معرفی کتاب رواقی گری: فلسفه زیستن خردمندانه اثر یوناس زالتسگبر مترجم سینا بحیرایی

رواقی گری: فلسفه زیستن خردمندانه

رواقی گری: فلسفه زیستن خردمندانه

یوناس زالتسگبر و 1 نفر دیگر
4.3
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

4

شابک
9786008067887
تعداد صفحات
272
تاریخ انتشار
1400/5/6

توضیحات

کتاب رواقی گری: فلسفه زیستن خردمندانه، نویسنده یوناس زالتسگبر.

لیست‌های مرتبط به رواقی گری: فلسفه زیستن خردمندانه

یادداشت‌ها

          کلیات و اصول رواقیون رو به خوبی توضیح داده. کتاب به طور کلی دو قسمته.
۱- مطالب تئوری ۲- تمرین‌های عملی.
یکی از دلایلی که انتخاب‌اش کردم همین تقسیم‌بندی مفیدش بود.
سه اصل ساده وجود داره.
۱- زندگی کردن با آریستوس: آریستوس (Arete) به معنی ارائه بهترین نسخه خود در لحظه‌ست. استفاده از پتانسیلی که در هر انسانی وجود داره. اینکه خود ایده‌آل‌مون باشیم و درکل، واقعی کردن تصوری که از بهترین خودمون در ذهن داریم.
 
۲-‌ تمرکز روی چیزی که می‌تونیم کنترل‌اش کنیم: اتفاقات و کارها به دو دسته تقسیم می‌شن. یا ما می‌تونیم تغییرشون بدیم یا نمی‌تونیم. مثال‌های روزمره برای این مورد زده می‌شه. فرض کنید می‌خواید برید بیرون و یهو یه بارون شدید شروع می‌شه. اصولاً توی همچین موقعیت‌هایی اگه آگاهی کمی نسبت به خودمون داشته باشیم، شروع می‌کنیم غر زدن. اما مشکل مارو حل نمی‌کنه. پس درکل این اصل از ما می‌خواد که مرز مشخصی برای اتفاقات اطراف‌مون داشته باشیم و درگیر شرایط بیرونی نباشیم.

۳- مسئولیت‌پذیری: این اصل با دو اصل قبلی ممکن می‌شه. چرا؟ چون طبق اصل اول، هرکسی ایده‌آلی از خودش در ذهن داره و طبق اصل دوم، شرایط بیرونی نمی‌تونن روی تو تاثیر بذارن. اینجا فقط ماییم و فرمون. یا فرمون رو می‌گیریم و همه این بار رو به دوش می‌کشیم. اینکه خودآگاه باشیم، برای رسیدن به فضیلت‌های مختلف تلاش کنیم، شکست بخوریم و دوباره بلند بشیم و... یا اینکه بیخیال می‌شیم. به زندگی فعلی ادامه می‌دیم و بعدش زمین و زمان رو برای وضعیتی که داریم مقصر می‌دونیم.

درباره تمرین‌ها. سه نوع تمرین داخل کتابه. که درکل می‌شن ۵۵ تا تمرین.
۱- در هر زمانی می‌شه انجام‌شون داد. ۲- برای موقعیت‌های خاص. ۳- برای روبرو شدن با افراد خاص.
 این تمرین‌هارو بررسی می‌کنیم که آیا برامون مفید واقع می‌شن یا نه. هرکدوم که به‌نظر مفیده، انتخاب می‌کنیم و تلاش می‌کنیم بهش عمل کنیم.
( که بنظرم اکثرشون مفیدن.)

چندتا نکته هست که به خودم کمک کرد. شاید به شما هم کمک کنه.
۱- ما درباره فلسفه‌ها و طرزفکرهای متفاوت می‌خونیم و یاد می‌گیریم. هرچیزی که به‌دردمون بخوره و خوب باشه، جدا می‌کنیم و برمی‌داریم و می‌بریم. قرار نیست از فردا «رواقی» باشیم.
۲- به‌طور کلی، همه حرف‌ها زده شده. راه‌حل جدیدی وجود نداره. ممکنه نزدیکی زیادی بین بعضی از اصول رواقی یا هر فلسفه دیگه با اسلام و ادیان مختلف پیدا کنید. شاید خیلی از جملات اپیکتتوس به امام علی شباهت داشته باشه. قصدم مقایسه بین این دو شخصیت نیست. حرفم چیه؟ کار درست همیشه ثابته و نیازی نیست «فلسفه‌باز» بشیم و خیلی بدونیم. نیازه به چیزایی که می‌دونیم خیلی عمل کنیم :)

 نسبت به اون یکی ترجمه، طراحی قشنگ‌تری داره. اما ویراستاری خیلی خوبی نداره. تنها مشکلش همین بود.
همین.
        

