معرفی کتاب سیاه تیغ اثر کوین سندز مترجم مشهود غفارکنی

سیاه تیغ

سیاه تیغ

کوین سندز و 2 نفر دیگر
4.8
14 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

33

خواهم خواند

8

شابک
9786004621601
تعداد صفحات
316
تاریخ انتشار
1397/3/5

توضیحات

        (رد پاها راو دنبال کن. معماها رو حل کن. زنده بمون. به هیچ کس نگو چی بهت دادم.)قبل از گرفتن این پیام رمزآلود، کریسیتوفر رووه خوشحال بود و به عنوان کارآموز استاد بندیکت سیاه تیغ، وقتش را به حل رمزها و معماها و ساختن داروها، معجون ها و اسلحه های قدرتمند می گذراند-گاهی هم به یک یا دو خرابکاری پرسروصدا.اما با شروع شکار داروسازهای لندن توسط یک فرقه ی سری، حلقه ی محاصره ی قاتل ها به دور مغازه ی سیاه تیغ تنگ تر و تنگ تر می شود. کریستوفر که لب مرز از دست دادن زندگی اش ایستاده، مجبور است تمام آموخته هایش را به کار بگیرد تا کلید رازی هولناک را پیدا کند؛ رازی که می تواند دنیا رو زیر و رو کند.
      

لیست‌های مرتبط به سیاه تیغ

یادداشت‌ها

          خیلی خیلی خوب!
کتاب سیاه تیغ اولین کتاب از مجموعه کلید سیاه تیغه. کریستوفر، پسری انگلیسی که توی یتیم خونه بزرگ شده، شاگرد یک داروساز به نام بندیکت سیاه تیغ(بلک تورن) هست. شش قتل مرموز در شهر رخ داده که چهارنفر از قربانیان داروساز بودن و کریستوفر سایه قاتلان رو نزدیک خودش و استادش حس می کنه.
فضاسازی کتاب فوق العاده و کاملا مناسب کتاب اول یک مجموعه بود. انگلیس قدیم و پوشش و سبک زندگی مردم خیلی عالی توصیف شده بودن. همینطور دیالوگ ها و حتی اسم فصل ها که از روی تاریخ وقایع مهم انجیل برداشته شده بود، خیلی خوب جامعه ای رو نشون می داد که پیروی کلیسای انگلستانه و پادشاهی توش اهمیت زیادی داره.
شخصیت پردازی ها هم خوب بود. حتی اون هایی که حضور کوتاهی داشتن خوب معرفی شده بودن.
داستان عالی دراومده بود. پرماجرا بود و کشش داشت. از اصطلاحات شیمیایی که استفاده شده بود تا حل معماها همه خوندن داستان رو لذت بخش می کردن.
از ترجمه بقیه جلدهاش به فارسی چیزی پیدا نکردم اما علاقه مند به خوندن بقیه ش هستم.
پ. ن:گویا نویسنده گرامی فیزیک خونده س:)
پ. ن:دلم یک معکب آنتیموانی خواست

        

16

          سیاه تیغ یه داستان عجیب و حقیقتا برای من جدید بود.
داستانی در انگلستان، جنایی و معمایی و حتی بعضی وقت ها ترسناک!
در ادامه خلاصه ای از داستان رو شرح میدم:
«سیاه‌تیغ» روایت ماجرای پسربچه‌ای یتیم و کنجکاو به نام کریستوفر رووه است که در لندن قرن هفدهم زندگی می‌کند. او شاگرد داروساز و حکیم مهربانی به‌نام استاد بندیکت بلک‌ثورن است، کسی که مغازه‌ای معروف به «سیاه‌تیغ» دارد. کریستوفر در کنار حل رمزها و ساخت معجون‌های جذاب، به‌طور دائم در حال یادگیری اسرار پنهان علم و داروسازی است .

تا وقتی که قتل‌هایی مرموز قاتلان را هدف گرفته‌اند؛ طایفه‌ای سری شروع می‌کند به شکار داروسازها، معتقد به اینکه اعضای «انجمن عطاران» رازی مخفی و خطرناک را نگه داشته‌اند. زمانی‌که استاد بندیکت مورد حمله قرار می‌گیرد، کریستوفر مجبور می‌شود فرار کند و هم‌زمان دو تهدید جدی دارد: قاتلان فرقه‌ای و مرد قدرتمندی به نام لرد ریچارد اشکوم  .

حال کریستوفر باید با استفاده از دانسته‌هایش، معماهای پیچیده را حل کند، رد رازهایی تراژیک را دنبال کند و زنده بماند. این داستان درباره‌ی ماموریتی است برای کشف رازی هولناک که شاید دنیا را زیر و رو کند  .
        

16