معرفی کتاب چادر کردیم رفتیم تماشا: سفرنامه عالیه خانم شیرازی اثر عالیه خانم شیرازی

چادر کردیم رفتیم تماشا: سفرنامه عالیه خانم شیرازی

چادر کردیم رفتیم تماشا: سفرنامه عالیه خانم شیرازی

3.4
92 نفر |
41 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

24

خوانده‌ام

158

خواهم خواند

90

شابک
9786226194006
تعداد صفحات
252
تاریخ انتشار
1399/11/5

توضیحات

        امروز هم ده فرسخ راه آمدیم.از تکان شتر نه دل دارم نه پهلو نه سرو کله. ماشالله حاجی خان از این چیزها پروا ندارند.به عکام می گوید شتر را بدوان که کجاوه من بایست جلو باشد.دیگر نمی داند که جلو برایش چیزی نگذارده اند.می خواهم برای خودم شتری بگیرم که هم کجاوه  حاجی خان نباشم.چادر کردیم رفتیم تماشا جلد اول مجموعه ی سفرنامه های قدیمی زنان است.عالیه خانم شیرازی سفرش را از کرمان شروع کرده،یا گذر از بمبئی به شهرهای زیارتی عربستان و عراق رفته و پس از بازگشت به ایران مدت زیادی  رادر دربار ناصری گذرانده است.جذابیت سفرنامه های زنان در این است که  در کنار اتفاقات سفر ریزه کاری ها و روزمره گی ها را هم ثبت کرده اند و این روایت جزئیات است که به ما امکان می دهد تصویر روشن تری از آن دوره داشته باشیم.در این سفرنامه ها متن به زبان شفاهی نزدیک تر می  شود و صراح ت وجسارت زنان راوی که بر خلاف دیگر سفرنامه نویسان  ترسی از مناسبات مرسوم دولتمردان وقت نداشتند،وجوه نادیده ی آن دوره ی تاریخی را به ما نشان می دهد.
      

لیست‌های مرتبط به چادر کردیم رفتیم تماشا: سفرنامه عالیه خانم شیرازی

نمایش همه

پست‌های مرتبط به چادر کردیم رفتیم تماشا: سفرنامه عالیه خانم شیرازی

یادداشت‌ها

          کتاب سفرنامه حجی است از یک بانوی معاصر ناصرالدین شاه که قبلاً در مجموعه «سفرنامه‌های حج قاجاری» استاد رسول جعفریان منتشر شده بود و حالا با ویرایشی تازه، همراه با اضافات سودمندی مثل واژه‌نامه و نقشه و فصل‌بندی جدید، به همت همکار ما خانم زهره ترابی دوباره منتشر شده است. آن طور که از گفتگوی با خانم ترابی فهمیدم، این کتاب بخشی از یک پروژه برای انتشار سفرنامه‌های قدیمی زنان است و دو جلد بعدی مجموعه هم در دست انتشار است. نوشته‌های تاریخی زنان، به خاطر نگاه جزیی‌نگر نویسندگانش اهمیت ویژه‌ای دارد، صدای متفاوتی را از دل تاریخ به گوش ما می‌رساند و کمک بزرگی در فهم بهتر تاریخ اجتماعی است. با این حال این نوشته‌ها چندان زیاد نیستند و نشر همین مقدار هم چندان مورد توجه محققان نبوده. امیدوارم کار انتشار این مجموعه جدید با جدیت ادامه پیدا کند و مورد استقبال مخاطب هم قرار گیرد. کتاب اول، یعنی همین سفرنامه «چادر کردیم رفتیم تماشا» که خواندنی است
        

