یادداشت‌های فاطمه مظهری‌صفات (22)

.
همیشه به
          .
همیشه به هنرجوهایم گفته‌ام توی انتخاب اسم وسواس داشته باشید.‌اولین اسمی که به ذهنتان آمد را زارت ننویسد بالای برگه و تمام.
وقتی کتاب اسماعيل فصیح را شروع کردم به این انتخاب اسم لو دهنده و تابلو‌ی کوچک معرف کتاب نقد داشتم. ثریا در اغما قشنگ لو می‌دهد یک ثریایی تصادف کرده و رفته توی کما!
اما! نه این ثریا آن ثریا روی تخت‌بیمارستان است و نه این اغما کمایی است که به آن مبتلاست.
ثریا ایران است. اغما هم فضای غبارآلود بین زندگی و مردگی است که هنرمندان مهاجر زمان جنگ در آن گرفتارند.
اسم کاملا مفهومی بود و زیرکانه انتخاب شده بود.
اغمای ثریا بهانه‌ایی‌ست برای راوی به جهت بیان کشف و شهود و روایت وضعیت هنرمندان،متفکران و نویسنده‌‌‌گانی که در کشاکش جنگ ایران و عراق از ایران گريخته ‌بودند. 
و اغما حالت واقعی این ادم‌ها بود.
این کتاب حرف زیاد دارد قشنگ‌می‌شود یک جلسه‌ی آنلاین راه‌انداخت و دو ساعت درموردش حرف زد.
علی‌الحساب بگذارید در اولویت مطالعه‌تان. خصوصا که حالا جنگ و مسائل مربوط به آن پررنگ است.
دوازه‌ از سه‌وسه
#چند_از_چند 
#رمان‌ایرانی
#اسماعیل‌فصیح
@berrrke
        

3

1

          .
کتاب‌های نشر بیدگل خیلی دوست ‌داشتنی و جذاب هستند. به لحاظ بصری طوری طراحی شدند که از چند متری هم قابل تشخیص‌اند. انگار یک نظم و دیسیپلین خاصی دارند که آدم‌ها خصوصا آدمهایی شبیه‌به من که سمت بصری مغزشان بیشتر کار می‌کنه را خوب جذب می‌کنند. سبُک نرم و راحت هم هستند. طوری که آدم نمی‌تواند برود کتاب‌فروشی و یکیشان را همین‌طوری و بدون تحقیق برندارد. آنها که با کندوکاو و پرس‌وجو می‌خریم که دیگر جای خود دارد. ولی شب‌های بی‌خوابی از آن دسته بود که من در حراجی هفته قبلِ، کتا‌ب‌سرو فقط برداشتم‌ش بدون تحقیق درموردش. بعد که توی بهخوان نگاه کردم یک نفر فقط خوانده بودتش! و هیچ نظری هم در موردش نبود. 
این کتاب نه رمان است نه خاطره است نه هرچه که به آن نسبت می‌دهند. پیرنگ که ابدا ندارد و هیچ‌کجایش به هم وصل نیست. 
اپیزودهای طولانی پر از آدمها، مکان‌ها و اتفاقات چرکِ مختلف. که با خروارها کلمه، صفت و قید نوشته شده‌است. 
وقتی کتاب را باز می‌کنی انگار یک نوشابه خانواده را به حد مرگ تکان داده باشی و بازش کنی. چطور گاز ازش فوران می‌کند؟ از این کتاب هم همینطور قید و صفت فوران می‌کند. 
 انگار کتاب با همه بی‌وزنی‌اش یک گردان آدم با سرنوشتهای مختلف را با خودش حمل می‌کند. هرلحظه فکر می‌کنی الان است‌ که‌ سوپاپش بترکد و کلمه ها شتک بزند همه‌جا!
اینطور حسی به آدم می‌دهد.
کتابِ پشت‌هم خواندن نیست. و البته ارزش کناری گذاشتن و هرازگاهی تفال زدن را هم ندارد. با موضوع خیانت و هرچه‌؛ ببخشید، گندکاری در روابط وجود دارد.

        

7

2