یادداشتهای بیتا:) (25)
2 روز پیش
پایان ماجرای آپولو و مگ بی نظیر و همه ی دوستام😭😭😭😭😭😭😭😭😭 آزمون هایی که گذشتن...و حالا...آپولو هستی. آپولو(شاید)تا ابد!ها؟اما دیگه نه اون آپولو.آپولوی سرخوش و بیخیال که به چیزی جز خودش توجه نمیکرد. بلکه آپولویی که با همه ی سختی های انسان بودن و فراتر از اون!(نگاه چپچپ به زئوس)دست و پنجه نرم کرد، موضوعات زیادی پیش اومد...ولی با این وجود باهاشون کنار اومد و جنگید و موفق شد.و این کارا بدون کمک بقیه ممکن نبودن!مگ،ریچل،پرسی،ویل،گراور،کیلا،آستین،نیکو،لئو،کالیپسو،رینا،فرانک،هیزل،تالیا،لاوینیا...و...پایپر...و...داکوتا و دان:)و جیسون:)و همینطور آرتمیس و شکارچیاش:)و تمام بچه های کمپ دورگه ها و ژوپیتر! و به یاد خواهد داشت:))))) و از این پس چیزی فراتر از آپولو خواهد بود.آپولویی که بیشتر از قبل میفهمه و احساس میکنه،با دیدی بهتر.کاش بقیه هم این تجربه هارو داشتن.هعی.امیدوارم زئوس از تعجب دهنش وا شه🤣 منظورت چیه؟این نباید تموم بشههههه!😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 من که نمیگم خداحافظ! پونزده جلد با کمپ دورگه و ژوپیتر زندگی کردم و حالا حالا ها قرار نیست ازش دست بکشم:)))))) همین الانشم شمشیرم تو دستمه و دارم میرم با موانع سر راهم تا کمپ دورگه بجنگم! هیچ داستانی تموم نمیشه.فقط به دیگران واگذار میشه:)😭😂✨️ پس بهتره بگم...تا بعد! راستی، من هم به یاد خواهم داشت:)))))))
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1404/3/29
آتش دزد یه مجموعه خیلیییی دوست داشتنی بود...من با تمام شخصیت هاش زندگی کردم...با تئوس،عمو ادوارد،جیم،نل و دکتر دی،سم و مادرش😭🤣...قسمتای طنزش و پانویساش واقعا خیلی خوب بودن🤣و روند داستانش عالی بود،یه جوری که حتی پایانش که از یه طرف غمگین بود،از طرف دیگه زیبا و قشنگ بود:))))) من دلم برای تئوس تنگ میشه😭😭😭
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1404/3/5
چرا؟😭 مهم ترین سوالم اینه:چرا اینقدر بد و وحشتناک؟چرا انقدر دردناک؟اگه میخواستی بترکونیمون موفق شدی ریک.الان من چیکار کنم.هی خدایااااااا. مردنش یه جور درد داشت،این که قبل از رفتن درست با پایپر آشتی نشد...این که وقتی لئو اومد ببینتش دید نیست...این که چه جو غم گرفته و دلگیری همه جارو گرفته بود و سایه ی ترسناکی که روی سر همه انداخته شده بود و آدم دلش میخواد سرش داد بزنه:چرا همچین کاری میکنی؟...یه جور دیگه درد داشتن:) هیچ وقت هیچی مثل قبل نمیشه...در هر اتفاق شاد و خوشحال کننده ای اون سایه ترسناک هست...شاید محو تر یا پذیرفته بشه اما از بین نمیره😭 نمیخوام با جیسون خداحافظی کنم😭😭😭 امیدوارم به یاد داشته باشی،آپولو:))))))
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/10/12
شاید به نظر بقیه خوب تموم شده باشه. اما من دلم میخواد برای لوک و همه ی بچه های سایه و هر کسی که تو این ماجراهای مزخرف بوده،بدون این که گناهی داشته باشه،هر کسی که فریب خورده...گریه کنم. تموم شد و رفت پی کارش؟هیچی؟منظورت چی بود؟ یعنی چی که این همه سختی کشیدن اما هنوز تموم نشده؟ لوک همه چیزشو از دست داد...ولی میتونم بگم که بازم خوبی در انتظارش بود؟ فقط...خیلی کوتاه بود اگه ماجراها یکمی جزییات بیشتری داشتن و طولانی تر بودن،شاید من بیشتر خوشم میومد شایدم به خاطر اینه که من عادت ندارم...میدونم ولی امیدوارم واقعاِ واقعا، جلد بعدی داشته باشه و هر چی زودتر بیاد:)))))))
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.