بریده‌های کتاب رنج های ورتر جوان

kan@shi

kan@shi

1404/3/19

10

kan@shi

kan@shi

1404/3/19

بریدۀ کتاب

صفحۀ 22

همه ی بزرگان و آموزگاران و مربیان معتقدند بچه خودش نمی‌داند برای چه این یا آن چیز را چرا می‌خواهد.🍭 ولی این که بزرگ ترها هم مثل بچه در دامان زمین تاتی می‌کنند🚶🏻‍♂️🌍 و مثل بچه نمی‌دانند (از کجا) آمده اند و (به کجا) می‌روند، و در کار و کردارشان حتی آن هدفِ راستین و روشنِ بچه‌ هم نیست🏹🎯 و مثل بچه هم به حکومت با ابزار نان قندی و توسری تن در می‌دهند🍬 واقعیتی است که بسا (بسیاری نپذیرند)، حالی که به گمان من این واقعیت روشنی روز را دارد!☀️ من این داوری ام را رُک و راحت با تو در میان می‌گذارم، چون می‌دانم در جوابم بسا تأیید کنی اساساً آدم‌هایی خوشبخت‌ترند که بچه‌وار فارغ از غمِ فردا زندگی می‌کنند،🌈🎈به هرجا که می‌روند عروسک شان را با خودشان می‌برند🧸و رخت به تنش عوض می‌کنند و به هوایِ نان قندیِ مادر با همه یِ احترام جلویِ صندوقِ خوراکی بالا و پایین می‌روند. وقتی هم که بالاخره به این آرزوی دلشان رسیدند، دو لُپّه می‌خورند و داد می‌زنند: باز هم!😋🍥این آدم‌ها مخلوقاتی خوشبخت اند،💛😇 و جز این قماش، کسانی هم که رویِ کار و کسب حقیرشان یک اسمِ دهن پُر کن می‌گذارند و دنبالِ سودِ خود دویدن را با منت تمام کاری کارستان در راهِ رفاهِ جامعه جا می‌زنند- خوشا به حال آن‌ها که این عشوه ها را بلدند!:)🎩😌 ولی آن انسانی که فروتن است و از سرِ راستی کنه چنین راه و رسمی را می‌بیند، و می‌بیند هم که دستمایه ی هر شهروندِ خوش نه بیش از این است که باغچه ی خانه‌اش را باغ بهشت می‌گیرد،🏡💛💫 یا آن تیره روزترین بینوا هم خود اگر در زیرِ بار سختی از نفس بیفتد،🌞☃️💧میلِ به زندگی از سرش نمی‌افتد،🌱و هر آدمی که بگیری دوست دارد آفتاب را شده حتی یک دقیقه بیش تر ببیند،⏳🌞 یک چنین انسانی (خاموشی) پیشه می‌کند، به دنیایِ (عواطفِ) خود پناه می‌برد و (خوشبخت) است، چرا که (انسان) است. و هر اندازه هم که در قید و بند باشد، در کنه دل احساسِ شیرینِ آزادی را نگاه می‌دارد و می‌داند هر وقت که خواست، در خود می‌بیند ترک این سیاهچال کند. (🖤💫💜🌌)

6