بریدههای کتاب آواز کافه غم بار اسماء 1404/2/14 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 54 0 12 fateme 1404/3/24 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 98 گاهی زندگی تبدیل میشود به تقلایی کشدار و غمبار برای به دست آوردن چیزهایی که زنده نگهمان میدارد. اما مسئله بغرنج این است: هرچیز به دردبخوری قیمتی دارد و فقط با پول میشود آن را خرید و جهان به این ترتیب اداره میشود... 0 16 kan@shi 1404/4/3 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 21 چیزهایی که مجهول مانده اند، (افکاری) که در تاریک ترین نقاط (ذهن) روی هم (تلنبار) شده اند، یکدفعه معنا پیدا می کنند و (درک) می شوند. 0 6 fateme 1404/3/20 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 54 قلب بچهای که آزار دیده به قدری فشرده میشود که تا سالها بعد تا آخر عمر مثل هستهی هلو سخت و سوراخ سوراخ میماند؛ یا که قلب چنین بچهای میگندد و متورم میشود تا آنجا که باری سنگین شود بر سینهاش و پیش پا افتادهترین چیزها هم میتواند به سادگی بخراشدش و جریحهدارش کند... 0 3 Saranouri 1403/9/7 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 44 نوری از درزهای اجاق به جایی که میس آملیا ایستاده بود میتابید و صورت گندمی و درازش یک جور هایی میدرخشید.انگار آنجا ایستاده بود و درون خودش را نگاه میکرد.توی صورتش میشد درد و سرگشتگی را دید،وشادی ای که لحظه ای و شکننده بود.لب هایش را مثل همیشه محکم به هم فشار نداده بود و مرتب آب دهانش را قورت میداد.رنگش پریده بود و دست های بزرگ و خالی اش عرق میکرد.ظاهرش در آن شب ظاهرِ یکه و تنهای آدمی عاشق بود. 0 6 ریحانه کرباسباف 1404/3/15 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 95 گاهی زندگی تبدیل میشود به تقلایی کشدار و غمبار برای به دست آوردن چیزهایی که زنده نگهمان میدارد. 0 6 hastea 1404/6/5 ترانه کافه غم زده کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 32 بیشک تغییرات بزرگی رخ داد، اما این دگرگونیها ذره ذره پدید آمدند، طی مراحلی ساده که به خودی خود مهم به نظر نمیرسند. 0 5 زهره دلجوی کجاباد 1402/12/2 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 43 1 14 زهره دلجوی کجاباد 1402/12/2 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 42 1 22 سعید احمدی نژاد 1403/2/26 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 46 عجیبوغریبترین آدمها هم میتوانند محرکی برای عشق باشند. پیرمردی که دستوپایش میلرزد میتواند هنوز هم عاشق دختر غریبهای باشد که بیست سال پیش در بعدازظهری توی کوچههای چیهاو دیده بود. کشیش ممکن است عاشق زنی گمراه شود. معشوق میتواند حقهبازی با سرووضع ژولیده باشد و دست به هر کار بدی زده باشد. بله، عاشق هم مثل باقی آدمها اینها را میبیند، اما کارهای معشوق ذرهای در میزان عشقش اثر نمیکند. آدمی خیلی معمولی میتواند محرک عشقی دیوانهوار و پرشور شود، عشقی به زیبایی زنبقهای سمی مرداب. آدمی خوشقلب میتواند محرکی برای عشقی حقارتبار و آزارنده باشد یا دیوانهمردی که تند و نامفهوم حرف میزند میتواند در درون کسی چکامهای لطیف و بیتکلف را طنینانداز کند. بنابراین تنها خود عاشق است که قدر و منزلت عشق را تعیین میکند. 0 1 zahra 1404/3/18 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 98 0 16 kan@shi 1404/4/3 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 39 بعضی آدم ها خصوصیاتی دارند که آنها را از دیگران و آدم های معمولی (متمایز) می کند. چنین افرادی شمی دارند که فقط در (بچه ها) دیده می شود، شمی که ارتباطی حیاتی و بی واسطه بین آنها و کل کائنات برقرار می کند. 0 7 kan@shi 1404/4/7 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 114 (ذوق و شوقش) موقع رنگ کردن 🎨 یک جورهایــی (کودکانه) بود. 0 11 زهره دلجوی کجاباد 1402/12/3 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 