یادداشت علیرضا فراهانی
1404/1/16
اینگونه می نویسم که این کتاب رو با اشتیاق قصد کردم بخوانم و واقعا هم جواب خوبی گرفتم، در تمام مدت خواندن این کتاب می توان گفت تفاوتی را احساس می کردم. عمق آموخته های این کتاب گیرایی خاصی برای متوقف شدن و فکر کردن و مرور کردن به تمام لحظاتی را که می توان به خاطر آورد را دارد. رواقی گری یک فلسفه یا مکتب فلسفی است که فیلسوفی به نام زنون آن را مطرح کرده است. این مکتب بیش از چهارصد سال در یونان باستان و رم رونق فروان داشته است و در آستانه ی سی سالگی زندگی من برایم خواندنی شده است. این گونه درک کردم که اصل اساسی این مکتب بر مستقل و تأثیرناپذیر بودن اراده آدمی بنا شده و این موضوع را مطرح میکند که هرچقدر تأثیرپذیری آدمی از اتفاقات و حوادث بیرونی خودش کمتر باشد، زندگی بهتر و سعادتمندی بیشتری را تجربه خواهد کرد. در واقع آرزو و هدف اصلی مکتب رواقی گری این است که افراد این توانایی را داشته باشند که در هنگام مواجهه با اضطرابها و دردهای طاقتفرسای زندگی، شجاع باشند و آرامش خود را حفظ کنند. با توجه به شرایط انسان در عصر حاضر و افزایش میزان استرس و اضطراب در زندگی روزمره به نظر میرسد این مکتب و آموزههای آن بیش از هر زمان دیگری مفید واقع شوند و بتوانند به عنوان راه نجاتی برای بشر امروزی نقش خود را به خوبی ایفا کنند. اضطراب و استرس و دردهای طاقتفرسای زندگی ما انسانها همان استرسها و اضطرابهایی هستند که در محل کار، در خانه، در روابط و موقعیتهای مختلف تجربه میکنیم. رواقیون معتقدند منشأ و عامل اصلی اکثر این دردها، اضطرابها و استرسها ناشی از شکاف عمیق میان ترسها و امیدهایمان است؛ یعنی ما همواره در این فکر هستیم که اگر آن اتفاق بد بیفتد و ما از حالت دلخواه و مطلوب خودمان که به رسیدن به آن امیدواریم، فاصله بگیریم، چه خواهد شد؟ این نوع سؤالات ما را از نظر روحی دچار وحشت میکنند. ما مدام از خودمان میپرسیم که اگر عزیزانمان را از دست بدهیم، چه خواهد شد؟ اگر درآمدمان قطع شود، چه خواهد شد؟ اگر حادثه بدی برایمان اتفاق بیفتد چه خواهد شد؟ اگر اقساط دورهایمان عقب بیفتد چه خواهد شد؟ اگر اتفاق بدی در زندگیمان رخ دهد چه خواهد شد؟ اگر سیل و زلزله بیاید چه خواهد شد؟ این «چه خواهد شد» ها همگی نوسانی میان ترس و امید هستند. نوسانی که همچون خوره به جان روحمان افتادهاند و در حال از بین بردن آن هستند. رواقیون معتقدند راهحل این مشکلات دست شستن از هر امیدی و راحت کردن خود است. اینکه خودمان را در بدترین حالت ممکن که از آن بیاندازه وحشت داریم قرار دهیم و شرایط را برای خودمان در قالب سناریو تحلیل کنیم. پذیرش همه اتفاقات و حوادث وحشتناک و ناخوشایند باعث خواهد شد برای هر رویدادی آمادگی داشته باشیم و انتظاراتمان از زندگی تا حدی کاهش یابد و همه این رویکردها و اتفاقات بهنوعی میزان استرس و اضطرابمان را در زندگی کاهش خواهند داد. از طرفی اگر ما خودمان را برای شرایط مختلف آماده کنیم و کمترین تأثیرپذیری را از محیط داشته باشیم، علاوه بر اضطراب، خشم هم کمتر به سراغ ما خواهد آمد و میزان غافلگیری ما در زندگی و در برابر حوادث به میزان زیادی کاهش خواهد یافت. از این رو بهتر است تا جایی که ممکن است، زندگی حداقلی را تجربه کنیم و مدیریت و تسلط کافی بر اراده و حالات روحی و روانی خودمان داشته باشیم تا کمترین تأثیر را از بیرون و اتفاقات ناخوشایند بپذیریم و شاید از این طریق لحظات لذتبخشتری را تجربه کنیم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.