یادداشتهای مهدیه روزبهانی (38) مهدیه روزبهانی دیروز بازگشت به رام الله مريد برغوثي 3.8 7 "یک بار سربازی اسرائیلی حیرت و تعجب خودش را از چیزی که در طول سالهای طولانی انتفاضه بارها تکرار شدهبود، برای او بیان میکند که وقتی زنان فلسطینی، جوانی را میبینند که به دست سربازان اسرائیلی دستگیر شده، به سرباز حمله میکنند و بر سر او فریاد میزنند:" پسرم، پسرم، پسرم را ول کن! "سرباز برسرزنان فریاد میزند و جوان را به دنبال خود میکشد:" دروغ نگویید. مگر یک پسر چند مادر میتواند داشتهباشد؟ صد مادر برای یک پسر؟ راه بیفت! یالا! " 0 1 مهدیه روزبهانی 6 روز پیش خاکستر گنجشک ها حامد عسکری 3.9 8 کتاب مجموعه داستانه در مورد فلسطین. خیلی زود تموم میشه و قلم بسیار روانی داره. اینا چند تا نمونه از داستانهاشه: ۱_سمیرِ سهساله را گذاشته بودند روی یک در شکسته و چهارطرفش را گرفته بودند و میان ویرانهها حمل میکردند. یکیشان هم یک چیزی مثل شعار میخواند وبقیه جواب میدادند. سمیر مدام میگفت: میافتم! میافتم! یواش! سلما گفت: حواسمون هست. نزدیکتر شدم. در کولهام سه تا سیب داشتم. سیبها را نصف کردم و دستشان دادم. همانطور که لبخند میزدند و سیب میخوردند، پرسیدم: چیکار میکردید؟ _بازی. _چه بازیای؟ _شهیدبازی. نصفهسیب در دهانم مزه خون گرفت. ۲_هر روز یک قوطی کنسرو خالی میآورد و به من میگفت آب میخواهم. آب را از من میگرفت و میبرد به محوطه چمن بیمارستان و میریخت روی زمین. چندروزی حواسم را جمع او کردهبودم. آن روز هم ظرف آب را گرفت و برد. وقتی برگشت، پرسیدم: چی کار کردی؟ مردد گفت: مادربزرگم میگفت غزه خاک حاصلخیزی داره. اون روز که سلیمه رو آوردن، منم بودم. با هم اومدیم. حواسم بود که کفشش از روی برانکارد افتاد.یه تیکه از پاش هم توی کفش جا مونده بود. کفش سلیمه رو کاشتم و هر روز آبش میدم که سلیمه دوباره سبز شه. مادربزرگها دروغ نمیگن. سلیمه سبز میشه. ۳_ماریه خواب بود، بیدار شد و چشمهایش را مالید و گفت: چه خبر شده؟ ابوعلا کامی از سیگارش گرفت و گفت: گذرگاه رو باز کردن. کمکها داره میرسه الحمدالله. دم حکام عرب گرم. بالاخره غیرت کردن. ماریه گفت: کمکها چی هست حالا؟ ابوعلا گفت: دارو، غذا، شیرخشک، لباس، همهچی. ماریه هم گفت: الحمدالله. کرار برگشت بالای پشتبام و کامیونها را دنبال کرد. قد بلوار را آمدند تا رسیدند جلوی بیمارستان. پلهها را دوتایکی پایین آمد و تا دم بیمارستان دوید. چند کارگر بیرمق و رنجور مشغول خالی کردن کامیونها بودند. کرار جلوتر رفت. یکی از جعبههای بزرگ از دوش کارگری افتاد و چاک خورد. بستههای پلاستیکی روی زمین پخش شد. روی کیسهها نوشته شده بود"کفن مردانه. هدیه به برادران مقاوممان در فلسطین عزیز" ۴_خبرنگار پرسید: بزرگ شدی میخوای چیکاره شی؟ دخترک جواب داد: شهردار غزه. _چرا شهردار؟! _من اسم همه همکلاسیهام و بچهمحلهام و بچههایی رو که میشناختم و شهید شدن، توی یه دفتر نوشتم. دوست دارم بزرگ شن و توی غزه اون قدر خیابون و کوچه و بزرگراه و مدرسه بسازم که به هر بچه حداقل یه کوچه برسه. 0 0 مهدیه روزبهانی 6 روز پیش یک تکه زمین کوچک الیزابت لرد 4.1 25 "با نفسهای بریدهبریده، آهسته گفت: چی؟! یه بادمجان؟! آخه میخواد باهاش چه غلطی بکنه؟ هوپر با ادا و اطوار نمایشی، بادمجان را محکم نگه داشت. سپس، با حرکتی جسورانه آن را بلند کرد، سمت دهانش برد و کمی از ساقهی سبزش را گاز زد. رفتارش درست مانند آن بود که دارد ضامن نارنجکی را بیرون میکشد! بعد بادمجان را به سوی تانک نشانه گرفت و پرتاب کرد! سرباز روی برجک تانک، که حسابی زرهپوش بود و کلاهخود آهنی به سر داشت، سعی کرد با تفنگ امشانزدهاش، پسرک چست و چابک را، که جلوی تانکش جولان داده بود، نشانه بگیرد. اما بیفایده بود. سرباز در همان حال که بادمجان به سویش میآمد، فریاد میکشید و هشدار میداد. بامجان به بدنهی تانک خورد و متلاشی شد! 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/20 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 زبان در مدح این کتاب و "مرتضی انصاری" قاصره. 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/19 آموزش عقاید محمدتقی مصباح یزدی 4.7 2 اول کتاب ظاهر به نسبت ساده و غلط اندازی داره که خب اینا به چه درد من میخوره. ولی هرچی میره جلوتر هم بسیار عمیقتر میشه هم انقدر جامعه که یه نظام فکری به آدم میده. خوبی کتاب اینکه در عین بیان بسیار ساده و خلاصهای که داره، جدیترین مباحث رو هم مطرح میکنه و پاسخ میده. خوندن اینچنین کتابهایی برای هر مسلمانی لازمه. 0 1 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 شب ناسور ابراهیم حسن بیگی 4.0 3 هر کس در مدح پهلوی یا انگلیس چیزی گفت میتونید بدید کتاب رو بهش تا بخونه. خوندن این حجم از شکنجه و کارای ضدانسانی رو بهتون پیشنهاد میکنم تا کمتر گرفتار فراموشی و روزمرگی بشید. تا بهمون یادآوری بشه جایی که ایستادهایم راحت به دست نیومده و برای ثانیه به ثانیهش مسئولیم. 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 جام جهانی در جوادیه داود امیریان 4.1 51 کتاب واقعا قوی هستش. حتما بخونید. 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 مرد رویاها سیدمهدی شجاعی 4.4 25 مصطفی چمران یک ابرانسانه. مردیه که زندگیش و سرنوشتش فوق تصور ماست. تک تک رفتارها و حرفهای این مرد که توی این کتاب و بقیه کتابها اومده یه الگوست برای ما. مصطفی چمران مردیه که به بهترین شغل آمریکا و دکتری فیزیک پلاسما و همهی بهترینهایی که برای ما هدفه پشت پا زد که بره پیش امام موسی صدر که طفلان یتیم و آواره ی شیعه رو سرپرستی کنه. 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 صور خیال در شعر فارسی محمدرضا شفیعی کدکنی 3.9 2 کتاب تخصصیه و با جزئیات توضیح داده. ولی اطلاعات ادبی بسیارجالبی به شما خواهد داد. 0 3 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 کلیدر جلد 2 محمود دولت آبادی 4.6 15 خوندن کتاب توی ایام عید اونم تو سفر واقعا میچسبه. حدود ۲٠٠ صفحهی اول واقعا خسته کننده بود ولی بعدش دیگه نمیشد کتاب رو زمین گذاشت. 0 1 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 سفر به گرای 270 درجه احمد دهقان 3.8 70 هم گریه میکنید با این کتاب هم میخندید. بعد از تموم شدن داستانش برای بار هزارم آرزو کردم کاش منم فرصت نفس کشیدن هوای جبههها و دیدن فضای دوران جنگ رو داشتم 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 توسعه و مبانی تمدن غرب سید مرتضی آوینی 4.4 24 در مدح سید مرتضی آوینی هرچی بگیم کمه به نظرم. 