بریدههای کتاب طیبه اژه ای طیبه اژه ای 10 ساعت پیش داس مرگ جلد 1 نیل شوسترمن 4.6 133 صفحۀ 222 - کدوم آدمی با عقل درست، دلش میخواد همچین دردی رو احساس کنه؟ + دوره عقل درست دیگه سر اومده. من ترجیح میدم ذهنم به جای «درست»، روشن باشه. 0 4 طیبه اژه ای 1404/6/14 یک شب فاصله جنیفرای. نیلسن 4.4 88 صفحۀ 92 نه. من ناامید نشده بودم. این کلمه درستی نبود. امید من از دست نرفته بود.. نمیخواستم زحمت دوباره به دست آوردنش به گردنم بیفتد. 0 6 طیبه اژه ای 1404/6/10 برایم شمع روشن کن مریم محمدخانی 4.2 41 صفحۀ 19 با همه از همه چیز حرف میزنم، حرف زدن از همه چیز، بهترین راه است برای اینکه آن حرف اصلی را نگویی! 0 9 طیبه اژه ای 1404/6/10 یک شب فاصله جنیفرای. نیلسن 4.4 88 صفحۀ 21 زندگی هر چه به سر آدم بیاورد، هرقدر هم که عجیب باشد، به زودی برای آدم عادی میشود، تا حدی که دیگر دیوانگی هم بنظر طبیعی میرسد؛ طوری که انگار درستش این بوده که همهچیز برعکس آنی باشد که هست. 0 7 طیبه اژه ای 1404/5/19 زیبا صدایم کن فرهاد حسن زاده 4.0 134 صفحۀ 56 به قول خودش سبیل موشی بهتر از بیسبیلیه. به قول مامان انار لک بهتر از بیاناریه. به قول خودم.. الکی خوشی بهتر از ناخوشیه. 0 5 طیبه اژه ای 1404/5/16 زیبا صدایم کن فرهاد حسن زاده 4.0 134 صفحۀ 26 «راسی راسی فرار کردی؟» همانجور که به جلو خیره بود گفت: «یه دیوونه هیچوقت فرار نمیکنه.» گفتم: «یعنی فرار نکردی؟» گفت: «تو فکر میکنی من دیوونهام؟» گفتم: «نه، من سگ کی باشم همچی فکری بکنم؟» گفت: «دمت گرم!» گفتم: «دم خودت گرم!» 1 49 طیبه اژه ای 1404/5/10 نجات از مرگ مصنوعی حبیبه جعفریان 4.3 54 صفحۀ 37 «یا» محتوم نیست و آنچه شاعرانه است حقیقت دارد. به شرط اینکه خودت باشی. 0 29 طیبه اژه ای 1404/4/14 سخت پوست ساناز اسدی 3.4 67 صفحۀ 27 هرجایی که میرفت میخواست بماند و هرجایی که میماند میخواست زودتر برگردد. 2 59 طیبه اژه ای 1404/3/19 آذرباد نسیم مرعشی 3.3 13 صفحۀ 34 داشت با تمام تنش گریه میکرد. اشکِ تمام آدمها را گریه میکرد و آنچنان خودش را سپرده بود به گریه که پس گرفتنش غیر ممکن بود. 0 35 طیبه اژه ای 1404/3/17 آذرباد نسیم مرعشی 3.3 13 صفحۀ 24 ما، هم در غم غروب یکشنبه فرو میرفتیم و هم در غم غروب جمعه. و هرجا هر غمی بود ما در آن فرو میرفتیم، چون اینطوری ساخته شده بودیم و این کار را خیلی خوب بلد بودیم. 0 12 طیبه اژه ای 1404/3/14 آهنگی برای چهارشنبه ها فرهاد حسن زاده 4.3 7 صفحۀ 185 بعضی آدمها را باید از دور دوست داشت. به قول دوستی کوه از دور زیباست، وقتی نزدیکش بشی دیگه اون زیبایی به چشمت نمییاد. 