خلق کند؛ البته این که روزانهنویسی عالیه خانم را با معیارهای مدرن بسنجیم، کار چندان درستی نیست. از نکات جالب کتاب برای من، سختیهای توصیفناپذیر سفر حج در روزگار گذشته است. ما امروز سوار هواپیما میشویم و کمتر از سه ساعت، به جده میرسیم و با مجهزترین اتوبوسها به مکه یا مدینه میرویم. گذشتگان ما اما (از قرن دو و سوم هجری تا زمان همین عالیه خانم شیرازی که حدودا ۱۵۰ سال پیش میشود) با مشقتهای فراوان عازم بیتالله الحرام میشدند و نکتهٔ جالب دربارهٔ عالیه خانم این بود که بارها و بارها برایمان نوشته که نمیداند اعمالش با وجود این همه مشقت، نزد خدای سبحان مقبول است یا نه! نویسنده، از مکانهای مقدسی که به زیارتشان رفته، توصیف چندانی ارائه نکرده. توصیفهای پرجزئیات کتاب که گاه نقبی به زیادهگویی میزند، دربارهٔ مسیر سفر و البته در بخش دوم کتاب در باب وقایع ریز و درشت روزمرهٔ دربار ناصری و زندگی وابستگان دربار است. عالیه خانم احتمالاً به واسطه نسب قاجاری و حاجیه بودنش، اجر و قرب فراوان نزد قاجاریان داشته و در روزهای زندگی در تهران، به شغل شریف بزک کردن عروسان قاجاری، مشغول بوده است :) نقشهٔ سفر، فصلبندی جالب، واژهنامه و نمایههای کاربردی، از ویژگیهای خوب دیگر کتاب است. 0 57 سارا حسینی 1403/12/17 بادبادک باز خالد حسینی 4.3 209 این کتاب، بازنویسی تصویری (کمیک) رمان بادبادکباز است. روی جلد کتاب زده +۱۴. من شک دارم به تصویر درآوردن واقعهٔ تلخ تجاوز، برای نوجوانان این سنی هم مناسب باشد. 0 3 سارا حسینی 1403/9/24 آموزش روش های تدبر در قرآن: مقدمات تدبر در قرآن جلد 1 احمدرضا اخوت 4.7 5 لذت فهم و تدبر در سورههای کوچک قرآن کریم، با این کتاب محقق شد. خوبیش هم این است که به جای ماهی دادن، ماهیگیری یادت میدهد. 0 11 سارا حسینی 1403/8/4 مثل خون در رگ های من: نامه های احمد شاملو به آیدا احمد شاملو 4.0 46 اگر احمد شاملو به حقیقت چنین عاشقی بوده، پس زهی سعادت آیدا! 0 11 سارا حسینی 1403/6/8 از پشت میز عدلیه: خاطرات طنز یک قاضی دادگستری امین تویسرکانی 0.0 67 کتاب، خاطرات جالب زیادی داشت و البته، خاطرات بیمزه هم، تک و توک لابهلای آن دیده میشد و سبک طنزنگاری نویسنده گاهی، ملالآور به نظر میرسید. این کتاب، اطلاعات خوبی دربارهٔ فضای کاری قضّات به مخاطب عموم میدهد و کار مولف از جهت روایتنگاری حرفهٔ خود، کار ارزشمندی محسوب میشود. 0 40 سارا حسینی 1403/5/14 چیزی بگو پیتر همیلتن رینولدز 3.9 21 کتابی که نیاز دارم هر روز بخونمش، با این که قصه نیست و بیشتر یه مانیفسته برای خوب زیستن! در روزگاری که یه عالمه علت وجود داره برای این که آدم فکرهاش و علاقههاش رو جدی نگیره و مثل یک آب راکد بشه، این کتاب بهت میگه به ندای قلبت گوش کن و به دنیا چیزی بگو! برای تقویت خودابرازگری، اعتماد به نفس و شجاعت در کودکان و بزرگسالان میتونه پیشنهاد خوبی باشه. 0 11 سارا حسینی 1403/5/4 ایران چگونه ایران شد؟ علی اصغر سیدآبادی 4.6 4 مجموعهٔ سهجلدی تاریخ با غرغرهای اضافه، روایتی از تاریخ ایران از سپیدهدم تاریخ تا پایان دورهٔ اشکانیان است. روایت تاریخ در این مجموعه، همراه با چاشنی طنز است و خواندنش برای مخاطب نوجوان میتواند جذاب و مفید باشد. جلد اول به مراتب از دو جلد دیگر و جلد دوم از جلد سوم بهتر نگارش شده است. 1 17 سارا حسینی 1403/4/1 کتابشناسی توصیفی کتاب های درسی زبان و ادبیات فارسی مدارس (۱۳۰۰-۱۴۰۰) فرناز صادقی 4.0 1 یک کتاب مرجع نسبتا خوب برای پژوهشگرانی که کارشان مطالعهٔ تاریخ آموزش ادبیات فارسی در نظام آموزشی ایران معاصره. 0 17 سارا حسینی 1403/3/25 کلاس قصه خوانی خانم بروکس: من اصلا کتاب دوست ندارم! باربارا باتنر 4.4 9 دو نکته در این کتاب برایم جذاب بود: این که اگر معلمی هنرمند باشی، میتوانی هر بچهٔ بدقلقی را به راه آوری و این که بچهها بیش از آن که شیفتهٔ جذابیت محتوا شوند، شیفتهٔ شیفتگی معلم نسبت به آن محتوا میشوند! 0 20 سارا حسینی 1403/3/14 حاج آخوند سیدعطاء الله مهاجرانی 3.9 39 این کتاب، با آن که روایتگری حرفهای نداشت، بارها اشک به چشمم نشاند. انس این بزرگمرد با آثار کهن ادبیات فارسی برایم هم عجیب و هم شیرین بود؛ انسانیتش که در جای جای اتفاقات رخ مینمود هم. در مقام معلم هم میتوانستم چیزهای زیادی از منش تربیتی حاجآخوند یاد بگیرم. حاج آخوند، درست همانی بود که هر روحانیای باید باشد و افسوس که در این روزها، حاجآخوندها یا نیستند یا انگشتشمارند... گاهی فکر میکنم کاراکتر حاجآخوند هیچ جوره امکان تحقق در یک زندگی مدرن شهری ندارد و تنها میتوان در صمیمیت روستا سراغ آن را گرفت. برایم جالب بود که نویسنده چطور در گذر این همه سال، هنوز خاطرات گرمش را با این روحانی به یاد داشته و حدس میزنم ناگزیر بوده برای پرداخت و روایت این خاطرات، از نیروی خیال هم زیاد بهره بگیرد. 0 10 سارا حسینی 1403/3/3 زال و رودابه جلد 1 سیدمصطفی حسینی 3.5 3 چرا وقتی داستان در خود شاهنامه، بیکم و کاست و جذاب و گیراست؛ اصرار داریم به هر نحوی داستان را تغییر دهیم؟ نویسندگان محترم! بازآفرینی، آداب و اصول و قاعده دارد. داستانهای کهن ادبیات فارسی، ملک طلق شما نیستند؛ آنها میراث یک ملت هستند. یا هنر دارید اثر جدید، زیبا و مستقل خلق کنید یا هنر ندارید. اگر ندارید، لطف کنید داستانهای شاهنامه را واژگونه تحویل مخاطبِ از همهجا بیخبرِ کودک و نوجوان ندهید. 4 39 سارا حسینی 1403/2/13 آوازهخوان طاس 0.5 1 کتاب دست گذاشته روی افسانههای کهن عامیانه (چهل گیس، بزبزقندی، حسن کچل و ...) و میخواهد روایت تازهای از آنها ارائه دهد؛ اما در این بازآفرینی، هیچ موفق نیست. پیرنگهای داستانی، اغلب ضعیف است و مخاطب دائم از خودش میپرسد خب که چی و چرا؟ تخیل میتواند در داستانها به صورت بیمرزی به کار رود؛ اما شرط آن این است که برای مخاطب باورپذیر باشد و «که چی و چرا؟» در پی نداشته باشد. 0 9 سارا حسینی 1403/1/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.6 14 حیات، دختری سیزده ساله در کرانهٔ باختری است که همراه خانوادهاش در بیت لحم زندگی میکند. او و هرکدام از اعضای خانوادهاش، یکجوری زخمخوردهٔ اسرائیلند. خود حیات، زخمی یادگاری از اسرائیلیها به صورت دارد؛ زمینهای کشاورزی پدر حیات را بولدوزرهای اسرائیلی نابود کردهاند و حالا پدر حیات با افسردگی، دست و پنجه نرم میکند؛ بیبی زینب، مادربزرگ حیات هم خانهٔ زیبایش را در تپههای قدس در ماجرای اخراج هزاران فلسطینی در سال ۱۹۴۸ از دست داده است. پس از این اخراج، بیبی و خانوادهاش تا سالهای سال به امید آن که قرار است روزی دوباره به قدس برگردند، در اردوگاه آوارگان زندگی میکنند و مادر حیات هم در همان اردوگاه متولد میشود. بیبیزینب سالهاست که قدس را ندیده و رویایش این است که در خاک قدس بمیرد؛ همین رویا حیات را وامیدارد که دست به کار عجیب و خطرناکی بزند... این کتاب تا حد خوبی توانسته بود زندگی روزمرهٔ اهالی کرانهٔ باختری را نشان دهد؛ این که هیولای اشغالگری چه به روزگارشان آورده و آنها چگونه با ظلمت آن دست و پنجه نرم میکنند. فکرش هم دشوار است در وطنت برای بیرون آمدن از خانه، رفتن به محله و شهری دیگر و برای کار کردن و کار پیدا کردن، نیازمند مجوز اسرائیلیها باشی؛ این که در خاک فلسطین باشی و سالها گذشته باشد و تو اجازه نداشته باشی قدس را ببینی؛ این که رویایت از همان کودکی، بیرون آمدن از جهنمی باشد که اسرائیلیها برایت درست کردهاند؛ این که اسرائیلیها خانهٔ امید و آرزویت را از چنگت درآورده باشند یا از روی زمین کشاورزیای که سالها برایش زحمت کشیدی، بولدوزر بگذرانند؛ این که فرقی نمیکند چند سالهای، به هر حال اسرائیلیها یک جوری زهرشان را به تو ریختهاند؛ مثلاً آن که والدینت کشتهاند یا آنها را زندانی کردهاند یا یادگاری خونینی بر بدن خودت بهجا گذاشتهاند یا ...؛ این که برای زندگی کردن، مجبور میشوی دائم خفت بکشی؛ این که هر لحظهٔ زندگی برایت میشود مقاومت، مقاومت در برابر تفرعون آدمهای جهنمی به امید آن که روزی، دنیا بفهمد که تو و هموطنانت فقط میخواستید مثل ملتی آزاد زندگی کنید، یعنی ملتی که عزت و احترام دارد و از بدیهیترین حقوق انسانی و اجتماعیاش محروم نمیشود. 0 12 سارا حسینی 1403/1/18 حالا دیگر می خواهم فکر کنم نادر ابراهیمی 4.7 1 نادر ابراهیمی در این کتاب، با زبان شیرین و کودکانه و غیرمستقیم به مفهوم ظلمستیزی و مقاومت پرداخته است. با این که نقشهٔ فلسطین، زیرپوستی در یکی از تصاویر کتاب آمده، در کتاب نامی از ظالمان و مظلومان واقعی نیست. همه چیز مربوط در عالم موشها و شهرشان است و مخاطب، خوانندهٔ پرسشهای موشی است که دیگر نمیخواهد به ظلم بیتفاوت باشد و بنیاد ظلم را به پرسش میکشد. برشی از کتاب: «باید فکر کنم؛ باید دربارهٔ موشهای دیگر فکر کنم - حتی اگر فکر کردن باعث شود که شاه موشها، دستور بدهد که لانه و آب و غذایم را ازم بگیرند و خیلی هم اذیتم کنند. عیب ندارد. هیچ عیب ندارد. » اگر میخواهید بچههای دبستانی (گروه سنی ب و ج) را با مفهوم ظلمستیزی آشنا کنید و خیلی غیرمستقیم، زمینهٔ آشنایی سالهای بعد بچهها را با تاریخ فلسطین و استعمار و نظامهای آپارتایدی فراهم کنید، «حالا دیگر میخواهم فکر کنم» کتاب خوبی است. 0 8 سارا حسینی 1402/12/27 درمانگری مولانا (چگونه یک شاعر عارف آشفته حالی های زندگی مدرن مرا درمان کرد؟) ملودی معزی 4.5 1 چگونه یک شاعر عارف آشفتگیهای زندگی مدرن مرا درمان کرد؟ کتاب «درمانگری مولانا»، نوشتهٔ ملودی معزی و ترجمهٔ یاسرفراشاهینژاد است که توسط انتشارات «طرح نقد» چاپ شدهست. کتاب را که باز کردم، ابتدا فهرستش متعجبم کرد! ۱۰ فصل با ۱۰ تشخیص بیماری و ۱۰ نسخهٔ درمانی از مولانا، بیماریها نه بیماری جسمی بلکه بیماریهای روحی ابنای بشر در طول تاریخ و بیش از آن در روزگار ما بودند؛ زیادهخواهی، انزوا، عجله، افسردگی، حواسپرتی و سردرگمی، اضطراب، خشم، ترس، ناامیدی و غرور. دل به دریا زدم و با روایت ملودی و بابا احمدش همراه شدم. ملودی یک نویسندهٔ ایرانی-آمریکایی است و دختر پدری که سخت شیفتهٔ مولاناست. او که روزگاری دراز، طفل گریزپای مکتب مولانا و اشعار او بر زبان پدر بود، حالا در دههٔ چهارم زندگی با پای خود به مکتب مولانا آمده است و پیر راهش بابا احمد است. روایت شیرین و صمیمانهٔ داستانی ملودی معزی و ترجمهٔ خوب کتاب باعث شد تا وقت تمام شدن، کتاب را زمین نگذارم. آنچه در این کتاب خواندم، تجربهٔ زیستهٔ ملودی و پدرش احمد در محضر عارف شوریدهٔ ایرانی، مولاناست. نقطهٔ قوت کتاب برقراری پیوندی اسطقسدار بین یک زندگی مدرن شهری در آمریکا و متن کهن عرفانی است. مولوی در این کتاب، نه شخصیتی دور و دستنیافتنی در روزگاری کهن، بلکه پیری حی و حاضر است که از زبان بابا احمد دائم برای شیوهٔ زیستن ملودی در دنیای مدرن، نسخه میپیچد؛ نسخههایی که ملودی این بار با گوش جان میشنود و تلاش میکند به کار بندد. 0 12 سارا حسینی 1402/11/27 شاید سیب باشد شینسوکه یوشی تکه 4.6 22 خلاقیت اگر یک تابلوی تام و تمام بود، میشد همین کتاب! و چه باک اگر نتوان آن را یک روایت داستانی محسوب کرد؟! خیلی دوست دارم بدونم یوشیتکه چه طور بزرگ شده و از چه آبشخورهای فرهنگیای بهره برده که تونسته اینهمه خلاق باشه و چنین آثاری برای کودکان، خلق کنه! اگر درون کلهٔتان مثل همهٔ آدمبزرگهای دیگر، مغزی زنگزده است، پیشنهاد میکنم حتماً این کتاب رو بخوانید. 0 42 سارا حسینی 1402/11/27 موریس موسه برنارد وایزمن 2.8 3 «همیشه گفتهاند خودت را در آینهٔ دیگری ببین؛ اما تا وقتی خودت را یک بار هم ندیدهای ، چطور ممکن است آینهٔ دیگری به کارت بیاید؟» کتابی فبکی با محوریت مفهوم هویت، خودآگاهی و نسبت ما با دیگری. شخصیتهای این کتاب در یک سفر کوتاه شناختیاند تا خودشان و دیگران را بهتر بشناسند. 0 1 سارا حسینی 1402/11/26 بیش از این ها باید باشد! شینسوکه یوشی تکه 4.4 10 وقتی کودکی با پاسخهای عصاقورتداده و تنگ و چارچوبدار آدمبزرگها قانع نشه و دنبال جوابها و راههای بیشتر و متفاوتتری برای زیستن و رقم زدن آینده، بگرده. 0 15