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 زمستان مهدی اخوان ثالث 4.4 7 شعر نو خانه شاعران مهدی اخوان ثالث دفتر شعر زمستان چاووشی چاووشی شماره ثبت ۲۵۳ بسان رهنوردانی که در افسانه ها گویند گرفته کولبار زاد ره بر دوش فشرده چوبدست خیزران در مشت گهی پر گوی و گه خاموش در آن مهگون فضای خلوت افشانگیشان راه می پویند ما هم راه خود را می کنیم آغاز سه ره پیداست نوشته بر سر هر یک به سنگ اندر حدیثی که ش نمی خوانی بر آن دیگر نخستین : راه نوش و راحت و شادی به ننگ آغشته ، اما رو به شهر و باغ و آبادی دودیگر : راه نمیش ننگ ، نیمش نام اگر سر بر کنی غوغا ، و گر دم در کشی آرام سه دیگر : راه بی برگشت ، بی فرجام من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم بد آهنگ است بیا ره توشه برداریم قدم در راه بی برگشت بگذاریم ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است ؟ بخشی از شعر"چاووشی" از دفتر زمستان 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 قصه های امیرعلی ۱ جلد 1 امیرعلی نبویان 4.1 11 تمام جلدهای این مجموعه رو خوندم. فکر کنم جزو بهترینهای ایران توی طنز باشه. واقعا ازش لذت بردم و شاد شدم. 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 ولایت الهیه: جایگاه امام در نظام پرستش جلد 1 سیدمحمدمهدی میرباقری 5.0 2 من از این کتاب عاشق پیامبر(ص) شدم. توضیح جایگاه ایشون و نسبتی که هر کدوم از ما با این نور وجودی داریم توی این کتاب بسیار شیوا و روان اومده. یه جملهی زیبا از کتاب:(نقل به مضمون) تمام مخلوقات با سجدهی پیامبر اعظم به خدا سجده میکنن و عبادت میکنن. 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 تفسیر سوره حشر سیدعلی خامنه ای 4.8 7 این کتاب برای من اولین مواجههی جدی و آموزنده و زنده با قرآن رو رقم زد. 0 1 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 حکایت زمستان سعید عاکف 4.6 30 باز هم روایت یک قهرمان... 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 من زنده ام: خاطرات دوران اسارت معصومه آباد 4.5 93 دوران نوجوانیم ارزو میکردم کاش جای این دختر بودم. مبارزه و استقامتش برام خیلی مقدس بود. خیلی دوست داشتم مثل اون صوت تلاوت قرآن "محمدجواد تندگویان" رو تو راهروهای مخوف زندان استخبارات حزب بعث میشنیدم. 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 دا سیده اعظم حسینی 4.3 54 این کتاب روایت یک قهرمانه فوق تصوره. 0 0 مهدیه روزبهانی 1403/6/17 بر جاده های آبی سرخ؛ بر اساس زندگی میرمهنای دغابی نادر ابراهیمی 4.7 41 با خوندن این کتاب چند اتفاق براتون میافته: ۱_اطلاعات تاریخی، جغرافیایی خوبی به دست میارید. ۲_ بیش از پیش از غرب و استعمارش حالتون به هم میخوره. ۳_بعد از این کتاب نمیتونید عاشق"ایران نباشید" به قول خود نادر ابراهیمی: ما برای، آنکه ایران، خانه خوبان شود، رنج دوران بردهایم. 0 0