خب.. واقعا غمگین ترین کتابی بود که خوندم. واقعا آقای جیمز دشنر توی این جلد همینجوری میزد کرکترارو میکشت😭. این جلد سراسرش غم بود. من اشکامو توی هر صفحش جا گذاشتم.
و فصل ۵۵ :) غمگین ترین و دردناک ترین فصلی بود که تاحالا خوندم.
شاید بخاطر این حرفم بقیه اعتراض کنن ولی من خیلی از توماس بدم میاد. تنفرم بهش توی کلمات نمیگنجه. هر شخصیت مورد علاقم بود بخاطر توماس کشته شد و هروقت بهش فکر میکنم بغضم میکنم :))
ولی خب با وجود همهی اینا کتاب زیبایی بود و دوستش داشتم. ولی هیچی جلد یک نمیشه.