25

          «چادر کردیم رفتیم تماشا» سفرنامهٔ زنی کرمانی (عالیه خانم شیرازی) به شهرهای زیارتی عربستان و عراق در دورهٔ قاجار است‌. او و همراهانش برای رسیدن به مکه، از راه دریا به بمبئی و از آن‌جا به جده می‌روند. پس از زیارت مکه و مدینه، عازم عتبات عراق می‌شوند و پس از آن، عالیه خانم به تهران می‌آید و ایامی را در دربار ناصری می‌گذراند و در پایان به دیار خود یعنی کرمان برمی‌گردد. این سفرنامه به جهت نگارش زنانه، ذکر جزئیات فراوان، اطلاعات تاریخی دربارهٔ زندگی روزمره در دربار ناصری، حائز اهمیت است؛ با این همه خواندن آن می‌تواند برای خوانندهٔ غیر پژوهشگر، قدری ملال‌آور باشد‌. این که عالیه خانم شیرازی که را دیده، خانهٔ کی رفته، چه خورده، کی خوابیده، کی رفته تماشا، با چه کسانی حشر و نشر داشته، تنها در صورتی جالب توجه است که نسبتی با مخاطب داشته باشد و معنایی در زندگی او خلق کند‌؛ البته این که روزانه‌نویسی عالیه خانم را با معیارهای مدرن بسنجیم، کار چندان درستی نیست. 
از نکات جالب کتاب برای من، سختی‌های توصیف‌ناپذیر سفر حج در روزگار گذشته است. ما امروز سوار هواپیما می‌شویم و کمتر از سه ساعت، به جده می‌رسیم و با مجهزترین اتوبوس‌ها به مکه یا مدینه می‌رویم. گذشتگان ما اما (از قرن دو و سوم هجری تا زمان همین عالیه خانم شیرازی که حدودا ۱۵۰ سال پیش می‌شود) با مشقت‌های فراوان عازم بیت‌الله الحرام می‌شدند و نکتهٔ جالب دربارهٔ عالیه خانم این بود که بارها و بارها برایمان نوشته که نمی‌داند اعمالش با وجود این همه مشقت، نزد خدای سبحان مقبول است یا نه!
 نویسنده، از مکان‌های مقدسی که به زیارتشان رفته، توصیف چندانی ارائه نکرده. توصیف‌های پرجزئیات کتاب که گاه نقبی به زیاده‌گویی می‌زند، دربارهٔ مسیر  سفر و البته در بخش دوم کتاب در باب وقایع ریز و درشت روزمرهٔ دربار ناصری و زندگی وابستگان دربار است‌.‌ عالیه خانم احتمالاً به واسطه نسب قاجاری و حاجیه بودنش، اجر و قرب فراوان نزد قاجاریان داشته و در روزهای زندگی در تهران، به شغل شریف بزک کردن عروسان قاجاری، مشغول بوده است :)
نقشهٔ سفر، فصل‌بندی جالب، واژه‌نامه و نمایه‌های کاربردی، از ویژگی‌های خوب دیگر کتاب است. 
        

58

          «زنی با وجوه گسترده، هم تلاشگر، هم پُر احساس و پُر جاذبه و پُر نفوذ. زنی که به اندرونی میرزای شیرازی، آن مرجع بزرگ راه دارد و وقتی به تهران می‌اید، مدت‌ها در اندرونی ناصرالدین شاه به دتق و فتق امور دختران و ازدواج آنان می‌پردازد. این سفرنامه سرشار از داده‌های باارزش از هر آن چیزی است که بر سر راه او بوده؛ سفرنامه‌ای پُر احساس.»
کتاب چادر کردیم رفتیم تماشا از کتاب‌های پیشنهادی دورۀ نویسندگی بود، برای مطالعۀ سفرنامه. مطالعۀ آن برایم لذّت‌بخش بود. تا به حال، نثرهایی از عهد قاجار خوانده‌ام (یعنی این چنین به ذهن دارم)؛ ولی این مربوط به گذشته بود و یادم نمی‌آید که از آن نثرها چیزی آنچنان فهمیده باشم. در حال حاضر، چند سال از آن زمان گذشته و خواندن این کتاب، تجربه‌ای نو برای من به شمار می‌آمد. نثر کتاب به خوبی ویرایش شده و به گونه‌ای است که در هنگام مطالعه، هم متوجّه می‌شوید که نثری قدیمی است، هم خواندنش آنچنان مشکل نیست. این سفرنامه، روایت سفری از کرمان به بندر عباس، بمبئی، عربستان، تهران، و در نهایت، کرمان است. مفصّل‌ترین بخش سفرنامه، قسمت روایت تهران است. نویسندۀ سفرنامه مدّتِ زیادی در آنجا می‌ماند و روایتی مفصّل از دربار ناصرالدین شاه و حرمسرای او دارد.
با آنکه نویسندۀ این سفرنامه، ظاهراً جایگاهی دارد که به واسطۀ آن می‌تواند به خانۀ میرزای شیرازی و دربار ناصرالدین شاه برود، سفرنامۀ او شامل تعلیق و هیجان و روایت مسائل سیاسی و کلانِ آن روزگار نیست، بلکه شاملِ کارهای شخصی سفرنامه‌نویس است. گاهی کارهای شخصی او در طول سفر، با دربار و مسائل جالب گره می‌خورد و گاهی هم نه. ضمن آنکه روایت او از هر روز خود، معمولاً کوتاه و مختصر است، نه آنکه آن را مفصّل بیان کند. گاهی روایت او از یک روزِ خویش، در کمتر از یک خط بیان می‌شود و بعضی از اموری که در این سفرنامه درج شده، کارهای شخصی نویسنده است که بعید است برای ما فایدۀ خاصّی داشته (مانند رفتن به حمام، ماندن در خانه، و ...). ابتدای سفرنامه نیز ممکن است کمی کسل‌کننده به‌نظر برسد، که شاید به علّتِ ناآشنایی با قلم نویسنده باشد. نگارنده نیز تا چند صفحۀ آغازین کتاب، با متن ارتباطی نگرفت؛ ولی بعد از اندکی خواندن، علاقه به خواندن وقایع روزانۀ یک مسافر در زمان قاجار، برایم جالب شد، به ویژه در تهران. در لابه‌لای این متن، با آنکه چندان مفصّل نیست و جزئیّاتِ زیادی بیان نمی‌کند، می‌توان گاهی با کنارِ هم قرار دادنِ همان بیان‌های خلاصه، به فضایی ذهنی از دورۀ نویسنده رسید.
خلاصه: اگر کسی به دنبال سفرنامه‌ای مملو از اطلاعات جغرافیایی و تفصیل و وصف اماکن و اشخاص باشد، این سفرنامه به کارش نمی‌آید. این سفرنامه، در پِیِ بیان همۀ جزئیّات نیست و به‌طور کلّی، حالت خلاصه دارد و از همین رو، اگر کسی به‌دنبال یک سفرنامۀ پُر از اطّلاعات تاریخی است، شاید این سفرنامه را چندان نپسندد؛ ولی اگر کسی همچو انتظاراتی از متن ندارد و می‌تواند تحمّل کند که متنی ساده (یعنی عاری از اطّلاعات تاریخی بسیار) و مربوط به دورۀ قاجار بخواند، مطالعۀ این سفرنامه تجربۀ خوبی می‌تواند باشد.
        

