بریده‌ای از کتاب آواز کافه غم بار اثر کارسون مکالرز

بریدۀ کتاب

صفحۀ 28

«گاهی زندگی تبدیل می شود به تقلایی کش دار و غم بار برای به دست اوردن چیزهایی که زنده نگهمان می دارد. و اما مسئله ی بغرنج این است : هر چیز به درد بخوری قیمتی دارد و فقط با پول می شود ان را خرید و جهان به این ترتیب اداره می شود. قیمت یک جوال پنبه یا نیم کیلو شیره ی چغندر را می دانید و به این فکر نمی کنید که چطور است که اینها بهایی دارند. اما روی جان انسان هیچ قیمتی گذاشته نشده؛ مجانی به ما داده شده است و موقع گرفتنش هم چیزی بابتش نمی دهند. چقدر می ارزد؟ اگر به دوروبرتان نگاهی بیندازید ، می بینید که گاهی ارزش چندانی ندارد و گاهی بی ارزش است. بیشتر وقت ها با عرق ریزی و جان کندن هم اوضاع زندگی تان بهتر نمی شود و جایی در اعماق روحتان احساس می کنید که ارزش چندانی ندارید.»

«گاهی زندگی تبدیل می شود به تقلایی کش دار و غم بار برای به دست اوردن چیزهایی که زنده نگهمان می دارد. و اما مسئله ی بغرنج این است : هر چیز به درد بخوری قیمتی دارد و فقط با پول می شود ان را خرید و جهان به این ترتیب اداره می شود. قیمت یک جوال پنبه یا نیم کیلو شیره ی چغندر را می دانید و به این فکر نمی کنید که چطور است که اینها بهایی دارند. اما روی جان انسان هیچ قیمتی گذاشته نشده؛ مجانی به ما داده شده است و موقع گرفتنش هم چیزی بابتش نمی دهند. چقدر می ارزد؟ اگر به دوروبرتان نگاهی بیندازید ، می بینید که گاهی ارزش چندانی ندارد و گاهی بی ارزش است. بیشتر وقت ها با عرق ریزی و جان کندن هم اوضاع زندگی تان بهتر نمی شود و جایی در اعماق روحتان احساس می کنید که ارزش چندانی ندارید.»

8

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.