70 0 38 سمیرا صفار 1403/11/11 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 28 «گاهی زندگی تبدیل می شود به تقلایی کش دار و غم بار برای به دست اوردن چیزهایی که زنده نگهمان می دارد. و اما مسئله ی بغرنج این است : هر چیز به درد بخوری قیمتی دارد و فقط با پول می شود ان را خرید و جهان به این ترتیب اداره می شود. قیمت یک جوال پنبه یا نیم کیلو شیره ی چغندر را می دانید و به این فکر نمی کنید که چطور است که اینها بهایی دارند. اما روی جان انسان هیچ قیمتی گذاشته نشده؛ مجانی به ما داده شده است و موقع گرفتنش هم چیزی بابتش نمی دهند. چقدر می ارزد؟ اگر به دوروبرتان نگاهی بیندازید ، می بینید که گاهی ارزش چندانی ندارد و گاهی بی ارزش است. بیشتر وقت ها با عرق ریزی و جان کندن هم اوضاع زندگی تان بهتر نمی شود و جایی در اعماق روحتان احساس می کنید که ارزش چندانی ندارید.» 0 1 آرکیا امیدی 1404/4/1 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 98 گاهی زندگی تبدیل می شود به تقلایی کش دار و غم بار برای به دست آوردن چیزهایی که زنده نگهمان می دارد.و اما مسأله بغرنج این است: هر چیز به درد بخوری قیمتی دارد و فقط با پول می شود آن را خرید و جهان به این ترتیب اداره می شود. 0 6 kan@shi 1404/4/3 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 29 وقتی کسی مثل (میس آملیا) از هر نظر با دیگران فرق دارد و وقتی (گناهان) کسی به قدری زیاد شود که به یاد سپردن آن همه یکجا ممکن نباشد، باید در مورد او (قضاوت ویژه ای) صورت بگیرد. 0 7 zahra 1404/3/17 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 62 0 0 kan@shi 1404/4/3 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 35 «سکوت و سکون اتاق مرگ بار بود.»🖤 0 4 kan@shi 1404/4/4 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 98 گاهی (زندگی) تبدیل میشود به تقلایی کش دار و غم بار برای به دست آوردن چیزهایی که زنده نگهمان میدارد. 0 13
بریدههای کتاب آواز کافه غم بار اسماء 1404/2/14 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 54 0 12 fateme 1404/3/24 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 98 گاهی زندگی تبدیل میشود به تقلایی کشدار و غمبار برای به دست آوردن چیزهایی که زنده نگهمان میدارد. اما مسئله بغرنج این است: هرچیز به دردبخوری قیمتی دارد و فقط با پول میشود آن را خرید و جهان به این ترتیب اداره میشود... 0 16 kan@shi 1404/4/3 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 21 چیزهایی که مجهول مانده اند، (افکاری) که در تاریک ترین نقاط (ذهن) روی هم (تلنبار) شده اند، یکدفعه معنا پیدا می کنند و (درک) می شوند. 0 6 fateme 1404/3/20 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 54 قلب بچهای که آزار دیده به قدری فشرده میشود که تا سالها بعد تا آخر عمر مثل هستهی هلو سخت و سوراخ سوراخ میماند؛ یا که قلب چنین بچهای میگندد و متورم میشود تا آنجا که باری سنگین شود بر سینهاش و پیش پا افتادهترین چیزها هم میتواند به سادگی بخراشدش و جریحهدارش کند... 0 3 Saranouri 1403/9/7 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 44 نوری از درزهای اجاق به جایی که میس آملیا ایستاده بود میتابید و صورت گندمی و درازش یک جور هایی میدرخشید.انگار آنجا ایستاده بود و درون خودش را نگاه میکرد.توی صورتش میشد درد و سرگشتگی را دید،وشادی ای که لحظه ای و شکننده بود.لب هایش را مثل همیشه محکم به هم فشار نداده بود و مرتب آب دهانش را قورت میداد.رنگش پریده بود و دست های بزرگ و خالی اش عرق میکرد.ظاهرش در آن شب ظاهرِ یکه و تنهای آدمی عاشق بود. 0 6 ریحانه کرباسباف 1404/3/15 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 95 گاهی زندگی تبدیل میشود به تقلایی کشدار و غمبار برای به دست آوردن چیزهایی که زنده نگهمان میدارد. 