5

          سفرنامه جالب و عجیب عالیه خانم شیرازی در عهد قجری!
ایشان بدون همسر و فرزندانشون در سال 1271 شمسی از کرمان میرن بندرعباس و ازونجا با کشتی به بمبئی میرن!
از بمبئی همراه عده ای دیگر باز با کشتی میرن جده و بعد مکه برای انجام حج واجب
بعد از انجام اعمال حج زمینی میرن مدینه. و بعد هم عراق زیارت نجف و کربلا و سامرا و کاظمین!
بشدت در این راه طولانی سختی میکشن و نزدیکترین همسفرشون هم بین مکه و مدینه فوت میکنه و تنها و بی پول میشن!
با هر سختی از بغداد به کرمانشاه و بعد تهران میرسن و در تهران حدود 2 سالی ماندگار میشن
مشخصه خانمی از خانواده ای سرشناس بودن چراکه در تهران به منزل افراد بزرگی میرن و حتی مدتی در حرمسرای ناصری هم رفت و آمد داشتن!
نیمه دوم کتاب شرح اندرونی شاه قاجار و تهران قدیم و اتفاقات مختلفیه که ایشون داشتن و از این نظر بخصوص تصویر کردن اندرونی شاه، خیلی خیلی کتاب خاص و جذابیه
یمقدار نیمه دوم کتاب دچار تکرار میشه البت
تعداد بالای عروسی هایی که ایشون در وصلت و راه انداختنش دخیل بوده واسم جالب بود
بالاخره در سال 1273 به شهر خودش یعنی کرمان برمیگرده

Ms. Shirazi's interesting and strange travelogue in the Qajar era!
She alone and without her wife and childrens, left Kerman for Bandar Abbas in 1271 AH and from there they went to Mumbai by ship!
From Mumbai, they go with another ship to Jeddah and then Mecca to perform the obligatory Hajj
After performing the Hajj, they go to Medina. And then Iraq, the pilgrimage to Najaf, Karbala, Samarra and Kazemin!
They are having a hard time on this long journey, and her closest companion dies between Mecca and Medina, and she become lonely and penniless!
With every difficulty, she go from Baghdad to Kermanshah and then to Tehran, and she stays in Tehran for about 2 years
Characteristic of being a woman from a well-known family, because in Tehran she goes to the homes of great people and even travel in the Naseri home for a while!
The second half of the book describes the interior of king Qajar and old Tehran and the various events that he had, and in this regard, especially depicting the interior of the Shah, is a very, very special and fascinating book.
The second half of the book will be repeated, of course
The high number of weddings he was involved in connecting and launching was interesting to me
Finally, in 1273, she returned to his hometown of Kerman
        

3