یادداشت‌های مهتاب تیموری (204)

          
یکی از بهترین کتاب‌هایی که ۱۴۰۳ خوندم.
آخرین جزیره داستان یه جزیره دورافتاده است که ادما از شهر و زندگی شلوغ شهری گذشتن و پناه آوردن اونجا. مرغ‌های دریایی هم خیلی مسالمت آمیز توی طبیعت جزیره کنار ادما زندگی میکنن تا اینکه یه سیاستمدار وارد جزیره میشه و کلا زندگی و آرامش اونجا بهم میریزه.
نویسنده در زیباترین شکل ممکن نسبت به حکومت‌های دیکتاتوری نظرش رو بیان کرده و خب ما ساکنان خاورمیانه با گوشت و پوست و استخونمون تمام حوادث و اتفاقات داستان رو درک کردیم.
از بین بردن منابع طبیعی به بهانه‌ی نفرت و سرخوردگی پنهان صاحبان قدرت، منفعت طلبی و حرص به دست آوردن پول، دروغگویی و تظاهر، سر خم کردن در برابر ظلم و...
متن داستان بسیار روان و دلنشینه. راوی کمی غیرقابل اطمینان بود به نظرم اما در عین حال صداقت و ضعیف بودنش قابل لمس و درک بود.
نمونه‌ی ادم‌های عادی اجتماع که ترس نمیذاره حرف دلشون رو بزنن. خلاصه که اگر کتاب رو پیدا کردین، حتما برین سراغش.
        

4

🕯کتاب این
          🕯کتاب اینطوری شروع میشه که یه روانشناس تصمیم میگیره با پولی که به دستش رسیده یه مرکز روانی باز کنه تا به آدمایی که افسرده هستن، کمک کنه.
یه دختره به اسم اوفلیا توی مرکز بستری میشه که داستان زندگی خانواده‌اش رو در قالب کتاب می‌نویسه.

🕯تمام داستان حول محور ادبیات، جنگ، ناامیدی و خاورمیانه میچرخه. ناکامی مساله‌ایه که تمام آدمای این منطقه باهاش آشنا هستن و همیشه دارن تلاش میکنن تا به چیزی که میخوان، برسن اما انگار این نفرین ابدی نمیذاره راحت زندگی کنن. فرقی نداره مرزهای سیاسی مارو از هم جدا کرده باشه یا نه، هممون قربانی ایدئولوژی‌ها شدیم، مرگ و از دست دادن رو تجربه کردیم.

🦋مردها و زن‌هایی خاورمیانه همشون در طی چند قرن دارن تلاش میکنن تا فرهنگ و هویت جمعیشون رو حفظ کنن. توی این داستان، دعوا سر حفظ کردن یه کتاب دستنویسه که همینجوری مخفیانه دست به دست شده.

🦋بیشتر از این نمیخوام درباره متن حرف بزنم که جذابیتش براتون باقی بمونه. من با این کتاب یه جاهایی حیرت کردم، تپش قلب گرفتم، گریه کردم و افسوس خوردم. یه جایی هم توی زمان سفر کردم. بین خرابه‌های کاهگلی راه رفتم و طومارهای پوستی رو لمس کردم.

🦋اگر بخوام امتیاز بدم: ۴.۹۵ از ۵⭐️
ادبیات کرد همیشه خواننده رو غافلگیر میکنه. بهتون پیشنهاد میکنم بخونیدش.
        

51