یادداشت مرضیه جلالی

مرضیه جلالی

مرضیه جلالی

4 روز پیش

        بسم اللّه الرحمن الرحیم

سووشون داستان زنیه که نگران آرامش زندگیشه، کنار یه مرد مبارز که جلوی استعمار سر خم نمی‌کنه.
زری می‌ترسه و نگرانه
برای خانوادش، فرزندانش و برای آرامش خونه و باغش
تا زمانی که به سووشون می‌شینه و ترسش مبدل می‌شه به شجاعت! 

سیمین برخلاف بقیه کتاب‌هایی از این دست که تمایزی بین احساسات زن و مرد تو میدون مبارزه نمی‌ذارن و عواطف زن رو ممکنه حذف کنن، کاملا واقف به این احساسات شخصیت زن داستانش رو خلق می‌کنه.
یه جایی از کتاب زری رو قضاوت کردم که چرا می‌ترسه؟ چرا فقط خونه خودش براش مهمه؟ 
ولی در انتها به این رسیدم که مگه در حقیقت شخصیت و روح دخترانه و زنانه ما غیر از اینه؟ عواطف‌مون ما رو پایبند می‌کنه به حفظ امنیت جزیره کوچیک اطراف خودمون. حالا اگر جایی تلنگر وارد بشه، اون جزیره کوچیک می‌تونه اندازه یک دنیا وسعت پیدا کنه و این عاطفه و نیاز به جنگیدن برای حفظ آرامش و امنیت نه تنها صرف خانواده که صرف یک جهان بشه. 
اینجا این زنی که نگران فرزند کوچکش بوده حاضره بخاطر هدف بزرگ‌تر دست همین فرزند تفنگ بذاره برای مبارزه! 

زری گفت: «می‌خواستم بچه‌هایم را با محبت و در یک محیط آرام بزرگ‌ کنم. اما حالا با کینه بزرگ می‌کنم. به دست خسرو تفنگ می‌دهم.»
      
507

38

(0/1000)

نظرات

مسعودریاحی

مسعودریاحی

2 روز پیش

من که این کتاب رو نخوندم ولی مشخصه که برای امروز جامعه ما چقدر نیازه

1