1 37 طیبه اژه ای 1403/4/23 خاطرات یک آدم کش یونگ-ها کیم 3.6 140 صفحۀ 49 ابلههایی هستند که کل زندگیشان را صرف دستهبندی کردن دیگران میکنند، کار را ساده میکند، اما کمی هم خطرناک است، چون نمیتوانند به زیر و بم مثل منی پی ببرند که در دستهبندیهای زپرتیشان جا نمیشوم. 0 13 طیبه اژه ای 1403/4/12 عشق با صدای بلند؛ گزینه شعرهای نزار قبانی نزار قبانی 3.7 5 صفحۀ 87 0 2 طیبه اژه ای 1403/3/17 پیرمرد فرتوت با بالهای عظیم گابریل گارسیا مارکز 4.3 2 صفحۀ 9 زندگی در این جهنمِ پر از فرشته، وحشتناک است. 0 53 طیبه اژه ای 1403/2/19 چشم هایت را ببند ویکتوریابرت اسکریوا 4.4 1 صفحۀ 7 0 3 طیبه اژه ای 1403/2/17 به بچه ها گفتن، از بچه ها شنیدن: گفت و شنود با کودکان جلد 1 آدل فیبر 4.5 12 صفحۀ 329 اجازه ندهید خودمان نقش پدر یا مادر خوب، پدر یا مادر بد، پدر یا مادر سهلگیر، پدر یا مادر سختگیر را ایفا کنیم. بیایید در وهلهی اول به خودمان به عنوان انسانی با توانایی عظیم و بالقوه برای رشد و تغییر بیندیشیم. .... اگر کودکانمان هزاران شایستگی، هزاران فرصت دارند، خوب بیایید باز هم یکی بیشتر به آنها بدهیم. بیایید به خودمان هم هزار فرصت بدهیم، یکی دو تا هم روی آن. 0 2
بریدههای کتاب طیبه اژه ای طیبه اژه ای 10 ساعت پیش داس مرگ جلد 1 نیل شوسترمن 4.6 133 صفحۀ 222 - کدوم آدمی با عقل درست، دلش میخواد همچین دردی رو احساس کنه؟ + دوره عقل درست دیگه سر اومده. من ترجیح میدم ذهنم به جای «درست»، روشن باشه. 0 4 طیبه اژه ای 1404/6/14 یک شب فاصله جنیفرای. نیلسن 4.4 88 صفحۀ 92 نه. من ناامید نشده بودم. این کلمه درستی نبود. امید من از دست نرفته بود.. نمیخواستم زحمت دوباره به دست آوردنش به گردنم بیفتد. 0 6 طیبه اژه ای 1404/6/10 برایم شمع روشن کن مریم محمدخانی 4.2 41 صفحۀ 19 با همه از همه چیز حرف میزنم، حرف زدن از همه چیز، بهترین راه است برای اینکه آن حرف اصلی را نگویی! 0 9 طیبه اژه ای 1404/6/10 یک شب فاصله جنیفرای. نیلسن 4.4 88 صفحۀ 21 زندگی هر چه به سر آدم بیاورد، هرقدر هم که عجیب باشد، به زودی برای آدم عادی میشود، تا حدی که دیگر دیوانگی هم بنظر طبیعی میرسد؛ طوری که انگار درستش این بوده که همهچیز برعکس آنی باشد که هست. 0 7 طیبه اژه ای 1404/5/19 زیبا صدایم کن فرهاد حسن زاده 4.0 134 صفحۀ 56 به قول خودش سبیل موشی بهتر از بیسبیلیه. به قول مامان انار لک بهتر از بیاناریه. به قول خودم.. الکی خوشی بهتر از ناخوشیه. 