بریدهای از کتاب زیبا صدایم کن اثر فرهاد حسن زاده
19 ساعت پیش
صفحۀ 26
«راسی راسی فرار کردی؟» همانجور که به جلو خیره بود گفت: «یه دیوونه هیچوقت فرار نمیکنه.» گفتم: «یعنی فرار نکردی؟» گفت: «تو فکر میکنی من دیوونهام؟» گفتم: «نه، من سگ کی باشم همچی فکری بکنم؟» گفت: «دمت گرم!» گفتم: «دم خودت گرم!»
«راسی راسی فرار کردی؟» همانجور که به جلو خیره بود گفت: «یه دیوونه هیچوقت فرار نمیکنه.» گفتم: «یعنی فرار نکردی؟» گفت: «تو فکر میکنی من دیوونهام؟» گفتم: «نه، من سگ کی باشم همچی فکری بکنم؟» گفت: «دمت گرم!» گفتم: «دم خودت گرم!»
(0/1000)
سحر
1 ساعت پیش
0