یادداشت محمدحسین

دنیایی که
        دنیایی که خدایان‌اش رهاش کردن، خدایی که از مردم‌اش و گذشته‌اش فراریه و دختری که بین تمام اینها با سرنوشت و نوار قرمزی که به دست‌اش پیچیده شده درگیره.

برداشت مدرنیه از افسانه شیم چیانگ (خبر ندارم چیه 😂) و اوایل داستان هم یه مقدار حس و حال شهر اشباح داره اما بعدش کاملا متفاوت می‌شه.

داستان فقط از دید مینا (شخصیت اصلی) روایت می‌شه و گردش خاصی بین بقیه نداره اما تکراری نمی‌شه و من باهاش مشکلی نداشتم.
ترجمه هم سانسور نداشت که برام جالب بود.

درکل خوشمزه بود. اگه از افسانه و عاشقانه‌های فلفلی خوش‌تون میاد، گزینه‌ خوبی برای خوندنه.
      
7

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.