معرفی کتاب آپولو؛ مارپیچ آتشین اثر ریک ریوردان مترجم آرزو مقدس

آپولو؛ مارپیچ آتشین

آپولو؛ مارپیچ آتشین

ریک ریوردان و 2 نفر دیگر
4.2
24 نفر |
8 یادداشت
جلد 3

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

65

خواهم خواند

28

شابک
9786004626491
تعداد صفحات
460
تاریخ انتشار
1399/11/18

توضیحات

        درم زئوس، مرا که زمانی ایزد آپولو بودم، به یک نوجوان میرا تبدیل کرد و برای اینکه دوباره به جایگاهم در کوه المپ برگرداند انتظار دارد پنج  پیشگوی باستانی را از دست سه امپراطور شرور رومی آزاد کنم. از شما می پرسم بدون قدرت های ایزدی ام، چه طور باید این کار را انجام دهم.تا اینجا توانسته ام دوتا از پیشگوها را آزاد کنم. یک پیشگویی هم درباره هزارتوی تاریکی سرزمین مرگ سوزان و سوار اسب سپید تیزپا دریافت کرده ام حالا من و مگ باید در هزارتویی سفر کنیم که آتش جهنم در بخش هایی از آن زبانه می کشد و امپراطور سوم را بیابیم. اما آیا راهنمای شم دارما، گرور آندروود، از پس این کار برمی آید؟ آیا کسی از ما میتواند موفق شود؟روز به روز ضعیف تر میشوم و من این موضوع را از همسفرانم مخفی کرده ام. هرچه بیشتر به شکل آدمیزاد باقی بمانم، امیدم به اینکه بتوانم دوباره به جایگاهم در کوه المپ برگردم، کمتر میشود...
      

لیست‌های مرتبط به آپولو؛ مارپیچ آتشین

نمایش همه
آپولو؛ شبح تاریکیآپولو؛ مارپیچ آتشینآپولو؛ مقبره ی بیدادگر

اگر نیمه‌خدایی، این کتاب‌ها دنیای توئن!👑

18 کتاب

به دنیایی قدم بذار که خدایان هنوز بیکار ننشستن، هیولاها همچنان در کمینن و قهرمان‌ها… خب، اونا فعلاً مشغول نجات دادن جهانن!⚔️ اگه فکر می‌کنی اسطوره‌ها فقط مال کتاب تاریخن و خدایان یونانی و مصری بازنشسته شدن، باید با دنیای ریک ریوردان آشنا بشی. چون اینجا همه سرشون شلوغه!🔮 نوجوان‌هایی که ناگهان می‌فهمن باباشون یه خدای معروفه (یعنی تولدت مبارک؟!)، اردوگاه‌هایی که توش به‌جای شنا و والیبال، آموزش بزن‌بزن با هیولا می‌دن، و خدایانی که گاهی با عظمت میان… و گاهی واقعاً نمی‌دونی بخندی یا گریه کنی!😂😭 دنیای ریک پره از ماجراهایی که هم خنده‌دارن، هم هیجان‌انگیز، هم اشک دربیارن. یه جا ممکنه وسط جنگ با یه هیولا باشی، یه دقیقه بعد تو جشن خدایان دعوت شی، و در نهایت بفهمی یه گربه سخنگو قراره سرنوشتت رو تغییر بده! اگه دنبال داستان‌هایی هستی که هم دلت رو ببرن، هم سرت رو گیج کنن (با این‌همه اسم عجیب و افسانه)، و هم تهش بگی "آخ جون جلد بعدی!"، خب، خوش اومدی!📚 حالا این کتاب‌ها قراره ببرنت وسط این دنیای شلوغ پلوغ:

