یادداشت‌های محمدحسین (12)

ناهمتا
          (این یادداشت رو بعد از خوندن هر سه جلد می‌نویسم.)

در این مجموعه هر انسانی در یکی از این پنج مسیر قرار می‌گیره: 
۱- فداکاری ۲- دانش ۳- صلح‌طلبی ۴- شجاعت ۵- صداقت
 هراز گاهی یه سری استثنا هم وجود داره که اتفاقا داستان‌ ما درباره همین یه سری‌هاست. بقیه‌اش رو هم باید خودتون بخونید چون نمی‌خوام تیک افشای داستان رو بزنم :)

تا آخر درگیرکننده می‌مونه. شاید یکم  کم و زیاد بشه اما حوصله‌سربر نمی‌شه.

 جواب‌هایی برای یه سری از سوالات داره. مثلا شجاعت چیه؟ فداکاری چیه؟ با هم یکی‌ان؟ یکی نیستن؟ اینکه بتونیم کلماتی که به دلیل استفاده مکرر بی‌معنی شدن رو دوباره تعریف کنیم خیلی خوبه.
 یه چیزی که خیلی دوست داشتم این بود که در طی داستان کاملا واضح می‌بینید چطور می‌شه از  فضیلت به رذلیت رسید.
در کل، می‌تونه مفید هم باشه.

پایان هم همونه که نویسنده می‌گه. می‌پذیریم :)

پیشنهادش می‌کنم و بهم چسبید. در ضمن جلد چهارم فرعیه و نیازی به خوندن‌اش نیست.
همین.
        

5

رواقی گری: فلسفه زیستن خردمندانه
          کلیات و اصول رواقیون رو به خوبی توضیح داده. کتاب به طور کلی دو قسمته.
۱- مطالب تئوری ۲- تمرین‌های عملی.
یکی از دلایلی که انتخاب‌اش کردم همین تقسیم‌بندی مفیدش بود.
سه اصل ساده وجود داره.
۱- زندگی کردن با آریستوس: آریستوس (Arete) به معنی ارائه بهترین نسخه خود در لحظه‌ست. استفاده از پتانسیلی که در هر انسانی وجود داره. اینکه خود ایده‌آل‌مون باشیم و درکل، واقعی کردن تصوری که از بهترین خودمون در ذهن داریم.
 
۲-‌ تمرکز روی چیزی که می‌تونیم کنترل‌اش کنیم: اتفاقات و کارها به دو دسته تقسیم می‌شن. یا ما می‌تونیم تغییرشون بدیم یا نمی‌تونیم. مثال‌های روزمره برای این مورد زده می‌شه. فرض کنید می‌خواید برید بیرون و یهو یه بارون شدید شروع می‌شه. اصولاً توی همچین موقعیت‌هایی اگه آگاهی کمی نسبت به خودمون داشته باشیم، شروع می‌کنیم غر زدن. اما مشکل مارو حل نمی‌کنه. پس درکل این اصل از ما می‌خواد که مرز مشخصی برای اتفاقات اطراف‌مون داشته باشیم و درگیر شرایط بیرونی نباشیم.

۳- مسئولیت‌پذیری: این اصل با دو اصل قبلی ممکن می‌شه. چرا؟ چون طبق اصل اول، هرکسی ایده‌آلی از خودش در ذهن داره و طبق اصل دوم، شرایط بیرونی نمی‌تونن روی تو تاثیر بذارن. اینجا فقط ماییم و فرمون. یا فرمون رو می‌گیریم و همه این بار رو به دوش می‌کشیم. اینکه خودآگاه باشیم، برای رسیدن به فضیلت‌های مختلف تلاش کنیم، شکست بخوریم و دوباره بلند بشیم و... یا اینکه بیخیال می‌شیم. به زندگی فعلی ادامه می‌دیم و بعدش زمین و زمان رو برای وضعیتی که داریم مقصر می‌دونیم.

درباره تمرین‌ها. سه نوع تمرین داخل کتابه. که درکل می‌شن ۵۵ تا تمرین.
۱- در هر زمانی می‌شه انجام‌شون داد. ۲- برای موقعیت‌های خاص. ۳- برای روبرو شدن با افراد خاص.
 این تمرین‌هارو بررسی می‌کنیم که آیا برامون مفید واقع می‌شن یا نه. هرکدوم که به‌نظر مفیده، انتخاب می‌کنیم و تلاش می‌کنیم بهش عمل کنیم.
( که بنظرم اکثرشون مفیدن.)

چندتا نکته هست که به خودم کمک کرد. شاید به شما هم کمک کنه.
۱- ما درباره فلسفه‌ها و طرزفکرهای متفاوت می‌خونیم و یاد می‌گیریم. هرچیزی که به‌دردمون بخوره و خوب باشه، جدا می‌کنیم و برمی‌داریم و می‌بریم. قرار نیست از فردا «رواقی» باشیم.
۲- به‌طور کلی، همه حرف‌ها زده شده. راه‌حل جدیدی وجود نداره. ممکنه نزدیکی زیادی بین بعضی از اصول رواقی یا هر فلسفه دیگه با اسلام و ادیان مختلف پیدا کنید. شاید خیلی از جملات اپیکتتوس به امام علی شباهت داشته باشه. قصدم مقایسه بین این دو شخصیت نیست. حرفم چیه؟ کار درست همیشه ثابته و نیازی نیست «فلسفه‌باز» بشیم و خیلی بدونیم. نیازه به چیزایی که می‌دونیم خیلی عمل کنیم :)

 نسبت به اون یکی ترجمه، طراحی قشنگ‌تری داره. اما ویراستاری خیلی خوبی نداره. تنها مشکلش همین بود.
همین.
        

