بریدۀ کتاب

آواز کافه غم بار
بریدۀ کتاب

صفحۀ 46

عجیب‌وغریب‌ترین آدم‌ها هم می‌توانند محرکی برای عشق باشند. پیرمردی که دست‌‌وپایش می‌لرزد می‌تواند هنوز هم عاشق دختر غریبه‌ای باشد که بیست سال پیش در بعدازظهری توی کوچه‌های چیهاو دیده بود. کشیش ممکن است عاشق زنی گمراه شود. معشوق می‌تواند حقه‌‌بازی با سرووضع ژولیده باشد و دست به هر کار بدی زده باشد. بله، عاشق هم مثل باقی آدم‌ها این‌ها را می‌بیند، اما کارهای معشوق ذره‌ای در میزان عشقش اثر نمی‌کند. آدمی خیلی معمولی می‌تواند محرک عشقی دیوانه‌وار و پرشور شود، عشقی به زیبایی زنبق‌های سمی مرداب. آدمی خوش‌قلب می‌تواند محرکی برای عشقی حقارت‌بار و آزارنده باشد یا دیوانه‌مردی که تند و نامفهوم حرف می‌زند می‌تواند در درون کسی چکامه‌ای لطیف و بی‌تکلف را طنین‌انداز کند. بنابراین تنها خود عاشق است که قدر و منزلت عشق را تعیین می‌کند.

عجیب‌وغریب‌ترین آدم‌ها هم می‌توانند محرکی برای عشق باشند. پیرمردی که دست‌‌وپایش می‌لرزد می‌تواند هنوز هم عاشق دختر غریبه‌ای باشد که بیست سال پیش در بعدازظهری توی کوچه‌های چیهاو دیده بود. کشیش ممکن است عاشق زنی گمراه شود. معشوق می‌تواند حقه‌‌بازی با سرووضع ژولیده باشد و دست به هر کار بدی زده باشد. بله، عاشق هم مثل باقی آدم‌ها این‌ها را می‌بیند، اما کارهای معشوق ذره‌ای در میزان عشقش اثر نمی‌کند. آدمی خیلی معمولی می‌تواند محرک عشقی دیوانه‌وار و پرشور شود، عشقی به زیبایی زنبق‌های سمی مرداب. آدمی خوش‌قلب می‌تواند محرکی برای عشقی حقارت‌بار و آزارنده باشد یا دیوانه‌مردی که تند و نامفهوم حرف می‌زند می‌تواند در درون کسی چکامه‌ای لطیف و بی‌تکلف را طنین‌انداز کند. بنابراین تنها خود عاشق است که قدر و منزلت عشق را تعیین می‌کند.

10

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.