0 6 hastea 1404/6/5 ترانه کافه غم زده کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 32 بیشک تغییرات بزرگی رخ داد، اما این دگرگونیها ذره ذره پدید آمدند، طی مراحلی ساده که به خودی خود مهم به نظر نمیرسند. 0 5 زهره دلجوی کجاباد 1402/12/2 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 43 1 14 زهره دلجوی کجاباد 1402/12/2 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 42 1 22 سعید احمدی نژاد 1403/2/26 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 46 عجیبوغریبترین آدمها هم میتوانند محرکی برای عشق باشند. پیرمردی که دستوپایش میلرزد میتواند هنوز هم عاشق دختر غریبهای باشد که بیست سال پیش در بعدازظهری توی کوچههای چیهاو دیده بود. کشیش ممکن است عاشق زنی گمراه شود. معشوق میتواند حقهبازی با سرووضع ژولیده باشد و دست به هر کار بدی زده باشد. بله، عاشق هم مثل باقی آدمها اینها را میبیند، اما کارهای معشوق ذرهای در میزان عشقش اثر نمیکند. آدمی خیلی معمولی میتواند محرک عشقی دیوانهوار و پرشور شود، عشقی به زیبایی زنبقهای سمی مرداب. آدمی خوشقلب میتواند محرکی برای عشقی حقارتبار و آزارنده باشد یا دیوانهمردی که تند و نامفهوم حرف میزند میتواند در درون کسی چکامهای لطیف و بیتکلف را طنینانداز کند. بنابراین تنها خود عاشق است که قدر و منزلت عشق را تعیین میکند. 0 1 zahra 1404/3/18 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 98 0 16 kan@shi 1404/4/3 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 39 بعضی آدم ها خصوصیاتی دارند که آنها را از دیگران و آدم های معمولی (متمایز) می کند. چنین افرادی شمی دارند که فقط در (بچه ها) دیده می شود، شمی که ارتباطی حیاتی و بی واسطه بین آنها و کل کائنات برقرار می کند. 0 7 kan@shi 1404/4/7 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 114 (ذوق و شوقش) موقع رنگ کردن 🎨 یک جورهایــی (کودکانه) بود. 0 11 زهره دلجوی کجاباد 1402/12/3 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 70 0 38 سمیرا صفار 1403/11/11 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 28 «گاهی زندگی تبدیل می شود به تقلایی کش دار و غم بار برای به دست اوردن چیزهایی که زنده نگهمان می دارد. و اما مسئله ی بغرنج این است : هر چیز به درد بخوری قیمتی دارد و فقط با پول می شود ان را خرید و جهان به این ترتیب اداره می شود. قیمت یک جوال پنبه یا نیم کیلو شیره ی چغندر را می دانید و به این فکر نمی کنید که چطور است که اینها بهایی دارند. اما روی جان انسان هیچ قیمتی گذاشته نشده؛ مجانی به ما داده شده است و موقع گرفتنش هم چیزی بابتش نمی دهند. چقدر می ارزد؟ اگر به دوروبرتان نگاهی بیندازید ، می بینید که گاهی ارزش چندانی ندارد و گاهی بی ارزش است. بیشتر وقت ها با عرق ریزی و جان کندن هم اوضاع زندگی تان بهتر نمی شود و جایی در اعماق روحتان احساس می کنید که ارزش چندانی ندارید.» 0 1 آرکیا امیدی 1404/4/1 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 98 گاهی زندگی تبدیل می شود به تقلایی کش دار و غم بار برای به دست آوردن چیزهایی که زنده نگهمان می دارد.و اما مسأله بغرنج این است: هر چیز به درد بخوری قیمتی دارد و فقط با پول می شود آن را خرید و جهان به این ترتیب اداره می شود. 0 6 kan@shi 1404/4/3 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 29 وقتی کسی مثل (میس آملیا) از هر نظر با دیگران فرق دارد و وقتی (گناهان) کسی به قدری زیاد شود که به یاد سپردن آن همه یکجا ممکن نباشد، باید در مورد او (قضاوت ویژه ای) صورت بگیرد. 0 7 zahra 1404/3/17 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 62 0 0 kan@shi 1404/4/3 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 35 «سکوت و سکون اتاق مرگ بار بود.»🖤 0 4 kan@shi 1404/4/4 آواز کافه غم بار کارسون مکالرز 3.4 65 صفحۀ 98 گاهی (زندگی) تبدیل میشود به تقلایی کش دار و غم بار برای به دست آوردن چیزهایی که زنده نگهمان میدارد. 0 13