7

ماده تاریک
          فوق العاده بود. با هر چیز دیگه‌ای که خونده بودم فرق داشت و هیچ‌ چیزی تا الان اینجوری درگیرم نکرده بود. هرچی نباشه یک روزه تموم شده :)

جدای از  خوشمزه، مهیج و  پیچیده بودن داستان، روی بعضی از درگیری‌های همیشگی ما تمرکز می‌کنه.‌ همیشه می‌گن حسرت یا افسوس گذشته رو نخور. این جمله نمی‌تونه اکثر مارو راحت کنه. ولی شاید این بتونه بیشتر کمک‌مون کنه: «درنهایت ممکنه هر اتفاقی باعث حسرت ما باشه.» پس چه بهتره که همیشه درست‌ترین کار رو از نظر خودمون انجام بدیم. چون بیشتر از این از ما بر نمیاد و احتمالا در هر صورت قراره یکم حسرت هم نوش‌جان کنیم.
 اگه قرار باشه تکه‌هایی  از «ماده تاریک» رو یه گوشه خودم داشته باشم اینارو انتخاب می‌کنم:
۱- من فقط روی حال مالکیت دارم (اونم نه همه‌اش) و گذشته دیگه مال من نیست.
۲- همیشه همه‌چیز مطابق همون روزمره‌ای که تو توی ذهنت داری جلو نمی‌ره. پس ازش استفاده کن. نذار چیزی ناگفته یا انجام نشده باقی بمونه.

در پایان اگه به فیزیک (خصوصا کوانتوم)، عاشقانه و علمی-تخیلی علاقه دارید، انتخاب خیلی خوبیه :)

ضمنا، اپل تی‌وی+ قراره سریالی بر اساس کتاب منتشر کنه که واقعا منتظرم ببینم چجوری می‌شه. درسته فیلم‌باز نیستم اما اگه جالب باشه می‌بینمش.
همین :)
        

4

سه گانه ی سرگذشت شاه کش:  روز دوم ترس مرد فرزانه (قسمت سوم)
این هم از
          این هم از جلد سوم؛ پایانی بر کتاب دوم :)

اینجا قهرمانی وجود نداره. البته بعضی اوقات حس می‌کنی وجود داره؛ اما خیلی زود می‌فهمی اشتباه کردی. مخصوصا وقتی به مهمون‌خونه برمی‌گردی.

داستان خیلی بازتر شد و واقعا جذاب‌تر از کتاب اول بود. بالاخره از بدبختی دور شدیم اما هنوز عاشقانه‌مون شبیه به دوری و دوستیه. تنها چیزی که به دلم ننشست، جست‌و‌خیزهای کوئوت بود. (اگه بخونید متوجه می‌شید)
خیلی نمی‌شه درباره داستان صحبت کرد. چون همه‌چیز لو می‌ره و دلیل دیگه اینه که خیلی شلوغ و به‌هم ریخته می‌شه.
فقط می‌تونم بگم ارزش خوندن داره. ارزش دوباره خوندن رو هم داره و واقعا خوشمزه‌ست :)

ترجمه خوب بود، سانسور عجیبی نداشت و در کل من مشکلی ندیدم. اگر هم مشکلی بوده، به‌عنوان یه خواننده معمولی متوجه نشدم.
نشر بهنام رو هم یه مقایسه کوچولو کردم، به‌نظرم همین آذرباد بهتره.

کتاب سوم معلوم نیست چه زمانی تموم بشه. بالاخره راتفوس عزیز سابقه خیلی قشنگی در این مورد ندارن.

در آخر اینکه بخونیدش.
همین.
        

9

حماسه ویچر: بانوی دریاچه
خب، جلد هف
          خب، جلد هفتم هم متاسفانه تموم شد :)

چیزی که درباره این سری دوست دارم اینه که کسی دستاشو جلوی چشماش نمی‌زاره. ادا در نمیاره. همه‌چیز همونیه که هست. همونی که باید باشه و خب ما ممکنه دوستش نداشته باشیم.
می‌تونه یاد بده و حتی می‌شه یه جاهایی رو هایلایت کرد و گوشه ذهن داشت.
هرچی جلوتر می‌ریم، جابه‌جایی بین زمان و مکان‌ بیشتر می‌شه.
عاشقانه هم از نمکی گذشته و به‌مرور زمان ادویه‌اش بیشتر هم می‌شه.
ماجراها و اتفاقات خیلی زیادن اما نبرد برنا خیلی به دلم نشست.

افسانه شاه آرتور روی پایان داستان خیلی تاثیر گذاشته. اگه تموم شدن داستان براتون مثل من گنگ بود، حتما یه چرخی توی گوگل انگلیسی بزنید و بیشتر درک‌اش می‌کنید اما در کل فلسفه زندگی خودتون هم روی پایان تاثیر می‌ذاره.
در آینده حتما بازم سراغ‌اش میام و به‌نظرم ارزش چندبار خوندن رو هم داره.
ترجمه هم خوب بود. سانسوری اگه بوده، عجیب نبوده یا من نتونستم بفهمم و این خوشحالم می‌کنه.
درنهایت، خیلی خوشمزه بود و بهم چسبید. خیلی پیشنهاد می‌کنم.

در ضمن از این سری چندتا بازی و سه‌ فصل سریال با همین نام ساخته شده. یادتون باشه که داستان‌شون با کتاب تفاوت داره.
        

22