0 5 طیبه اژه ای 1404/5/16 زیبا صدایم کن فرهاد حسن زاده 4.0 134 صفحۀ 26 «راسی راسی فرار کردی؟» همانجور که به جلو خیره بود گفت: «یه دیوونه هیچوقت فرار نمیکنه.» گفتم: «یعنی فرار نکردی؟» گفت: «تو فکر میکنی من دیوونهام؟» گفتم: «نه، من سگ کی باشم همچی فکری بکنم؟» گفت: «دمت گرم!» گفتم: «دم خودت گرم!» 1 49 طیبه اژه ای 1404/5/10 نجات از مرگ مصنوعی حبیبه جعفریان 4.3 54 صفحۀ 37 «یا» محتوم نیست و آنچه شاعرانه است حقیقت دارد. به شرط اینکه خودت باشی. 0 29 طیبه اژه ای 1404/4/14 سخت پوست ساناز اسدی 3.4 67 صفحۀ 27 هرجایی که میرفت میخواست بماند و هرجایی که میماند میخواست زودتر برگردد. 2 59 طیبه اژه ای 1404/3/19 آذرباد نسیم مرعشی 3.3 13 صفحۀ 34 داشت با تمام تنش گریه میکرد. اشکِ تمام آدمها را گریه میکرد و آنچنان خودش را سپرده بود به گریه که پس گرفتنش غیر ممکن بود. 0 35 طیبه اژه ای 1404/3/17 آذرباد نسیم مرعشی 3.3 13 صفحۀ 24 ما، هم در غم غروب یکشنبه فرو میرفتیم و هم در غم غروب جمعه. و هرجا هر غمی بود ما در آن فرو میرفتیم، چون اینطوری ساخته شده بودیم و این کار را خیلی خوب بلد بودیم. 0 12 طیبه اژه ای 1404/3/14 آهنگی برای چهارشنبه ها فرهاد حسن زاده 4.3 7 صفحۀ 185 بعضی آدمها را باید از دور دوست داشت. به قول دوستی کوه از دور زیباست، وقتی نزدیکش بشی دیگه اون زیبایی به چشمت نمییاد. 1 37 طیبه اژه ای 1403/4/23 خاطرات یک آدم کش یونگ-ها کیم 3.6 140 صفحۀ 49 ابلههایی هستند که کل زندگیشان را صرف دستهبندی کردن دیگران میکنند، کار را ساده میکند، اما کمی هم خطرناک است، چون نمیتوانند به زیر و بم مثل منی پی ببرند که در دستهبندیهای زپرتیشان جا نمیشوم. 0 13 طیبه اژه ای 1403/4/12 عشق با صدای بلند؛ گزینه شعرهای نزار قبانی نزار قبانی 3.7 5 صفحۀ 87 0 2 طیبه اژه ای 1403/3/17 پیرمرد فرتوت با بالهای عظیم گابریل گارسیا مارکز 4.3 2 صفحۀ 9 زندگی در این جهنمِ پر از فرشته، وحشتناک است. 0 53 طیبه اژه ای 1403/2/19 چشم هایت را ببند ویکتوریابرت اسکریوا 4.4 1 صفحۀ 7 0 3 طیبه اژه ای 1403/2/17 به بچه ها گفتن، از بچه ها شنیدن: گفت و شنود با کودکان جلد 1 آدل فیبر 4.5 12 صفحۀ 329 اجازه ندهید خودمان نقش پدر یا مادر خوب، پدر یا مادر بد، پدر یا مادر سهلگیر، پدر یا مادر سختگیر را ایفا کنیم. بیایید در وهلهی اول به خودمان به عنوان انسانی با توانایی عظیم و بالقوه برای رشد و تغییر بیندیشیم. .... اگر کودکانمان هزاران شایستگی، هزاران فرصت دارند، خوب بیایید باز هم یکی بیشتر به آنها بدهیم. بیایید به خودمان هم هزار فرصت بدهیم، یکی دو تا هم روی آن. 0 2