28

نفرین دفراشحومه ی سکوتدشت پارسوا:اژدها چهار بال

اساطیر، دروازه‌ای به سوی شگفتی‌ها⚔

15 کتاب

شب هنگام، وقتی که زمین در سکوتی جادویی فرو می‌رود، صدای طنین‌انداز گام‌های خدایان و قهرمانان از لابه‌لای پرده‌های زمان به گوش می‌رسد.🗡 افسانه‌ها زنده می‌شوند، شمشیرها از نیام بیرون کشیده می‌شوند و سرنوشت‌هایی که در ستارگان حک شده‌اند، قدم به دنیای ما می‌گذارند.🔮 اگر آماده‌ی ورود به جهانی هستید که در آن نبردهای حماسی، خدایان خشمگین، هیولاهای ترسناک و قهرمانانی با سرنوشت‌های عجیب انتظار شما را می‌کشند، این کتاب‌ها دروازه‌ای به همان دنیا هستند. سفرتان آغاز شده است❗📚 حالا که کلید این دنیاهای جادویی را در دست داری، وقت آن است که از دروازه‌ها عبور کنی. خطر، ماجراجویی و سرنوشت در انتظار توست. کدام داستان را برای شروع انتخاب خواهی کرد⁉️ 🛡مگنس چیس : اگر یک روز از خواب بیدار شوی و بفهمی که فرزند یکی از خدایان باستانی هستی، چه می‌کنی⁉️ ریک ریوردان اسطوره‌ها را زنده کرده است، نه در معابد و کوه‌های بلند، بلکه در خیابان‌های شلوغ و مدارس معمولی! پسرها و دخترهایی که ناگهان درمی‌یابند خون خدایان در رگ‌هایشان جاری است و سرنوشت‌شان، چیزی جز نبرد با هیولاها و نجات جهان نیست. در این دنیا، تنها یک چیز قطعی است: خطر در کمین است❗ 📯آپولو : وقتی یک خدا سقوط می‌کند…🤔🤯 چه اتفاقی می‌افتد وقتی خدای درخشان و مغرور المپ، آپولو، از عرش قدرت به دنیای فانی پرتاب شود⁉️ بدون جاودانگی، بدون قدرت، فقط یک نوجوان فانی دست‌وپاچلفتی به نام لستر پاپادوپولوس❗ 🔥آتش دزد : خدایی که از خدایان دزدی کرد… و حالا در فرار است. پرومتئوس، تیتان نافرمان، آتش را از المپ دزدید و آن را به انسان‌ها هدیه داد. اما زئوس هیچ‌وقت خیانت را نمی‌بخشد. با زنجیرهای لعنت‌شده به صخره‌ای بسته شده، هر روز عقابی عظیم جگرش را می‌درد. اما پرومتئوس فرار می‌کند… نه به دنیایی دیگر، بلکه به زمانی دیگر❗ حالا در عصر مدرن، میان انسان‌ها سرگردان است. اما آیا او می‌تواند از چنگال خدایان خشمگین بگریزد⁉️ یا گذشته همیشه راهی برای پیدا کردن او خواهد یافت⁉️ ⚔پتش خوارگر : افسانه‌ها می‌گویند که همیشه یک نفر هست که جلوی سرنوشت می‌ایستد… اما آیا او پیروز خواهد شد⁉️ در گوشه‌ای از تاریخ که افسانه‌ها هنوز زنده‌اند، قهرمانی برخاسته است. اما این قهرمان، نه یک شاهزاده‌ی خوش‌اقبال، و نه یک جنگجوی مورد ستایش است. پتــــش خوارگر، فراری از زمان، محکوم به تقدیری که نمی‌خواهد بپذیرد، باید در دنیایی پر از شیاطین، جادوگران و خدایان خشمگین، حقیقت خود را پیدا کند. اما آیا سرنوشت قابل تغییر است⁉️ یا تاریکی همیشه پیروز خواهد شد⁉️ 🔮دشت پارسوا : دشتی که در آن خدایان سقوط می‌کنند، پادشاهان سرنگون می‌شوند، و تنها افسانه‌ها باقی می‌مانند. در قلب دشت پارسوا، جایی که خورشید بر روی سرزمین‌های ممنوعه می‌تابد، نبردی کهن در جریان است. خدایان، سایه‌هایی از آنچه بودند، در میان انسان‌ها راه می‌روند، و جادوی خاموش‌شده در کمین فرصتی برای بازگشت است. آیا حقیقت آن چیزی است که دیده می‌شود⁉️ یا در پشت پرده‌های این دنیا، چیزی عظیم‌تر نهفته است⁉️ این مجموعه‌ی هیجان‌انگیز، روایتی از نبردهای سهمگین، سرنوشت‌های از پیش تعیین‌شده، و دنیایی است که تنها قوی‌ترین‌ها در آن زنده می‌مانند.

14

یادداشت‌ها

بیتا:)

بیتا:)

1404/3/5

        چرا؟😭
مهم ترین سوالم اینه:چرا اینقدر بد و وحشتناک؟چرا انقدر دردناک؟اگه میخواستی بترکونیمون موفق شدی ریک.الان من چیکار کنم.هی خدایااااااا.
مردنش یه جور درد داشت،این که قبل از رفتن درست با پایپر آشتی نشد...این که وقتی لئو اومد ببینتش دید نیست...این که چه جو غم گرفته و دلگیری همه جارو گرفته بود و سایه ی ترسناکی که روی سر همه انداخته شده بود و آدم دلش میخواد سرش داد بزنه:چرا همچین کاری میکنی؟...یه جور دیگه درد داشتن:)
هیچ وقت هیچی مثل قبل نمیشه...در هر اتفاق شاد و خوشحال کننده ای اون سایه ترسناک هست...شاید محو تر یا پذیرفته بشه اما از بین نمیره😭
نمیخوام با جیسون خداحافظی کنم😭😭😭
امیدوارم به یاد داشته باشی،آپولو:))))))
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

8

        ریک ریردان توی همه کتاباش با شخصیت های اصلی مهربون بود و وقتی یکیشون رو کشت انتظار داشتم توی فصل بعدی برگرده
هنوز باورم نشده که به این راحتی جیسون رو حذف کرد
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2