یادداشت‌های مرضیه جلالی (44)

6

          بسم اللّه الرحمن الرحیم

در ابتدا باید بگم که کتاب بیشتر مناسب قشر نوجوان یا افرادی هست که تازه مطالعات مذهبی رو شروع کردن، اگر خواننده حرفه‌ای هستید ساده بودن متن ممکنه با مزاج‌تون سازگار نباشه.
من رویای نیمه شب و دعبل زلفا از همین نویسنده رو چندین سال پیش خوندم، اون زمان خیلی هر ۲ کتاب رو دوست داشتم، شاید اگه این کتاب رو هم اون موقع می‌خوندم همونقدر برام جذاب می‌بود.
بخاطر ساده و روان بودنش خیلی سریع خونده و تموم می‌شه و اما درباره محتوا هر چند حقیقت اما نباید برای مخاطب این فانتزی ایجاد بشه که وجود و قدرت امام فقط با حل مشکل و گره شیعیان اثبات می‌شه، چه بسیار توسلاتی که فرد هیچ وقت به چیزی که می‌خواسته نرسیده. خصوصاً که مخاطب این کتاب جوان‌تر ها هستن نباید براشون این ذهنیت ایجاد بشه که هر عشقی به وصال می‌رسه (تو ۲ کتاب قبلی هم این اتفاق افتاد) و هر گره یا سختی در مسیر خدا با معجزه امام حل می‌شه و همه در نهایت با خوشحالی سر یه سفره می‌شینن.
آفت این تصور اونجاست که فرد رابطه خودش رو با امامش قوی می‌کنه، مشکل و طلبش رو به امامش می‌گه و علی الظاهر جواب هم نمی‌گیره، برای همین یا به اینجا می‌رسه که اینا همش قصه است یا به این نقطه می‌رسه که این معجزات برای بندگان خاصه و من لابد بنده طرد شده‌ای هستم و امام دوستم ندارد:)

        

6

          بسم اللّه الرحمن الرحیم
خوشحالم بعد از چندین بار تلاش بالاخره برنامه بهخوان یاری کرد تا بیام یادداشت کتاب رو بنویسم:)
و امّا، اِما
چند فصل ابتدایی کتاب ممکنه یک مقدار خوندنش زمان ببره و کشش کافی رو نداشته باشه اما از نیمه دوم به بعد این موضوع بهتر می‌شه و داستان با شتاب بیشتری خواننده رو جذب می‌کنه.
درسته این کتاب داستان هیجان‌انگیزی نداره و نسبت به غرور و تعصب ساده‌تره اما بنظرم نمی‌شه اسم کار سطحی رو روی این اثر گذاشت.
نویسنده بر اساس دغدغه زمان خودش این اثر رو خلق کرده و هر چند مهم بودن موقعیت اجتماعی، هوش، زیبایی و... در زمان حاضر به شعار کم‌رنگ شده باشه اما در واقعیت دغدغه‌های کتاب همچنان زیرپوست فرهنگ مردم این زمان دیده می‌شه:) 
قبل از خوندن کتاب پیشنهاد می‌کنم با جین آستین بیشتر آشنا بشید یا حداقل این کتاب رو بعد از غرور و تعصب بخونید.
و نظرم درباره برخی از شخصیت‌ها: 
آقای نایتلی اینقدر کامل بود که احتمالا همه خواننده‌ها مجذوبش می‌شن و در عوض اِما ما رو عصبی می‌کنه و خودخواهیش می‌زنه تو چشممون، با جین کنار نیومدم اصلا قدرتمند نبود و همچنین هریت، دوست داشتم تا آخر داستان یک رشدی از این دختر ببینم که ندیدم بنظرم اِما راهنما و دوست خوبی نبود براش.


        

3

          بسم اللّه الرحمن الرحیم

قلبم درد گرفت 
با اینکه بارها و بارها از بوسنی خوانده بودم، اما این روایت از گروهی که سعی می‌کردند تو جاده مرگ خودشون رو به آزادی برسونن طور دیگه‌ای آدم رو تحت تأثیر قرار می‌ده.

شخصیت رهبر گروه رو دوست داشتم، و اما این کتاب نشون داد تمام افراد جنگ زده اندازه هم مقاوم و شجاع نیستن، و اینکه جنگ فقط صحنه‌های فداکاری و ایثار و ایستادگی نداره بلکه تسلیم، بی‌اعتمادی و خشم هم وجه‌ دیگه‌ای از جنگ هستن.
بعد از تموم شدن کتاب با خودم گفتم کاش طور دیگه‌ای تموم می‌شد ولی یکم بعد به این فکر کردم که چه فرقی می‌کنه کتاب چطور تموم بشه، واقعیت مگه غیر از چیزیه که تاریخ روایت می‌کنه؟ اینکه کتاب چطور تموم بشه تغییری  تو جنایت رخ داده ایجاد می‌کنه؟

(نگران نباشید چیزی اسپویل نشد)

قبل از خوندن کتاب پیشنهاد می‌شه کمی درباره سربرنیتسا، جنگ بوسنی و مارش میرا مطالعه کنید.
پ.ن: من نسخه صوتی این کتاب رو از طاقچه گوش کردم و خیلی راضی بودم.
        

9