7

          این‌گونه می ‌نویسم که این کتاب رو با اشتیاق قصد کردم بخوانم و واقعا هم جواب خوبی گرفتم، در تمام مدت خواندن این کتاب می توان گفت تفاوتی را احساس می کردم.
عمق آموخته های این کتاب گیرایی خاصی برای متوقف شدن و فکر کردن و مرور کردن به تمام لحظاتی را که می توان به خاطر آورد را دارد.

رواقی گری یک فلسفه یا مکتب فلسفی است که فیلسوفی به نام زنون آن را مطرح کرده است. این مکتب بیش از چهارصد سال در یونان باستان و رم رونق فروان داشته است و در آستانه ی سی سالگی زندگی من برایم خواندنی شده است.

این گونه درک کردم که اصل اساسی این مکتب بر مستقل و تأثیرناپذیر بودن اراده آدمی بنا شده و این موضوع را مطرح می‌کند که هرچقدر تأثیرپذیری آدمی از اتفاقات و حوادث بیرونی خودش کمتر باشد، زندگی بهتر و سعادتمندی بیشتری را تجربه خواهد کرد.

در واقع آرزو و هدف اصلی مکتب رواقی گری این است که افراد این توانایی را داشته باشند که در هنگام مواجهه با اضطراب‌ها و دردهای طاقت‌فرسای زندگی، شجاع باشند و آرامش خود را حفظ کنند.

با توجه به شرایط انسان در عصر حاضر و افزایش میزان استرس و اضطراب در زندگی روزمره به نظر می‌رسد این مکتب و آموزه‌های آن بیش از هر زمان دیگری مفید واقع شوند و بتوانند به عنوان راه نجاتی برای بشر امروزی نقش خود را به خوبی ایفا کنند.

اضطراب و استرس و دردهای طاقت‌فرسای زندگی ما انسان‌ها همان استرس‌ها و اضطراب‌هایی هستند که در محل کار، در خانه، در روابط و موقعیت‌های مختلف تجربه می‌کنیم.

رواقیون معتقدند منشأ و عامل اصلی اکثر این دردها، اضطراب‌ها و استرس‌ها ناشی از شکاف عمیق میان ترس‌ها و امیدهایمان است؛ یعنی ما همواره در این فکر هستیم که اگر آن اتفاق بد بیفتد و ما از حالت دلخواه و مطلوب خودمان که به رسیدن به آن امیدواریم، فاصله بگیریم، چه خواهد شد؟ این نوع سؤالات ما را از نظر روحی دچار وحشت می‌کنند.

ما مدام از خودمان می‌پرسیم که اگر عزیزانمان را از دست بدهیم، چه خواهد شد؟ اگر درآمدمان قطع شود، چه خواهد شد؟ اگر حادثه بدی برایمان اتفاق بیفتد چه خواهد شد؟ اگر اقساط دوره‌ای‌مان عقب بیفتد چه خواهد شد؟ اگر اتفاق بدی در زندگی‌مان رخ دهد چه خواهد شد؟ اگر سیل و زلزله بیاید چه خواهد شد؟

این «چه خواهد شد» ها همگی نوسانی میان ترس و امید هستند. نوسانی که همچون خوره به جان روحمان افتاده‌اند و در حال از بین بردن آن هستند.

رواقیون معتقدند راه‌حل این مشکلات دست شستن از هر امیدی و راحت کردن خود است. اینکه خودمان را در بدترین حالت ممکن که از آن بی‌اندازه وحشت داریم قرار دهیم و شرایط را برای خودمان در قالب سناریو تحلیل کنیم.

پذیرش همه اتفاقات و حوادث وحشتناک و ناخوشایند باعث خواهد شد برای هر رویدادی آمادگی داشته باشیم و انتظاراتمان از زندگی تا حدی کاهش یابد و همه این رویکردها و اتفاقات به‌نوعی میزان استرس و اضطرابمان را در زندگی کاهش خواهند داد.

از طرفی اگر ما خودمان را برای شرایط مختلف آماده کنیم و کمترین تأثیرپذیری را از محیط داشته باشیم، علاوه بر اضطراب، خشم هم کمتر به سراغ ما خواهد آمد و میزان غافلگیری ما در زندگی و در برابر حوادث به میزان زیادی کاهش خواهد یافت.

از این رو بهتر است تا جایی که ممکن است، زندگی حداقلی را تجربه کنیم و مدیریت و تسلط کافی بر اراده و حالات روحی و روانی خودمان داشته باشیم تا کمترین تأثیر را از بیرون و اتفاقات ناخوشایند بپذیریم و شاید از این طریق لحظات لذت‌بخش‌تری را تجربه کنیم.
        

0